- نوشته مایکل فریمن
- ترجمه علیرضا بهارلو
- ۲۵۶ صفحه رنگی
- چاپ اول ۱۳۹۶
- انتشارات آبان
- قطع خشتی بزرگ
در عکاسی، رسمی رواج یافته که توضیح و نگارش جدی، در خطاب به مخاطب بیطرف است-افرادی که قرار نیست پا فرا گذارند و چیزی مشابه را برای خود تجربه کنند. فکر نمیکنم هنگامی که سوزان سانتاگ کتاب «درباره عکاسی» را نوشت، توقع داشت خوانندگانش خود را با مقوله عکاسی درگیر کنند. او کارش را با این پیشفرض آغاز نمود که خوانندگان به عکسهایی که پیشتر گرفته شده نگاه خواهند کرد: فراگیری با عکس ... گلچینی از عکسها ... جمعآوری عکس، جمعآوری دنیاست. زمانی که او از عکاسی مردم عادی بحث میکند، از آن بهمثابه یک پدیده اجتماعی سخن به میان میآورد.
مخاطب عکاسی خود، عکس تهیه میکند! دردناک است. هنرمندان بهندرت در مورد این قضیه حس خوبی دارند، اما این شیوهای تثبیت شده است و تصور میکنم زمان مناسبی است که خوانش عکس را با برداشت عکس همراه کرد.
این کتاب نقطهای را که کتاب چشم عکاس در آن متوقف شد از سر میگیرد تا بهاینترتیب نگاهی به شیوههای متفاوت کاربرد تکنیکهای بیشمار ترکیببندی بیندازد. در اینجا و در ترکیببندی، تأثیرات لنز، زمانبندی و نور نیز دخیل شده تا سبک خاصی از عکس را ایجاد کند.
فهرست کتاب به شرح زیر است:
فصل ۱: هدف
لایههای موضوع، خوب جلوه نمودن، زیبایی متفاوت، هیولاهای خفته، کلیشه و کنایه، ارتقای امور پیشپاافتاده، آشکارگی
فصل ۲: اسلوب
گستره بیان، تعادل کلاسیک، همسازهها، هدایت نگاه، تقابل، سبک گرافیک نازل، مینیمالیسم، سبک گرافیک والا، بینظمی طراحیشده
فصل ۳: فرآیند
قالبهای تصویر، ترکیببندی تعاملی، زمان و حرکت، نگاه، فراواقع نمایانه، غنی و پرمایه، تحلیل رفته، روشن
نوشتن نقد و نظر