راهنمای خرید نمایشگر برای عکاسان
استفاده از یک نمایشگر خوب برای عکاسان حرفهای از اهمیت بالایی برخوردار است. نمایشگرها وظیفهی نمایش عکسها برای استفاده در نرمافزارهای ویرایش عکس نظیر photoshop را بر عهده دارند. اهمیت نمایشگر خوب در مرحلهی ویرایش عکس در این است که ویرایشگر، عکسها را بر اساس آنچه نمایشگر به او نشان میدهد دریافت میکند و اگر این نمایش از لحاظ روشنایی، رنگ و کنتراست به عکس اصلی نزدیک نباشد، باعث میشود که ویرایشهای اشتباه بر روی عکس صورت گیرد و در نهایت عکس چاپشده با آنچه در مانیتور دیده میشود تفاوت زیادی داشته باشد.
بنابراین، یک عکاس و ویرایشگر حرفهای، همزمان با استفاده از دوربین، لنز و تجهیزات عکاسی سطح بالا و باکیفیت، هیچگاه نباید از اهمیت نمایش عکسها بوسیلهی نمایشگری پیشرفته و حرفهای غافل شود. با این حال، بسیاری از عکاسان تازهکار و حتی برخی عکاسان حرفهای آنچنان که باید به این بخش مهم از فرایند عکاسی دیجیتال، یعنی نمایش عکسها به بهترین حالت برای ویرایش، اهمیت نمیدهند. به همین جهت، در این مطلب قصد دارم تا با بررسی عوامل مهمی که در نمایش صحیح و باکیفیت عکسها در نمایشگرها نقش دارند به آگاهی شما از اهمیت بالای نمایشگر در فرایند عکاسی دیجیتال کمک کرده و راهنمایی برای انتخاب و خرید نمایشگر مناسب برای ویرایش عکس را ارائه بدهم.
برای راحتتر شدن سازماندهی مطالب، تمام این مقاله را به صورت پاسخی بلند و مفصل به یک سوال به نگارش درآوردهام: برای خرید نمایشگر مناسب برای نمایش و ویرایش عکس چه عوامل و ویژگیهایی را باید مدنظر قرار داد؟ پاسخ این سوال را در پنج زمینهی اندازه و رزولوشن نمایشگر، تکنولوژی صفحهی نمایش، کیفیت شیب رنگی، طیف رنگ (Color Gamut) و کنتراست مطرح کردهام.
اندازه و رزولوشن نمایشگر
واضح است که هرچه نمایشگر بزرگتری داشته باشید، برای دیدن عکسها و ویرایش آنها کار راحتتری خواهید داشت. در یک نمایشگر بزرگ میتوانید پالتها و ابزارهای مورد استفادهتان در photoshop را تا حد امکان کوچک کنید و به گوشهای از تصویر انتقال دهید تا فضای بیشتری برای نمایش عکس مورد ویرایش داشتهباشد؛ اما اندازهی فیزیکی نمایشگر تنها یک روی سکّه است. اهمیت اصلی را باید در رزولوشن تصویر نمایشگر جستجو کرد. سالها است که رزولوشن 1920×1080 که آنرا Full HD مینامند، استاندارد رزولوشن تصویر در بسیاری از نمایشگرها و تلویزیونها است. البته با حرکت به سمت رزولوشنهای بالاتر در سالهای اخیر، میتوان واژهی «استاندارد» را بیشتر به معنی «حداقل» استفاده کرد. برای بررسی بیشتر اندازه و رزولوشن مناسب یک نمایشگر باید با مفهوم pixel pitch و تراکم پیکسلی آشنا شویم.
فاصلهی فیزیکی بین پیکسلهای پانل نمایشگر را در اصطلاح pixel pitch مینامند. این مشخصهی نمایشگرها را بر حسب میلیمتر بیان میکنند که برابر با فاصلهی بین مرکز یک پیکسل با مرکز پیکسل مجاورش است و در نمایشگرهای مختلف متغیر است. اهمیت pitch در میزان رزولوشن تصویر و تماشای تصویر از فواصل نزدیک است. هرچه این میزان کمتر باشد، میتوانید به نمایشگر از نزدیکتر نگاه کنید بیآنکه تغییری در رزولوشن تصویر و میزان جزئیات به نمایش درآمده احساس کنید؛ اما اگر pitch یک نمایشگر زیاد باشد در فواصل نزدیک، شاهد افت کیفیت و رزولوشن تصویر خواهید بود. به همین علت است که بسیاری از تولیدکنندگان نمایشگرها و تلویزیونها در راهنمای محصولاتشان حداقل فاصلهای را به عنوان بهترین حالت نمایش ذکر میکنند.
هرچه pixel pitch یک نمایشگر کمتر باشد، تعداد بیشتری پیکسل در هر اینچ (ppi) مربع آن وجود دارد. استاندارد منسوخ در مورد تراکم پیکسلی نمایشگرها 72 ppi بود، اما در نمایشگرهای امروزی با افزایش رزولوشن تصویر، شاهد تراکم پیکسلی بسیار بیشتری هستیم؛ بنابراین، سه مشخصهی pixel pitch، تراکم پیکسلی و اندازهی نمایشگر را باید در کنار هم قرار داده تا بتوانیم در مورد کیفیت تصویر یک نمایشگر قضاوت کنیم. البته برای درک راحتتر، در اینجا میتوان تنها به رزولوشن تصویر و اندازهی فیزیکی نمایشگر اکتفا کرد که با در نظر گرفتن این دو میتوان میزان تراکم پیکسلی هر نمایشگری را محاسبه نمود.
بر اساس یک محاسبهی تقریبی، بهترین میزان تراکم پیکسلی برای تماشای یک نمایشگر از فاصلهی 1 متری، 120 ppi است که در آن چشم انسان دیگر قادر به تشخیص فاصلهی بین پیکسلها (pixel pitch) نخواهد بود. البته در مورد حداکثر تراکم پیکسلی قابل تشخیص توسط چشم انسان اظهار نظرها متفاوت است؛ با این حال، در تراکم پیکسلی 120 ppi و تماشای صفحهی نمایشگر از فاصلهی حداقل 1 متری تشخیص پیکسلها برای اکثر افراد بسیار دشوار خواهد بود.
بنابراین، در این حالت، با تصویری کاملا باکیفیت روبرو هستیم که حتی در صورت افزایش میزان تراکم پیکسلی، تغییر حاصل شده برای چشمان ما محسوس نخواهد بود. تماشای نمایشگر از فاصلهی 1 متری برای اکثر کاربران کامپیوتر فاصلهای مناسب است؛ بنابراین، از تمام این بحثها به این نتیجه میرسیم که در هر اندازه و رزولوشن تصویر یک نمایشگر که بتوان به تراکم پیکسلی 120 ppi دست یافت، میتوانیم از کیفیت تصویر اطمینان داشته باشیم. این بدین معنی است که در اندازههای کوچکتر نمایشگر نیاز نیست بدنبال رزولوشن تصویر خیلی بالایی باشیم. برای مثال، در یک نمایشگر 25 اینچی با رزولوشن تصویر 2560×1440 میتوان به تراکم پیکسلی تقریبا 120 ppi دست یافت که برای تماشا و ویرایش عکس ها کاملا کافی است. به همین ترتیب، در یک نمایشگر 19 اینچی با رزولوشن full HD هم میتوان تقریبا به همین میزان تراکم پیکسلی دستیافت؛ اما بهتر است برای راحتی و دقت بیشتر در ویرایش عکسها از نمایشگرهای 24 اینچ و یا بزرگتر استفاده کنید.
ممکن است بپرسید که جایگاه نمایشگرهای 4K در این بررسی و مقایسه کجاست؟ هرچند که نمایشگرهای با رزولوشن بسیار بالای 3840×2160 کمکم دارند به استاندارد جدید در تلویزیونها تبدیل میشوند؛ اما برای نمایشگرهای کامپیوتر بهرهگیری از آنها همچنان با مشکلاتی همراه است. بدون شک امکان دیدن عکس و فیلم با کیفیت بسیار بالای 4K برای هرکس هیجان انگیز خواهد بود، اما مسئله اینجاست که ما با متن و برنامههای مختلف دیگری بجز photoshop هم سر و کار داریم. عمده مشکل این نمایشگرها این است که هنوز سیستم عامل windows که بسیاری در ایران از آن استفاده میکنند، نتوانسته توازنی را در به نمایش درآوردن متون (text) و تصاویر با کیفیت 4K برقرار کند. نتیجه این میشود که در این رزولوشن تصویر، متن (که شامل منوهای برنامهها و هر پنجرهی دیگری میشود) آنقدر کوچک به نمایش درمیآید که خوانایی آن را بسیار سخت میکند. هرچند که نرمافزارهایی هستند که میتوانند اندازهی متون را در windows افزایش دهند اما همچنان این امکان به طور پیشفرض در ویندوز موجود نیست.
در حال حاضر یک عامل بازدارندهی دیگر در مورد استفاده از نمایشگرهای 4K، نیاز به کارت گرافیک بسیار قدرتمند برای نمایش بیش از 8 میلیون پیکسل با نرخ بازسازی (refresh rate) 60 هرتز است؛ بنابراین، در اکثر مواقع، بجز هزینهای که برای خرید یک نمایشگر 4K میکنید (که البته در حال حاضر از محدودهی بودجهی بسیاری خارج است!) باید برای خرید یک کارت گرافیک قدرتمند (و گرانقیمت) هم متحمل هزینهای اضافی شوید.
تکنولوژی صفحهی نمایش
سه تکنولوژی مطرح تولید پانلهای نمایشگر در حال حاضر عبارت اند از TN، VA و IPS. توضیح نحوهی کارکرد آنها از دامنهی این مطلب خارج است و در اینجا تنها به مزایا و معایب هریک اشاره خواهم کرد. پانلهای TN قدیمیترین تکنولوژی مورد استفاده در ساخت نمایشگر هستند که دو مزیت عمده دارند. اول اینکه دارای زمان پاسخگویی (response time) بسیار پایینی هستند که باعث میشود برای گیمرها بسیار مناسب باشند، دیگر اینکه هزینهی تولید آنها و درنتیجه قیمت آنها از دو نوع پانل دیگر کمتر است؛ اما نقص اصلی آنها در زاویهی دید است. در اکثر این پانلها اگر از زاویهای کمی متمایل از طرفین و یا از بالا و پایین به نمایشگر بنگرید با تغییر کنتراست، روشنایی و رنگ شدیدی مواجه میشوید. در تصویر زیر تغییر روشنایی و رنگ در تماشای نمایشگرهای TN از زوایای مختلف بازسازی شدهاست.
پانلهای IPS برای رفع مشکل زاویهی دید پانلهای TN ساخته شدند و دارای زاویهی دید بسیار خوب (در بسیاری از نمایشگرهای IPS تقریبا 180 درجه) هستند. همچنین در تولید رنگها هم این پانلها کیفیت بالاتری دارند اما از لحاظ کنتراست تصویر از دو نوع پانل دیگر کمی ضعیفتر هستند. همچنین، این پانلها عموماً دارای زمان پاسخگویی متوسطی هستند. پانلهای VA برای ترکیب مزایای دو پانل IPS و TN ساخته شدهاند، اما در عمل هرچند که بعضی مزایای هر دو را دارند اما اکثرا با مشکل ghosting مواجه هستند که در آن در تغییر یک صحنه به صحنهی دیگر با اختلاف روشنایی زیاد صحنهی قبلی به شکل سایهای برای مدتی کوتاه نمایش داده میشود. همچنین، در کیفیت رنگها هم این پانلها همچنان در حد پانلهای IPS نیستند.
بنابراین، برای بسیاری از کاربردها از جمله برای ویرایش عکس، در حال حاضر، پانلهای IPS بهترین گزینه هستند. هرچند که قیمت این نوع نمایشگرها از دو نوع دیگر بیشتر است، اما این اختلاف قیمت خیلی زیاد نیست و با توجه به کیفیت برتری که ارائه میدهند کمی هزینهی بیشتر را کاملا توجیهپذیر میکنند.
از لحاظ نوع سیستم روشنایی مورد استفاده در نمایشگر هم نمایشگرهای LED به نمایشگرهای LCD ارجحیّت دارند و در حال حاضر قیمت آنها هم برای خیلیها مقرونبهصرفه است.
کیفیت شیب رنگی (Gradient)
اکثر نمایشگرهای معمولی امروزی 8 بیتی هستند. این بدین معنی است که هر رنگ از روشنترین تا تیرهترین، دارای 256 حالت است. این میزان برای اکثر کاربردها کاملا کافی است؛ اما در ویرایش عکس، ما با فایلهای خامی (RAW) طرف هستیم که تا 14 و حتی 16 بیت عمق رنگ دارند؛ بنابراین، در شیبهای رنگی، بسیاری از رنگهایی که در عکسهای خام وجود دارند برای ما در نمایشگر قابل مشاهده نیستند. البته تا زمانی که در شیبهای رنگی دچار شکست یا در اصطلاح Banding نشویم هیچ مشکلی وجود ندارد. مشکل banding ممکن است در شیبهای رنگی بسیار ملایم بوجود میآید که طی آن تفاوت بین دو تونالیتهی مختلف از یک رنگ آنقدر زیاد است که با چشم قابل مشاهده است. در تصویر زیر نمونهای از شکست (banding) در شیب رنگی خاکستری را مشاهده میکنید.
البته، این به این معنی نیست که تمام نمایشگرهای 8 بیتی دچار مشکل banding میشوند. معمولا با کالیبره کردن نمایشگر تا حد زیادی از این مشکل میتوان جلوگیری کرد؛ اما همچنان محدودیت 256 تونالیته در هر شیب رنگی پا برجاست. راه حل استفاده از نمایشگرهای 10 بیتی و یا بیشتر است که قادر به تولید تعداد رنگهای بیشتری در هر شیب رنگی هستند. یک نمایشگر 10 بیتی میتواند تا 1024 تونالیتهی متفاوت از هر رنگ را ایجاد کند که به صاف و بدون شکست بودن شیبهای رنگی میانجامد؛ اما مشکل اینجاست که برای عملکرد صحیح نمایشگرهای 10 بیتی، باید از کارتهای گرافیک 10 بیتی (در هر کانال رنگی) هم استفاده کرد و این نوع کارتهای گرافیک اصلا ارزان نیستند! به پیچیدگی نمایش تصاویر 10 بیتی این را هم اضافه کنم که برنامهی مورد استفاده هم باید از نمایش 10 بیتی پشتیبانی کند. با اینکه photoshop از نمایش 10 بیتی پشتیبانی میکند؛ بسیاری از برنامههای پیشفرض ویندوز (ازجمله برنامهی photo viewer ویندوز) و آنهایی که بر روی آن نصب میشوند تنها میتوانند تصاویر را با عمق رنگ 8 بیت نمایش دهند. برای اطلاعات بیشتر درباره عملکرد 10 بیتی در نرمافزارها میتوانید این مقاله را مطالعه کنید.
از این بحث میتوان نتیجه گرفت که دردسرها و هزینهای که برای بدست آوردن سیستم نمایش 10 بیتی باید متحمل شوید به مزیّت اندک آن نمیارزد؛ بنابراین، حتی بسیاری از عکاسان و ویرایشگران حرفهای هم به همان نمایش 8 بیتی عکسها قانع هستند. همچنین، در نظر داشته باشید که نمایش 10 بیتی تنها برای چاپ و آن هم زمانی که چاپگر قادر به تولید چنین عمق رنگی باشد اهمیت دارد و در اشتراک عکس در وب (که محدود به نمایش 8 بیتی است) هیچ تاثیری نخواهد داشت. با این حال، یک راه حل ارزانتر و راحتتر برای افزایش کیفیت شیبهای رنگی استفاده از نمایشگرهایی با LUT داخلی 10 بیت هستند. به طور خلاصه و ساده، جداول LUT یک نقشهی رنگی هستند که نمایشگر، سیگنال ورودی از کارت گرافیک را بر اساس انطباق با این جداول نمایش میدهد. نمایشگرهای معمولی 8 بیتی دارای LUT های 8 بیتی هم هستند؛ اما نمایشگرهای حرفهای دارای LUT هایی تا 16 بیت میباشند. نمایشگرهایی که دارای LUT داخلی 10 بیت هستند را حتی اگر با کارت گرافیک 8 بیتی هم استفاده کنید، در شیبهای رنگی بسیار دقیقتر از نمایشگرهایی هستند که از LUT داخلی 8 بیتی استفاده میکنند. قیمت این نمایشگرها هم آنقدر زیاد نیست و اگر به کیفیت شیبهای رنگی در عکسهایتان اهمیت میدهید منطقی است که با صرف هزینهای کمی بیشتر، نمایشگری با LUT داخلی 10 بیتی بگیرید.
طیف رنگ (Color Gamut)
محدودهی رنگهایی را که یک نمایشگر قادر به تولید آنها است را با معیار طیف رنگ و فضای رنگی (color space) مورد پشتیبانی آن نمایشگر میسنجند. تمام نمایشگرهای معمولی کم و بیش قادر به نمایش رنگهایی که در محدودهی فضای رنگی sRGB قرار میگیرند هستند. این فضای رنگی میتواند تعداد قابل توجهای از رنگهایی که چشم انسان قادر به درک آنها است را نمایش دهد؛ اما در نمایش رنگهای سبز و تا حدی قرمز از فضای رنگی بزرگتری چون Adobe RGB محدودتر است. در تصویر زیر تفاوت محدودهی این دو فضای رنگی را مشاهده میکنید.
بنابراین، نمایشگرهایی که قادر به پشتیبانی از فضای رنگی Adobe RGB هستند میتوانند رنگهایی با طیف گستردهتری بخصوص در رنگ سبز را تولید کنند؛ اما آیا این تفاوت آنقدر زیاد است تا هزینهی بیشتر برای خرید یک نمایشگر با طیف رنگی گستردهتر را توجیه کند؟ پاسخ این سوال به نوع عکسهای مورد ویرایش بستگی دارد. اگر بیشتر عکسهایی که مورد ویرایش قرار میدهید از طبیعت است و رنگهای سبز در آنها به وفور یافت میشود، استفاده از نمایشگر با فضای رنگی Adobe RGB شاید مناسبتر باشد. با این حال، این مورد هم فقط برای آمادهکردن عکس برای چاپ مهم است و اگر قصد از ویرایش، به اشتراک گذاری در وب است، هیچ تفاوتی در رنگها نخواهید دید. علت هم این است که برای آنکه عکسها بر روی وب در کامپیوترهای مختلف یکسان به نمایش دربیایند استاندارد عکسهای وب، sRGB انتخاب شده که تمام نمایشگرها قادر به تولید آن هستند.
کنتراست
کنتراست در یک نمایشگر به معنی فاصلهی بین روشنترین رنگ سفید و تاریکترین رنگ سیاه قابلنمایش در نمایشگر است. هرچه این میزان بیشتر باشد، تعداد تونالیتههای بیشتری از یک رنگ قابل نمایش است و در نتیجه رنگها طبیعیتر و نمایشگر باکیفیتتر خواهد بود. نکتهی قابل توجه در مورد این مشخصهی نمایشگرها این است که برخی تولیدکنندگان برای اغوای خریداران، بجای نسبت کنتراست ثابت (static contrast)، نسبت کنتراست دینامیک (dynamic contrast) را در مشخصات نمایشگرهایشان ذکر میکنند که معمولا بسیار بیشتر از کنتراست ثابت آنها است. کنتراست دینامیک یکی از مشخصات نسبتا جدیدی است که بیشتر در مورد نمایشگرهای LED معنا پیدا میکند. در نمایشگرهایی که دارای قابلیت کنتراست دینامیک هستند، میزان نور منتشر شده از دیودهای LED بسته به نوع تصویر به نمایش در آمده تغییر میکند تا کنتراست و در نهایت کیفیت تصویر افزایش یابد. برای مثال، اگر قسمت اعظمی از یک عکس بسیار تیره و نزدیک به سیاه باشد، دیودهای LED در آن قسمت ها بسیار کمنورتر میشوند تا بتوانند میزان تیرگی مورد نظر در آن قسمت را تامین کنند. این مشخصه اگرچه به کیفیت نمایش کمک میکند اما نمیتواند جایگزین کنتراست واقعی یک صفحهی نمایش شود.
بنابراین، در خرید نمایشگر، اگر میخواهید نسبت کنتراست اعلام شدهی یک نمایشگر را با نسبت کنتراست نمایشگر دیگری مقایسه کنید، مطمئن شوید که هر دو نسبت از یک نوع (هر دو ثابت یا هر دو دینامیک) باشند تا امکان مقایسهی آنها وجود داشته باشد. اکثر نمایشگرهای خوب امروزی دارای نسبت کنتراست ثابت 1000:1 هستند که برای بسیاری از مقاصد کاملا کافی به نظر میرسد.
نتیجهگیری
استفاده از نمایشگرهای باکیفیت و دارای ویژگیهای خاص برای ویرایشگران حرفهای عکس که عکسها را برای چاپ آماده میکنند از اهمیت بالایی برخوردار است. با این حال، حتی عکاسانی که بیشتر عکسهایشان را برای قراردادن بر روی وب ویرایش میکنند هم از وجود نمایشگر با کیفیت، بهره خواهند برد. در این مطلب به بررسی ویژگیهایی که در خرید یک نمایشگر مناسب ویرایش عکس باید مد نظر قرار داد پرداختم. با توجه به ویژگیهای مطرح شده، اگر واقعا احساس میکنید به نمایشگری با رزولوشن بالا، عمق رنگ 10 بیت یا بیشتر و طیف رنگی گسترده احتیاج دارید و قیمت بسیار گرانتر آنها برایتان توجیهپذیر است، چند مدل را به شما پیشنهاد خواهم کرد. اصولا، چنین نمایشگرهایی را باید در محصولات دو شرکت NEC و EIZO جستجو کرد و شرکتهای دیگر ساخت نمایشگر خیلی وارد این حیطه نمیشوند.
شرکت EIZO، نمایشگرهای مخصوص ویرایشگران عکس را در سری Color Edge خود عرضه میکند. یکی از مدلهای رده مبتدی از این سری، مدل CS270 است که یک نمایشگر 27 اینچی با رزولوشن 2560×1440، گسترهی طیف رنگی Adobe RGB و عمق رنگ 10 بیت است و البته قیمتی تقریبا 1000 یورویی دارد. نمایشگر 27 اینچی NEC مدل PA272W-BK-SV هم با رزولوشن 2560×1440 و عمق رنگ 10 بیت همراه با پشتیبانی از فضای رنگی Adobe RGB قیمتی حدود 1500 دلار دارد.
اما اگر از خیر طیف رنگ گسترده بگذرید و به همان sRGB قانع باشید، میتوانید یک نمایشگر باکیفیت بسیار خوب و البته با قیمتی بسیار پایینتر خریداری کنید. در این رده از نمایشگرها، شرکت DELL محصولات مقرونبهصرفهی خوبی نظیر مدل U2515H را دارد که یک نمایشگر 25 اینچی LED با پانل IPS و رزولوشن 2560×1440 است که از فضای رنگی sRGB و عمق رنگ 8 بیت پشتیبانی میکند. از همه مهمتر قیمت این محصول است که 370 دلار است و به نسبت نمایشگرهای NEC و EIZO بسیار ارزانتر و برای خیلی از عکاسان مقرون به صرفهتر است.
اما صرف نظر از اینکه چه نمایشگری و با چه ویژگیهایی میخرید، حتما سعی کنید آن را با سنسورهای مناسب کالیبره کنید تا بتوانید بهترین عملکرد ممکن را از نمایشگرتان بدست آورید. بسیار مهم است که بدانید کالیبراسیون نمایشگرها چگونه انجام میشود؟ کالیبراسیون در نمایش بهتر رنگها، کنتراست و جزئیات در سایه روشنها آنقدر مهم است که بعضی از نمایشگرهای حرفهای (نظیر نمایشگرهای حرفهای دو شرکت NEC و EIZO) دارای سنسور داخلی (built-in) برای کالیبراسیون هستند.
سلام
بنکو و ایسوس هم مدل های خوبی دارند برای ویرایش عکس به طور مثال sw2700pt و sw271 از بنکو و pa329q و pa279q از ایسوس
خیلی مفید بود برام سپاس