آیا EOS M بد است؟ – بخش دوم

در مطلب قبلی سعی کردم مقدمه‌ای درباره‌ی دوربین EOS M ارائه کنم تا بستری مناسب برای یک نقد و بررسی دقیق از این دوربین ایجاد شود. حال در این مطلب می‌خواهم درباره‌ی چند مورد از مزیت‌ها و عیب‌های اصلی این دوربین به طور خلاصه بحث کنم، تا در مطالب آینده، ببینیم که آیا واقعاً این دوربین آنقدر که در ابتدا مورد انتقاد قرار گرفت بد است یا خیر.

اول بد نیست در مورد کیفیت تصویر این دوربین به طور کلی صحبت کنیم. همان‌طور که در مطلب قبلی گفته شد، این دوربین حسگری مشابه دوربین EOS 7D دارد، اما تفاوت‌هایی کوچک، مثل حسگرهای جدید پیکسلی برای فوکوس خودکار بهتر، اندکی آن را متمایز می‌کند. این حسگرها و موارد تفاوت دیگر، هیچ‌گونه تفاوتی در کیفیت تصویر اساسی این دوربین ایجاد نمی‌کنند، اما پردازنده‌ی این دوربین که از نوع DIGIC 5 است، باعث کاهش نویز بهتر روی تصاویر می‌شود. بنابراین می‌توان گفت که کیفیت تصویر این دوربین، حداقل بر اساس استانداردهای کنونی، اگر عالی نباشد، کاملاً قابل‌قبول است. در واقع همین مسئله بود که در کنار کوچکی آن، مرا به امتحان آن علاقه‌مند کرد.

مسئله‌ی دیگر لنزهای این دوربین هستند. لنز ۲۲میلی‌متر واقعاً بی‌نظیر است. امتحانش کنید، قطعاً تحت‌تأثیر قرار خواهید گرفت.

البته لنز ۵۵ – ۱۸ چیز قابل‌داری نیست و فقط اندکی بهتر از لنز کیت معمول بر دوربین‌های اس‌ال‌آر رده‌پایین کانن است. متأسفانه هیچ‌کدام از لنزهای ۲۲ – ۱۱ و ۲۵۰ – ۵۵ در حال حاضر در ایران موجود نیستند و نمی‌توانم نظری قطعی در موردشان بدهم. اما تعریف و تمجید از ۲۲ – ۱۱ بسیار است. مسئله‌ی قابل‌تأمل برای من کوچگی ترکیب دوربین و لنز ۲۲میلی‌متر بود. لنز ۲۲ می‌توانست خیلی هیجان‌انگیز باشد (و بود!)، و ترکیب لنز و دوربین به حدی کوچک بود که همه‌جا می‌توانستم آن‌ها را با خودم ببرم (و بردم!).

سرعت کارکرد این دوربین بسیار خوب است، ولی به‌پای دوربین‌های بدون‌آینه‌ی پاناسونیک و الیمپوس نمی‌رسد. از قیمت آن انتظار زیادی نداشتم و البته از نمایشگر لمسی بزرگ دوربین نسبتاً راضی هستم. اما چیزی که زیاد تعریفی ندارد سرعت فوکوس خودکار دوربین در نور کم است. این دوربین در این شرایط به کندی فوکوس می‌کند و اصلاً به پای دوربین‌های پاناسونیک (یا حتی سونی) نمی‌رسد. شخصاً نمی‌توانم بگویم از این مسئله خیلی راضی هستم، اما باید گفت که سرعت فوکوس خودکار دوربین در نور مناسب، خوب است و بسیاری را راضی خواهد کرد.

شاید بتوان گفت که بهترین ویژگی این دوربین برای من منوبندی آن بود که عیناً مشابه دیگر دوربین‌های سری EOS است. این مسئله در کنار منوی Q (که در حالت لمسی بسیار کارآمد است) کار را بسیار راحت می‌کند. اما واقعاً بزرگ‌ترین نقطه‌ی ضعف این دوربین چیست؟ یک‌کلام: باتری! اگر این دوربین را می‌خرید، باتری اضافی (حتی دوتا) یادتان نرود!

در مطلب بعدی سعی می‌کنم بیش‌تر درباره‌ی مزایای این دوربین صحبت کنم تا ببینیم چه کسانی می‌توانند از آن بیش‌ترین استفاده را بکنند. با ما همراه باشید.