دیافراگم در عکاسی؛ هر آنچه باید درباره دیافراگم دوربین بدانید

3 5,515

دیافراگم یکی از ۳ مفهوم اساسی و پایه در عکاسی است و به‌طورقطع، مهم‌ترین پارامتر از میان آن‌ها نیز هست. در این مقاله، هر آنچه باید در مورد دیافراگم، میزان گشودگی و نحوه کار آن بدانید را به شما خواهیم گفت.

دیافراگم چیست؟

دیافراگم را می‌توان دروازه ورودی لنز دانست که نور از طریق آن به داخل دوربین عکاسی و سطح حسگر می‌رسد. برای درک بهتر این مفهوم می‌توان به نحوه کار چشم انسان اشاره کرد. زمانی که میان محیط‌های تاریک و روشن جابه‌جا می‌شوید، مردمک چشم شما برای دریافت مقدار نور مناسب گشوده و یا تنگ می‌شود. در عکاسی، دیافراگم نقش مردمک چشم را بازی می‌کند. شما می‌توانید ورودی دیافراگم را برای ورود نور بیشتر بازتر کرده و یا در محیط‌های پرنور آن را تنگ کنید. در تصویر زیر می‌توانید دیافراگم یک لنز را مشاهده کنید:

دیافراگم ۹ تیغه
دیافراگم همانند مردمک چشم است که با باز و بسته شدن می‌تواند میزان نور ورودی به دوربین را کنترل کند. دیافراگم به‌کاررفته در این لنز از نوع ۹ تیغه است که تنها اجازه عبور نور از بخش وسطی خود را می‌دهد.

دیافراگم همچنین می‌تواند به تصاویر شما بُعد دهد. مثلاً استفاده از یک دیافراگم بسیار باز می‌تواند عمق زیادی به تصاویر شما بخشیده و بک‌گراند آن را کاملاً تار کند. از سوی دیگر، دیافراگم باز، موجب می‌شود تا سوژه عکس بسیار شارپ و با جزییات بالایی ثبت شود. همچنین با تغییر گشودگی دیافراگم، می‌توانید میزان نوردهی تصاویرتان را هم تنظیم کرده و آن را تاریک یا روشن‌تر کنید.

توضیح دیافراگم در فیلم‌برداری

اگر می‌خواهید نحوه کارکرد دیافراگم در ویدئو و فیلم‌برداری را مشاهده کنید، توصیه می‌کنیم ویدئو زیرا را تماشا کنید. در بخش‌هایی از ویدئو می‌توانید تأثیر تغییر دیافراگم در تصاویر را ملاحظه کنید.

 

دیافراگم چگونه بر نوردهی تأثیر می‌گذارد؟

تغییر دیافراگم تأثیرات مختلفی روی تصویر شما می‌گذارد اما یکی از مهم‌ترین آن‌ها را می‌توان تغییر روشنایی یا همان «نوردهی» دانست. زمانی که دیافراگم را تغییر می‌دهید، درواقع در حال تغییر میزان نور ورودی به دوربین هستید که همین مورد تأثیر مستقیمی روی روشنایی آن دارد.

دیافراگم بزرگ (با گشودگی بالا) نور بیشتری از خود عبور می‌دهد، درنتیجه عکس شما روشن‌تر ثبت خواهد شد. دیافراگم کوچک‌تر به معنای گشودگی کمتر آن است و نور کمتری از خود عبور می‌دهد که درنتیجه تصاویر شما تاریک‌تر ثبت خواهد شد. با توجه به تصویر زیر این مفهوم را بهتر متوجه خواهید شد:

در محیط‌های تاریک، فضاهای داخلی و یا در شب، احتمالاً تمایل داشته باشید تا از دیافراگم بازتری استفاده کنید و حداکثر نوری که می‌توانید را به حسگر دوربین برسانید. همان‌طور که مردمک چشم شما نیز در محیط‌های تاریک‌تر بیشتر باز می‌شود.

دیافراگم چگونه بر عمق میدان تأثیر می‌گذارد؟

تأثیر مهم دیگر دیافراگم بر تصاویر را می‌توان در عمق میدان دانست. عمق میدان، میزان شارپ بودن تصویر شما از جلو تا عقب کادر است. برخی تصاویر عمق میدان کمی دارند. این بدان معناست که بک‌گراند تصویر کاملاً خارج از فوکوس و محو است. از سوی دیگر در تصاویری که عمق میدان زیادی دارند هم بک‌گراند تصویر و هم بخش‌های جلویی آن، به صورت واضح ثبت می‌شوند.

در تصویر بالا می‌توانید ببینید که سوژه به خوبی در محدوده فوکوس قرار گرفته و واضح ثبت شده است، درحالی‌که بک‌گراند تصویر کاملاً محو بوده و خارج از فوکوس است. انتخاب دیافراگم در این امر نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند. در این تصویر و بسیاری از عکس‌های دیگر که سوژه از پس‌زمینه جدا شده، از دیافراگم‌های بسیار باز استفاده شده است. محو کردن پس‌زمینه علاوه بر زیبایی، کمک می‌کند که توجه بیشتری معطوف به سوژه شود تا پس‌زمینه سوژه شلوغ، هرچه گشودگی دیافراگم کاهش یابد؛ محو شدن پس‌زمینه نیز کاهش می‌یابد و درنتیجه سوژه از پس‌زمینه به صورتی که در بالا شاهد آن هستید، جدا نخواهد شد.

برای به خاطر سپردن راحت‌تر این مفهوم می‌توانید این‌گونه به خاطر بسپارید که گشودگی دیافراگم بیشتر به معنای محو بودن بیشتر بک‌گراند تصویر است. این مورد بخصوص در عکاسی پرتره بسیار محبوب و مطلوب است. در برخی موارد هم می‌توانید با استفاده از مواردی که در بخش جلوی کادر قرار دارند تصویر خود را متمایز‌تر کنید، مانند تصویر زیر:

  • نکته: شکل‌هایی که نقاط پرنور و کم‌نور خارج از فوکوس تصویر بالا ثبت شده‌اند، «بوکه» گفته می‌شود. بوکه‌ها با توجه به نوع دیافراگم می‌توانند گرد و یا چندضلعی باشند.

از سوی دیگر، گشودگی کمتر دیافراگم به معنای محو بودن کمتر بک‌گراند تصویر است که در برخی از انواع عکاسی همچون عکاسی از مناظر طبیعی و یا عکاسی معماری ایده‌آل است. در تصویر زیر از یک دیافراگم کوچک استفاده شده تا هم جلوی کادر و هم بخش‌های انتهایی آن به شار‌پ‌ترین حالت ممکن ثبت شوند.

در تصویر زیر می‌توانید تفاوت میان دیافراگم باز و بسته را به‌صورت مختصر و مفید مشاهده کنید:

همان‌طور که مشاهده می‌کنید، در تصویر سمت چپ تنها سر مجسمه در محدوده فوکوس قرار گرفته و به صورت واضج ثبت شده، درحالی‌که در تصویر سمت راست تمامی مجسمه در محدوده فوکوس قرار گرفته است.

عدد F چیست؟

تا اینجای کار تنها به‌صورت کلی در مورد گشودگی دیافراگم صحبت کرده و از قیدهای کم‌وزیاد برای آن استفاده کردیم، حال وقت آن است که نگاه دقیق‌تری به این پارامتر داشته باشیم. برای بیان میزان گشودگی دیافراگم ‌از عددی با نام F-Number یا F-Stop استفاده می‌شود که هر دوبه‌یک مفهوم اشاره دارند. نحوه نمایش آن هم یا به‌صورت f/8 و یا به‌صورت F8 است. در صورت استفاده از حرف بزرگ F، علامت / حذف خواهد شد. احتمالاً این اعداد را قبلاً روی نمایشگر و یا منظره یاب دوربین خود مشاهده کرده‌اید:

دیافراگم بزرگ در مقابل دیافراگم کوچک

این مورد ممکن است برای کسانی که به‌تازگی عکاسی را شروع کرده‌اند کمی گیج‌کننده باشد. به‌صورت خلاصه می‌توان گفت که میزان گشودگی دیافراگم و عددی که برای نمایش آن بکار می‌رود رابطه معکوس دارند؛ یعنی هرچه دیافراگم بزرگ‌تر باشد با عدد کوچک‌تری نمایش داده خواهد شد. مثلاً f/1.8 دیافراگم بزرگ‌تری نسبت به f/16 است. ممکن است در ابتدا این مورد برای شما عجیب باشد اما پس از مدتی به آن عادت خواهید کرد. تصویر زیر برای درک بهتر این مورد به شما کمک می‌کند:

نسبت معکوس عدد دیافراگم و میزان گشودگی آن به این دلیل است که نحوه محاسبه گشودگی دیافراگم درواقع به‌صورت یک کسر است. زمانی که در حال کار با دیافراگم‌هایی مانند f/16 و بالاتر هستید، می‌توانید آن را مانند کسر 1/16‌ در نظر بگیرید و همه ما از ریاضیات پایه میدانیم که کسر 1/16 کوچک‌تر از کسر ¼ است و در صورت نگاه کردن به جلوی لنزتان با چنین صحنه‌ی مواجه خواهید شد:

بنابراین دفعه بعدی که با عبارت دیافراگم بزرگ، یا دیافراگم باز مواجه شدید، می‌دانید که منظور عددی مانند f/1.4، f/2 یا f/2.8 است. همچنین منظور از دیافراگم کوچک یا دیافراگم بسته نیز اعدادی مانند f/8، f/11 یا f/16 خواهد بود.

چگونه دیافراگم مناسب را انتخاب کنیم؟

حال که با مثال‌هایی از گشودگی دیافراگم آشنا شدید، زمان آن فرا رسیده که بدانید چه عدد دیافراگمی مناسب کار شما است؟ تا به اینجا متوجه شدیم که عمق میدان و میزان روشنایی عکس‌ها، رابطه مستقیمی با میزان گشودگی دیافراگم دارند. در تصویر زیر تأثیر دیافراگم‌های مختلف بر روی میزان روشنایی تصاویر نمایش داده شده است:

اگر در محیط‌های تاریک‌تر هستید، احتمالاً به دیافراگم‌های بزرگ‌تری همچون f/2.8 نیاز دارید تا به نوردهی درستی دست پیدا کنید:

همان‌طور که در بحث عمق میدان گفتیم، استفاده از دیافراگم‌های بازتر مانند f/2.8 باعث می‌شوند تا بک‌گراند تصویر شما به میزان بیشتری تار شود (که این مورد برای عکاسی پرتره ایده‌آل است)؛ درحالی‌که دیافراگم‌هایی مانند f/8 یا f/11 به شما کمک می‌کنند تا بتوانید جزییات را در جلوی تصویر و بک‌گراند آن به یک اندازه ثبت کنید (که این مورد برای عکاسی از منظره، عکاسی از بناها و بعضاً عکاسی ماکرو ایده‌آل است).

فراموش نکنید که اگر تصویر شما در یک دیافراگم بیش‌ازاندازه تاریک و یا روشن است، در بیشتر موارد می‌توانید تا با تنظیم سرعت شاتر خود این مورد را جبران کنید و یا در صورت محدودیت داشتن برای تغییر سرعت شاتر، با بالا بردن حساسیت ISO این مورد را جبران کنید.

در جدول زیر می‌توانید به‌راحتی متوجه تفاوت‌های دیافراگم‌های مختلف شوید:

  سایز دیافراگم نوردهی عمق میدان
f/1.4 بسیار بزرگ نور زیادی را عبور می‌دهد بسیار کم
f/2.0 بزرگ نصف f/1.4 نور را عبور می‌دهد کم
f/2.8 بزرگ نصف f/2.0 نور را عبور می‌دهد کم
f/4.0 متوسط نصف f/2.8 نور را عبور می‌دهد تقریباً کم
f/5.6 متوسط نصف f/4 نور را عبور می‌دهد متوسط
f/8 متوسط نصف f/5.6 نور را عبور می‌دهد تقریباً زیاد
f/11 کوچک نصف f/8 نور را عبور می‌دهد زیاد
f/16 کوچک نصف f/11 نور را عبور می‌دهد زیاد
f/22 بسیار کوچک نصف f/16 نور را عبور می‌دهد بسیار زیاد

تنظیم دیافراگم در دوربین

اگر بخواهید دیافراگم را در دوربینتان به‌صورت دستی تنظیم کنید (که توصیه ما نیز همین است)، ۲ حالت را در تنظیمات دوربینتان در اختیار خواهید داشت: «تقدم دیافراگم» و «حالت دستی». حالت تقدم دیافراگم معمولاً با حرف A یا Av در بیشتر دوربین‌ها نمایش داده می‌شود و برای نمایش حالت دستی نیز معمولاً از حرف M استفاده می‌شود. به‌طورمعمول این تنظیمات را می‌توانید در دکمه چرخانی که در بخش بالایی دوربین قرار دارد پیدا کنید.

در حالت تقدم دیافراگم شما میزان گشودگی دیافراگم موردنیاز خود را انتخاب می‌کنید و دوربین، سرعت شاتر را به‌صورت خودکار تنظیم می‌کند. در حالت دستی نیز هر دو پارامتر گشودگی دیافراگم و سرعت شاتر توسط کاربر انتخاب می‌شوند.

حداقل و حداکثر میزان گشودگی دیافراگم لنزها

تمامی لنزهای دارای محدودیت در میزان گشودگی دیافراگم هستند و اگر نگاهی به مشخصات فنی لنزها بیندازید، بازه‌ای برای حداقل و حداکثر گشودگی دیافراگم آن لنز تعریف شده است. برای تقریباً اکثر افراد، حداکثر گشودگی دیافراگم از اهمیت بیشتری برخوردار است، زیرا بیانگر آن است که لنز، قادر به دریافت چه میزان نور در بیشترین حالت ممکن است (درواقع این میزان بیان می‌کند که با استفاده از این لنز در محیط‌هایی تا چه میزان تاریک قادر به کار خواهید بود).

لنزی که حداکثر گشودگی دیافراگمش f/1.4 و یا f/1.8 باشد، یک «لنز سریع» محسوب می‌شود، دلیل این امر آن است که چنین لنزی قادر است تا نور بیشتری از لنزی با حداکثر گشودگی دیافراگم f/4 از خود عبور دهد. به همین دلیل است که لنزهایی با گشودگی دیافراگم بالا عموماً گران‌تر هستند.

برعکس این مورد، حداقل گشودگی دیافراگم اهمیت چندانی ندارد، زیرا لنزهای مدرن، معمولاً دارای حداقل دیافراگم f/16 و یا کمتر هستند و به‌ندرت پیش می‌آید که نیازی به استفاده از چنین گشودگی دیافراگمی در عکاسی‌های معمول خود باشید.

در برخی از لنزهای زوم، میزان گشودگی دیافراگم با زوم کردن تغییر می‌کند. به‌عنوان‌مثال در لنز Nikon 18-55mm f/3.5-5.6 AF-P، عدد دیافراگم در واید‌ترین حالت فاصله کانونی f/3.5 بوده و در طولانی‌ترین فاصله کانونی، دیافراگم لنز f/5.6 خواهد بود؛ اما در لنزهای زوم گران‌تر و حرفه‌ای‌تر میزان گشودگی دیافراگم در بازه زوم لنز ثابت باقی می‌ماند. مثلاً در لنز Nikon 24-70mm f/2.8، عدد دیافراگم میزان بالایی برابر با f/2.8 است که این گشودگی در تمامی فاصله کانونی قابلیت ثابت ماندن را دارد.

بازترین حالت دیافراگم آنقدر اهمیت دارد که در نام لنز نیز قید می‌شود. در برخی موارد عدد دیافراگم را با علامت دو نقطه نمایش می‌دهند که به همان معنا خواهد بود. مثلاً در تصویر زیر گشودگی دیافراگم لنز برابر f/1.4 است که به‌صورت 1:1.4 نوشته شده است.

مثال‌هایی از کاربرد دیافراگم

تا اینجا به‌صورت کامل به مفهوم دیافراگم پرداختیم و نشان دادیم که این پارامتر چگونه کار می‌کند و چه تأثیری در تصاویر شما دارد. حال نگاهی بیندازیم به کاربردهای مختلف دیافراگم‌های گوناگون:

f/0.95 – f/1.4

چنین دیافراگم‌های سریعی تنها در لنزهای ممتاز (Premium) با فواصل کانونی پرایم (ثابت) یافت می‌شود و در لنزهای زوم، چنین دیافراگمی را در اختیار نخواهید داشت. این مقدار گشودگی دیافراگم، لنز را قادر می‌سازد تا بیشترین میزان نوری که ممکن است را دریافت کرده و به داخل دوربین هدایت کند؛ همین امر این لنزها را مناسب عکاسی در محیط‌های کم‌نور، عکاسی در محیط‌های داخلی، عکاسی از آسمان شب، عکاسی مجالس، پرتره و … کرده است. برخورداری از چنین دیافراگمی شما را قادر می‌سازد تا به عمق میدانی بسیار کم در فواصل نزدیک دست پیدا کنید و به‌خوبی سوژه را از بک‌گراند تصویر جدا کنید.

f/1.8 – f/2.0

گشودگی برخی از لنزهای پرایم به f/1.8 محدود شده است. کیفیت عملکرد این لنزها از لنزهایی که در بخش بالایی به آن‌ها اشاره شد به میزان زیادی پایین‌تر است اما کماکان این لنزها برای استفاده در شرایط کم‌نور ابزارهای کارآمدی هستند و قادر به ثبت تصاویری با عمق میدان کم و جزییات بالا خواهند بود.

f/2.8 – f/4

بسیاری از لنزهای زوم در بهترین حالت خود، دارای حداکثر گشودگی دیافراگم f/2.8 تا f/4 هستند. بااینکه این لنزها درزمینهٔ دریافت نور، به‌اندازه لنزهایی با دیافراگم f/1.4 توانمند نیستند، اما این مقدار گشودگی نیز برای ثبت عکس در شرایط نوری ضعیف کفایت می‌کند؛ مخصوصا اگر لنز، دوربین و یا هر دو دارای تثبیت‌کننده تصویر (لرزشگیر) باشند، می‌توان عکس‌های باکیفیتی در شرایط نوری ضعیف به همراه چنین لنزهایی ثبت کرد. گشودگی f/2.8 و یا f/4 این لنزها عمق میدان مناسبی را در اختیار کاربر قرار می‌دهد و تصاویر را با شارپنس بالایی ثبت خواهند کرد. چنین گشودگی دیافراگمی، این لنزها را به ابزاری مناسب برای استفاده در مسافرت، عکاسی ورزشی و عکاسی حیات‌وحش تبدیل کرده است.

f/5.6 – f/8

این مقادیر برای استفاده در عکاسی از مناظر و عکاسی معماری ایده‌آل هستند. همچنین برای عکاسی از گروه‌های بزرگ افراد نیز استفاده از این مقدار گشودگی دیافراگم، مناسب است. استفاده از f/5.6 معمولاً بهترین شارپنس را در اکثر لنزها در اختیار قرار خواهد داد و با تنظیم دیافراگم بر روی f/8 هم عمق میدان بیشتری را در تصویر در اختیار خواهید داشت.

f/11 – f/16

معمولاً از این اعداد دیافراگم برای عکاسی از منظره‌ها، عکاسی معماری و عکاسی ماکرو استفاده می‌شود؛ زیرا در این زمینه‌ها، نیاز به بیشترین عمق میدان ممکن خواهید داشت. البته باید در استفاده از دیافراگم‌های کوچک‌تر از f/8 کمی محتاط باشید زیرا در این مقادیر از گشودگی دیافراگم‌ از وضوح تصاویر کاسته می‌شود.

f/22 و کوچک‌تر

تنها زمانی در این دیافراگم‌ها عکاسی کنید که دقیقاً بدانید چه می‌کنید. شارپنس در چنین دیافراگم‌هایی به‌شدت افت می‌کند، بنابراین باید از به کار بردن آن‌ها تا‌ آنجا که می‌توانید خودداری کنید. اگر برای دست‌یابی به عمق میدان بیشتری از این دیافراگم استفاده می‌کنید، بهترین راه جایگزین برای شما استفاده از تکنیک فوکوس استکینگ خواهد بود.

تا اینجا با مفاهیم پایه دیافراگم آشنا شدیم، اما دیافراگم تأثیرات بسیار زیادی روی تصاویر شما خواهد داشت، بیایید نگاه دقیق‌تری داشته باشیم:

هر آنچه دیافراگم با عکس‌های شما می‌کند

گشودگی دیافراگم علاوه بر روشنایی و عمق میدان، تاثیرات دیگری نیز روی عکس‌های شما دارد، در این بخش از مقاله شما را با تمامی تأثیراتی که دیافراگم بر روی تصویر شما می‌گذارد، از شارپنس تا ستاره‌های نور آشنا خواهیم کرد.

پیش از آنکه وارد جزییات شویم، در ادامه فهرستی از تمامی تأثیراتی که دیافراگم روی تصویر می‌گذارد را آماده کرده‌ایم:

  • روشنایی/نوردهی عکس شما
  • عمق میدان
  • کاهش شارپنس به دلیل انکسار
  • افکت ستاره‌ای در محیط‌های روشن
  • قابل‌مشاهده بودن لکه‌های گردوغبار سنسور دوربین
  • کیفیت هایلایت‌های بک‌گراند (بوکه)
  • شیفت فوکوس در برخی لنزها
  • قابلیت فوکوس در شرایط کم‌نور (تحت برخی شرایط)
  • کنترل میزان نور فلاش

تا به اینجا با ۲ مورد نخست لیست بالا آشنا شده‌اید اما مواردی زیادی باقی‌مانده‌اند که باید به آن‌ها نیز بپردازیم. واضح است که دیافراگم در بخش‌های مختلف عکاسی از اهمیت بالایی برخوردار است. در ادامه به سراغ این فاکتورها رفته و نحوه تاثیرگذاری‌شان را بررسی خواهیم کرد.

عکاسان پرتره عاشق دیافراگم‌هایی مانند f/1.4 یا f/2 برای جدا کردن کامل سوژه از فورگراند (foreground) و بک‌گراند (background) تصویر هستند. این امر به آن‌ها اجازه می‌دهد تا سوژه را در کانون توجه قرار دهند و سایر المان‌ها را با محو کردن، کم‌اهمیت کنند. چنین پرتره‌های رؤیایی‌ای در میان عکاسان بسیار محبوب هستند و با نگاهی به نمونه‌های آن‌ها، می‌توانید متوجه دلیل این محبوبت شوید.

بااین‌حال،‌ شیوه مطلوب ثبت هر تصویری به این شکل نیست. مثلا عکاسان از مناظر و عکاسی معماری به‌عنوان‌مثال، روی دیگر تأثیر دیافراگم را می‌پسندند و از اعداد دیافراگمی مانند f/8 یا f/11 استفاده می‌کنند. هدف آن‌ها از این کار، ثبت المان‌های فور گراند و بک‌گراند با یک کیفیت و به‌صورت شفاف است.

تأثیر منفی انکسار | Diffraction

خب، اگر شما یک عکاس منظره هستید که می‌خواهد همه‌چیز را در عکس خود به شارپ‌ترین شیوه ممکن ثبت کند، باید از کوچک‌ترین دیافراگم ممکن، مانند f/22 یا f/32 استفاده کنید، درست است؟

خیر!

اگر به عقب برگردید و نگاه دقیق‌تری به تصاویر مارمولک در بخش قبل بیندازید که با اعداد دیافراگم f/4 و f/32 ثبت شده بودند، متوجه مشکلاتی خواهید شد. به تصاویر زیر که همان عکس‌ها با زوم ۱۰۰ درصد هستند دقت کنید:

در عکسی که با دیافراگم f/32 ثبت شده، جزییات بسیار کم‌تر هستند. این عکس شارپنس بسیار پایین‌تری به دلیل diffraction دارد.

در اینجا با افکتی مواجه هستید که آن را انکسار | Diffraction می‌نامند. متخصصان فیزیک با این واژه آشنایی دارند اما برای اکثر افراد، این کلمه ناشناخته است. خب معنی آن چیست؟

انکسار درواقع مفهومی ساده است. زمانی که از دیافراگم کوچکی مانند f/32 استفاده می‌کنید، به‌نوعی میزان نوری که از لنز می‌گذرد را فشرده می‌کنید که این امر، مشکلاتی مانند افزایش تار شدن تصویر و کاهش شارپنس را با خود به همراه خواهد داشت.

چه زمان این پدیده را مشاهده می‌کنیم؟ این مورد بستگی به فاکتورهای مختلفی دارد؛ مانند اندازه حسگر دوربین شما و اندازه چاپ نهایی تصویرتان. به‌شخصه در دوربین فول فریم نیکون من، نشانه‌های انکسار از f/8 به‌تدریج مشاهده می‌شوند، اما به آن میزان نیستند که برای من آزاردهنده باشد. به‌نحوی‌که در بسیاری اوقات از اعداد دیافراگمی مانند f/11 و f/16 هم استفاده می‌کنم؛ اما همواره تلاش می‌کنم تا از f/22 و گشودگی دیافراگم کوچک‌تر از آن، دوری کنم زیرا موجب از دست رفتن جزییات به میزان زیادی خواهد شد.

Diffraction مشکلی بزرگی نیست اما موردی است که وجود دارد و باید با آن کنار بیایید. از عکاسی با دیافراگم‌های f/11 یا f/16 نترسید زیرا در این اعداد، شارپنس شما معمولاً به میزان زیادی افت نخواهد کرد و در موارد بسیاری، عمق میدانی که این دیافراگم‌ها در اختیار شما قرار می‌دهد ارزش این افت کم شارپنس را دارد.

  •  نکته: اگر دوربین شما حسگر کوچک‌تری دارد احتمالاً این پدیده را زودتر ببینید. در حسگرهای APS-C مانند سری‌های D5x00 و D3x00 نیکون و سری‌های A6x00 سونی، اعدادی که در بالا گفته شد را بر ۱.۵ تقسیم کنید، در دوربین‌های با قطع حسگر میکرو چهار سوم هم اعداد بالا را در ۲ تقسیم کنید.

 به بیان ساده‌تر، توصیه نمی‌شود در دوربین‌ها میکرو چهار سوم از دیافراگم f/11 استفاده کنید، زیرا این میزان، معادل f/22 در یک دوربین فول‌فریم خواهد بود.

چگونه انحرافات لنز موجب افت شارپنس می‌شوند؟

بنا به دلایلی، همه می‌خواهند که عکسی که ثبت می‌کنند شارپ باشد. یکی از راه‌های دست‌یابی به چنین چیزی، کاهش انحرافات لنز است، اما این انحرافات چه چیزی هستند؟ ساده است، انحرافات درواقع مشکلاتی در کیفیت تصویر هستند که مقصر آن‌ها لنز شما است.

هرچند که این مشکلات معمولاً به دلیل خطای انسانی اتفاق می‌افتند، اشتباهاتی مانند فوکوس اشتباه یا نوردهی نامناسب؛ اما انحرافات لنز ناشی از خطای انسانی نیستند و مربوط به تجهیزات شما هستند. البته که اگر به تصاویر ثبت شده با هر لنزی با دقت بالا نگاه کنید، چنین مواردی را مشاهده خواهید کرد؛ تفاوت میان لنزهای ارزان‌قیمت و گران‌قیمت نیز در آن است که در لنزهای گران‌تر و حرفه‌ای‌تر، این خطاها تا حد ممکن کاهش یافته‌اند.

 در کراپ این تصویر، بیشتر چراغ‌ها بجای اینکه گرد باشند، به‌نوعی محو و تار ثبت شده‌اند. جدا از آن، این کراپ چندان شارپ به نظر نمی‌رسد. این موارد به دلیل خطا و انحراف لنز به این شیوه ثبت شده اند و کاربر نقشی در آن‌ها نداشته است.

انحرافات می‌توانند در شکل‌های مختلفی رخ دهند. به‌عنوان‌مثال، احتمالاً لنزهای شما در دیافراگم‌های مشخصی، تارتر از باقی دیافراگم‌ها خواهند بود یا گوشه‌های تصویر ممکن است انحرافات را بیشتر مشاهده کنید. مقصر این امر شما نیستید.

اگر بخواهیم تمامی انحرافات لنزها را شرح دهیم، این مقاله بسیار طولانی خواهد شد، به‌جای آن به بررسی اینکه چرا این خطاها اتفاق می‌افتند و اینکه تنظیمات دیافراگم شما چگونه می‌تواند خطاها را کاهش دهد خواهیم پرداخت.

برای شروع باید به سراغ یک حقیقت ساده برویم: طراحی لنز کار سختی است. زمانی که سازندگان یک مشکل را برطرف می‌کنند، سروکله یک مشکل دیگر پیدا می‌شود؛ به همین دلیل است که طراحی لنزهای جدید بسیار پیچیده هستند.

متأسفانه حتی لنزهای جدید با طراحی‌های بروز هم بی‌نقص نیستند. عملکرد این لنزها در مرکز کادر بسیار خوب است اما همین‌که به سمت گوشه‌های تصویر حرکت می‌کنیم اوضاع تغییر می‌کند. دلیل این مورد هم آن است که طراحی لنزها، بخصوص در گوشه‌های تصویر بسیار مشکل است. تصویر زیر دلیل این امر را توضیح می‌دهد:

و این موضوع ما را به دیافراگم می‌رساند.

بسیاری افراد متوجه حقیقتی ساده در مورد دیافراگم نیستند: کاری که دیافراگم انجام می‌دهد آن است که نوری که از کناره‌های لنز دریافت می‌شود را بلاک می‌کند. به یاد داشته باشید که این امر منجر به این نمی‌شود که کناره‌های کادر سیاه ثبت شوند، زیرا که کماکان نوری که وارد لنز می‌شود، به‌اندازه کافی به سطح حسگر می‌رسد.

هرچه دیافراگم بسته‌تر می‌شود، نور بیشتری از کناره‌های لنز بلاک شده و به سطح حسگر نمی‌رسد، بدین ترتیب، تنها نوری که از بخش‌های مرکزی لنز وارد آن شده است به حسگر لنز رسیده و منجر به ثبت تصویر می‌شود. همان‌طور که تصویر زیر نشان می‌دهد، طراحی بخش مرکزی لنز راحت‌تر است، نتیجه نهایی هم آنکه تصاویر شما در دیافراگم‌های کوچک‌تر، انحرافات کمتر و کمتری خواهند داشت.

آنچه با دیدن این تصویر به ذهن شما می‌رسد ممکن است افزایش میزان شارپنس تصاویر باشد، اما در اصل شما در حال دیدن کاهش انحرافات در تصاویر هستید. نتیجه نهایی؟ در دیافراگم f/5.6، تصاویر شما دارای انحرافات کمتری نسبت به دیافراگم f/1.4 خواهد بود. در اینجا یک سؤال کلیدی مطرح می‌شود که این مورد، چگونه با انکسار که منجر به نوع دیگری از انحرافات در تصویر می‌شود به تعادل خواهند رسید؟

به‌صورت عملی، اکثر لنزها در دیافراگم‌های f/4، f/5.6 یا f/8 در شارپ‌ترین حالت خود هستند. این دیافراگم‌ها به‌اندازه‌ای بسته هستند که نور کافی را از کناره‌های تصویر بلاک کند، اما به‌اندازه‌ای هم کوچک نیستند که موجب بروز مشکلات مربوط به انکسار شوند. هرچند احتمالاً باید این مورد را با تجهیزات خودتان هم تست کنید.

مشخصاً بااین‌وجود هم می‌توانید تصاویر بسیار خوبی را در دیافراگم‌های بزرگی مانند f/1.4 یا f/2 ثبت کنید. عکاسان پرتره گل‌ها هزاران دلار برای خرید چنین لنزهایی پرداخت می‌کنند. خود من تصاویر بسیار خوبی را در دیافراگم‌هایی از f/1.4 تا f/22 ثبت کرده‌ام، عکس‌هایی که اگر همیشه می‌خواستم از دیافراگم f/5.6 استفاده کنم قادر به ثبت آن‌ها نبودم.

  • نکته: برخی دیگر از انواع انحراف، با کاهش دیافراگم تغییر نمی‌کنند و حتی ممکن است بدتر هم بشوند. به‌عنوان‌مثال می‌توان به خطاهای رنگی محوری اشاره کرد. این مورد امری نرمال است و دلیلش آن است که دیافراگم کوچک‌تر منجر به کاهش این انحرافات نمی‌شوند و عوامل دیگری در این انحرافات تأثیرگذارند.

افکت خورشید ستاره‌ای

این افکت المان زیبایی است که در برخی از انواع عکاسی مشاهده می‌شود. همچنین برخی عکاسان به‌وفور از این مورد در تصاویرشان بهره می‌برند:

اما این پدیده چگونه عمل می‌کند؟ این اتفاق تنها زمانی می‌افتد که در کادر پیش روی شما، باریکه‌ای از نور خورشید قابل‌مشاهده باشد، البته این پدیده در مواجهه با منابع نوری دیگر هم امکان به وجود آمدن را دارد. چنین حالتی بیشتر در عکاسی منظره به وقوع می‌پیوندد و اگر می‌خواهید تا بیشترین استفاده را از این پدیده ببرید، نیاز به استفاده از دیافراگم کوچک خواهید داشت. به‌عنوان‌مثال تصویر بالا با عدد دیافراگم f/16 ثبت شده است.

علاوه بر این، افکت فوق در لنزهای مختلف به شکل‌هایی گوناگونی به وجود می‌آید و بستگی به تیغه‌های دیافراگم شما دارد. اگر لنز شما دیافراگم ۶ تیغه داشته باشد ۶ پرتو نور در اختیار خواهید داشت و اگر دیافراگم شما ۹ تیغه باشد ۹ پرتو نور، اما این یعنی چه؟

در لنزهایی با عدد دیافراگم فرد، تعداد پرتوهای افکت شما ۲ برابر تعداد تیغه‌های دیافراگمتان خواهد بود؛ اما چرا؟

عجیب است اما دلیل این امر هم ساده است، در لنزهایی با تعداد تیغه‌های دیافراگم زوج (طراحی متقارن)، پرتوهای نور با هم هم‌پوشانی داشته و به همین دلیل تنها به تعداد تیغه‌های دیافراگم قابل‌مشاهده خواهند بود، تصویر زیر این مفهوم را به شیوه بهتری بیان می‌کند:

اکثر لنزهای نیکون دارای دیافراگم‌های ۷ یا ۹ تیغه هستند، درنتیجه افکت تولیدی آن‌ها ۱۴ پر و ۱۸ پر خواهد بود. بیشتر لنزهای کانن اما دارای دیافراگم‌های ۸ تیغه هستند که باعث می‌شود ستاره‌های آن‌ها ۸ پر باشند.

شایان ذکر است که علاوه بر تعداد تیغه‌ها، شکل ظاهری آن‌ها نیز در تصویر تاثیرگذار است. برخی دیافراگم‌ها گرد هستند (که ماتی دل‌چسب‌تری را در پس‌زمینه تصویر تولید می‌کنند) و برخی دیگر تیغه‌های صاف دارند. نوع دوم در تولید ستاره‌های نور عملکرد بهتری را از خود نشان می‌دهد. البته که این مورد هم در لنزهای مختلف با هم تفاوت دارد و برای استفاده از این افکت، باید به دنبال لنزی باشید که در این زمینه عملکرد بهتری از باقی مدل‌ها دارد.

به‌عنوان نکته نهایی این بخش، زمانی که لنز را به سمت نور خورشید می‌گیرید، ممکن است موجب به وجود آمدن فلر در تصاویر شما شود. بهترین راهی که می‌توانیم فلر را توضیح دهیم آن است که از شما بخواهیم به تصویر زیر نگاه کنید. ۲ شکلی که در سمت چپ کادر مشاهده می‌کنید پدیده‌هایی هستند که در عکاسی با نام فلر | Flare شناخته می‌شوند. بسته به دیافراگم مورد استفاده شما، اندازه و شکل این فلرها می‌تواند مختلف باشد. البته که این مورد اهمیت چندانی ندارد اما نیاز بود که یک بار بیان شود.

استفاده از دیافراگم کوچک و مشکل ظاهر شدن ذرات کوچک در تصویر

هنگام عکاسی از پشت فنس، پنجره‌های کثیف، گیاهان و حتی در مواقعی که قطرات بسیار کوچک آب بر روی لنز وجود داشته باشد، خروجی تصاویری که با دیافراگم کوچک ثبت شده‌اند؛ نتایج قابل قبولی به همراه نخواهد داشت.

استفاده از دیافراگم کوچک مانند f/11 و f/16 موجب دستیابی به عمق میدان بسیار بزرگی خواهد شد و در راستای این امر بسیاری از اجسام، ذرات و لکه‌ها نیز در محدوده فوکوس قرار می‌گیرند. برای مثال محدود کردن گشودگی دیافراگم در هنگام عکاسی از آبشار و یا اقیانوس، باعث قرارگیری تمام قطره‌های ریز آب که ممکن است بر روی لنز فرود آمده باشند، در محدوده فوکوس خواهد شد.

قطره آب مزاحم در محدوده فوکوس
فرود قطره آب بر روی لنز که در اثر گشودگی اندک دیافراگم (استفاده از f/16) قطره آب در تصویر کاملاً قابل‌مشاهده است.

در چنین موقعیت‌هایی بهتر است از دیافراگمی بازتر مانند f/5.6 استفاده شود؛ در صورت افزایش گشودگی دیافراگم، قطره‌ای با این اندازه که در تصویر می‌بینید در خروجی عکس قابل‌مشاهده نخواهد بود. البته در چنین موقعیتی می‌توان تغییری در گشودگی دیافراگم اعمال نکرد و بعد از تمیز کردن لنز، دوباره اقدام به عکاسی کرد. اما در اوقاتی که نیاز است از پشت یک پنجره کثیف عکس واضحی ثبت شود، استفاده از f/16 به‌هیچ‌وجه منطقی نیست.

در بعضی از مواقع نیز ممکن است هنگام تعویض لنز بر روی سنسور دوربین گردوغبار فرود آید؛ در چنین مواقعی نیز استفاده از دیافراگم‌های بسته مانند f/16 موجب مرئی شدن ذرات گردوغبار در تصویر خواهد شد. البته همیشه تنها راه‌حل برای از بین بردن این مشکل تغییر در گشودگی دیافراگم نیست و پاک کردن اثر گردوغبار بعد از عکاسی و در مرحله ویرایش با نرم‌افزارهایی نظیر فتوشاپ و لایت روم نیز امکان‌پذیر است. اما بعضی از مواقع به‌قدری بر روی سنسور دوربین گردوغبار وجود دارد که پاک کردن تعداد زیادی لکه قابل مشاهده در تصویر ممکن است زمان بسیاری از شما بگیرد، در چنین موقعیت‌هایی بهتر است که از دیافراگم بازتری استفاده کنید.

  • نکته: در هنگام تعویض لنز قسمت جلویی دوربین را به سمت پایین نگه‌ دارید تا از فرود ذرات گردوغبار بر روی سنسور دوربین تا حد ممکن جلوگیری شود. همچنین توصیه می‌شود که در صورت بروز چنین مشکلاتی در صورت داشتن تجربه کافی با استفاده از ابزار مخصوص تمیزکننده سنسور، سنسور دوربین خود را تمیز کنید و یا آن را به دست متخصصین این کار بسپارید.
کثیفی و گردوغبار روی سنسور
عکسی که در بالا مشاهده می‌کنید با گشودگی دیافراگم f/11 ثبت شده است. نقاطی که در اثر کثیفی سنسور و استفاده از دیافراگم کوچک در تصویر وجود دارند که اطراف مشهودترین آن‌ها با قرمز خط کشیده شده است.

تغییر در بوکه

بوکه چیست؟ بوکه همان پس‌زمینه محو در پشت سوژه است. اگر به عکس‌های پرتره، ماکرو و یا حیات‌وحش دقت کرده باشید و یا عکس‌های بسیاری با این موضوعات به ثبت رسانده باشید، حتماً متوجه پس‌زمینه خارج از فوکوس در تصاویر شده‌اید و به‌طور حتم علاقه دارید که بوکه‌ای چشم‌نواز در عکس‌هایی که می‌گیرید، داشته باشید. تغییر در گشودگی دیافراگم موجب تغییر در حالت بوکه تصاویر می‌شود.

اما چرا گشودگی دیافراگم بر روی بوکه تصاویر تأثیر می‌گذارد؟ به علت این‌که همیشه پس‌زمینه محو خارج از فوکوس عکس‌ها، شکل تیغه‌های دیافراگم لنز را به خود می‌گیرند. پس اگر برای مثال تیغه‌های دیافراگم لنز به شکل قلب باشند، قسمت محو خارج از فوکوس تصویر نیز شکل قلب خواهد گرفت. البته این شکل از بوکه به علت عدم شباهت به عناصر و منبع‌های نور در تصویر اصلی به بوکه منحرف از تصویر (distracting bokeh) شناخته می‌شود، اما در بعضی‌اوقات مانند تصویری که در پایین مشاهده می‌کنید، می‌تواند زیبا باشد.

در بعضی از لنزها، تیغه‌های دیافراگم طوری قرار گرفته‌اند که در گشودگی‌های مختلف دیافراگم، کمی شکل دیافراگم تغییر می‌کند. استفاده از دیافراگم گشوده (مانند f/1.8) موجب ثبت بوکه‌ای گرد‌تر در تصویر خواهد شد. همچنین لازم به ذکر است که به دلیل کاهش عمق میدان، شدت محو شدن پس‌زمینه در هنگام استفاده از دیافراگم باز افزایش می‌یابد. به‌طورمعمول بهترین کیفیت بوکه در هنگام استفاده از بالاترین سطح از گشودگی دیافراگم لنز، حاصل می‌شود.

تاثیر گشودگی دیافراگم بر روی کیفیت بوکه
تکه‌هایی از بوکه تصویر در حالت‌های مختلف دیافراگم (لنز 24mm f/1.4G نیکون)

تغییر فوکوس ناخواسته

در هنگام کار با بعضی از لنزها و البته در حالت تنظیم دیافراگم بر روی حالت‌های بسته، حتی اگر فوکوس در حالت تنظیم دستی باشد، نقطه فوکوس ممکن است به‌صورت ناخواسته تغییر کند. مشخصاً تغییر ناخواسته نقطه فوکوس، اتفاق خوش‌آیندی نخواهد بود، به همین دلیل می‌توانید برای تشخیص این موضوع که آیا لنز شما مشکل تغییر ناخواسته فوکوس (فوکوس شیفت) دارد یا خیر، مراحل پایین را به ترتیب دنبال کنید.

۱) دوربین خود را بر روی سه‌پایه مانت کنید و فوکوس لنز را بر روی حالت دستی قرار دهید.

۲) سوژه‌ای با جزئیات کوچک انتخاب کنید که در جهت دوربین امتداد داشته باشد و بر روی مرکز سوژه فوکوس کنید. (سوژه‌ای مانند یک میز دارای رومیزی پارچه‌ای مناسب است.)

۳) از دقت محل فوکوس مطمئن شوید؛ برای دقت بیشتر و اطمینان از گم نکردن محل فوکوس اولیه می‌توانید کمی پودر مانند نمک یا ادویه بر روی نقطه مورد نظر خود بپاشید تا در تصویر نمایان باشد. یک عکس بگیرید و نقاط درون محدوده فوکوس و خارج از محدوده فوکوس را بررسی کنید.

۴) یک تصویر در حالتی که دیافراگم لنز شما در بازترین حالت ممکن تنظیم شده، ثبت کنید، سپس گشودگی دیافراگم لنز را به‌صورت پله‌ای کاهش و در هر مرحله یک عکس ثبت کنید. مطمئن شوید که حلقه تنظیم فوکوس را تکان نمی‌دهید و همچنین مطمئن شوید که فوکوس در حالت دستی قرار گرفته است.

۵) در کامپیوتر عکس‌ها را بررسی کنید. با بزرگنمایی ۱۰۰ درصد بر روی عکس‌ها بررسی کنید که آیا با بسته‌تر شدن دیافراگم، نقاطی که در محدوده فوکوس قرار دارند، عقب‌تر می‌روند؟ هرچه میزان تغییر محدوده فوکوس بیشتر باشد، مشکل فوکوس شیفت لنز شما جدی‌تر است.

اگر لنز شما فوکوس شیفت بالایی دارد، می‌توانید برای حل این مشکل بعد از تنظیم گشودگی دیافراگم، محدوده فوکوس را تنظیم کنید. همچنین لازم به ذکر است که به علت اینکه معمولاً در دوربین‌های DSLR در هنگامی‌که از منظره‌یاب به کادر خود نگاه می‌کنید، فوکوس درحالی‌که دیافراگم در حداکثر گشودگی قرار دارد، تنظیم می‌شود؛ توصیه می‌شود که از روی نمایشگر محدوده فوکوس خود را تعیین کنید.

تأثیر حداکثر گشودگی دیافراگم بر سهولت فوکوس خودکار

در صورت عدم دریافت نور کافی، سیستم فوکوس خودکار دوربین نمی‌تواند عملکرد کارآمدی داشته باشد. به همین  علت است که هنگام کار با لنزهای ارزان قیمت مانند لنز ۳۰۰-۷۰ میلی‌متری با گشودگی دیافراگم f/4.5-5.6، حتی در هنگام استفاده از حداکثر گشودگی دیافراگم، دریچه دیافراگم به‌قدری باز نیست که دوربین نور ایده‌آلی دریافت کند. درنتیجه سیستم فوکوس خودکار نمی‌تواند در شرایط نوری ضعیف، عملکرد مناسبی از خود نشان دهد. به همین دلیل عکاس‌های حرفه‌ای از لنزهایی با گشودگی دیافراگم بالاتر مانند لنز ۲۰۰-۷۰ میلی‌متری f/2.8 استفاده می‌کنند.

علاوه بر عملکرد بهتر سیستم فوکوس خودکار در هنگام استفاده از لنزهایی که گشودگی دیافراگم بالاتری دارند با دوربین‌های DSLR، دید بهتر و روشن‌تری در منظره‌یاب دوربین خواهید داشت و همچنین در دوربین‌های بدون آینه نیز تصویری با نویز کمتر در منظره‌یاب مشاهده خواهید کرد. اگر نیاز است که در شرایط نوری ضعیف اقدام به تصویربرداری کنید، با استفاده از لنزهایی که حداکثر گشودگی دیافراگم بالایی دارند، سیستم فوکوس خودکار دوربینتان عملکرد بسیار بهتری خواهد داشت.

تأثیر کلی مقدار گشودگی دیافراگم بر روی تصویر

با فهم کامل اطلاعات موجود در این مقاله به تمام تأثیراتی که دیافراگم بر روی تصویر اعمال می‌کند، ادراک پیدا خواهید کرد. تمرین بهترین دوست شما در راه تکامل در هر مبحثی اعم از عکاسی است. پس با زیر نظر داشتن اطلاعات موجود در این مطلب، اقدام به عکاسی از سوژه‌های مختلف کنید.

برای ساده‌تر شدن اطلاعاتی که تا به اینجا گفتیم، جدولی را در پایین در اختیارتان قرار داده‌ایم که چکیده‌ای از تمام نکات ذکر شده در این متن در آن قرار گرفته است. لازم به ذکر است که برای واضح ماندن بیشتر تصاویر در این جدول، روشنایی آن‌ها در میزان گشودگی‌های دیافراگم مختلف تغییری نکرده است؛ اما در خاطر داشته باشید که میزان روشنایی تصویر از راست به چپ، افزایش می‌یابد.

جدول تاثیرات گشودگی دیافراگم بر روی تصویر

منبع photographylife.com
3 نظرات
  1. فرزاد می‌گوید

    خیلی کامل و جامع بود. مرسی 🙂

    1. گروه نویسندگان می‌گوید

      تشکر

  2. hakerasv می‌گوید

    ممنون ازتون توضیحات کامل بود
    فقط یه سوال کوچک ذهن منو درگیر کرده و اونم اینکه ، تغییر اندازه دیافراگم میزان ورود نور رو تعیین میکنه و تغییری در فاصله کانونی عدسی ها ایجاد نمیکنه و عدسی ها سر جای خود ثابت میمانند ، پس چرا تصویر تار میشه؟

نظرات

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.