نایجل دانسون: شیفتگی به زیبایی مناظر محلی

0 31

نایجل دانسون در کتاب تازه‌اش با عنوان «نزدیک به آرامش»، زیبایی مناظر محلی را گرامی می‌دارد؛ همان مناظری که بسیاری از عکاسان منظره در جست‌وجوی چشم‌اندازهای دوردست و خیال‌انگیز در آن‌سوی جهان، اغلب نادیده‌شان می‌گیرند. در حالی که بهترین عکس‌ها همیشه در فاصله هزاران کیلومتری و در مکان‌های مشهور ثبت نمی‌شوند؛ گاهی درست در نزدیکی خانه‌مان، صحنه‌هایی شگفت‌انگیز منتظر دیده شدن‌اند.

خرید تجهیزات عکاسی

دانسون در گفت‌وگو با پتا‌پیکسل می‌گوید: «همیشه آرزو داشتم از نقاط دوردست دنیا عکس بگیرم و خوش‌شانس بوده‌ام که این فرصت را پیدا کرده‌ام. اما آدم خیلی وقت‌ها فراموش می‌کند که همان جایی که در آن زندگی می‌کند چقدر می‌تواند زیبا باشد.»

او می‌پذیرد که شاید بعضی‌ها فکر کنند محل زندگی‌اش در بریتانیا به‌خصوص زیباست — که البته هست و شکی در آن نیست — اما در برابر این تصور مقاومت می‌کند.

«واقعیت این است که ما اغلب زیبایی جایی را که در آن زندگی می‌کنیم درک نمی‌کنیم، چون برایمان بیش از حد آشناست. وقتی چیزی بیش از حد آشنا شود، دیگر آن شگفتی اولیه‌اش را از دست می‌دهد و ما هم کم‌کم از دیدنش شگفت‌زده نمی‌شویم.»

دانسون خود به‌خوبی از این مسئله آگاه است و با صراحت اعتراف می‌کند که او هم زمانی فقط به عکاسی از مناظر دوردست علاقه داشت و هیچ توجهی به محیط زندگی خودش نداشت. پیش‌گفتار کتاب نزدیک به آرامش را مدس پیتر ایورسن، دوست صمیمی و همکار عکاس او از دانمارک، نوشته است؛ کسی که سال‌ها پیش دیدگاه مشابهی با دانسون داشت.

عکاسی
عکس از نایجل دانسون

دانسون درباره آشنایی‌شان می‌گوید: «اولین‌بار حدود هشت سال پیش در ایسلند با او ملاقات کردم. آن زمان، او یک زمستان کامل را در ایسلند ورکشاپ برگزار کرده بود و من واقعاً حسادت می‌کردم.» ایورسن آن موقع گفته بود که ایسلند برای برگزاری ورکشاپ عالی است چون دانمارک، زادگاهش، به‌نظرش «کسل‌کننده» می‌آمد. اما حالا، ایورسن هم به جمع علاقه‌مندان عکاسی محلی پیوسته و تمام تلاشش را می‌کند تا زیبایی‌ها و شگفتی‌های دانمارک را به تصویر بکشد.

دانسون می‌گوید: «من احساس تعلق و پیوندی عمیق با جایی که در آن زندگی می‌کنم دارم و دلم می‌خواهد آن را به دیگران نشان بدهم.» او باور دارد که می‌تواند به دیگر عکاسان کمک کند تا آن‌ها هم، فارغ از محل زندگی‌شان، چنین پیوندی را با محیط اطراف‌شان پیدا کنند.

طبیعت
عکس از نایجل دانسون

نایجل دانسون: «زیبایی واقعی در همان‌جایی‌ست که هستید»

دانسون می‌گوید: «در ورکشاپ‌هایم با افراد زیادی آشنا می‌شوم و خیلی وقت‌ها این جمله را می‌شنوم: “اما جایی که من زندگی می‌کنم زیبا نیست. ای‌کاش من هم در جایی مثل تو بودم.” چیزی که می‌خواهم با کتاب نزدیک به آرامش بگویم — نه فقط از طریق عکس‌ها، بلکه با کلماتی که همراه آن‌هاست — این است که: در مناظر محلیِ هر کسی، زیباییِ واقعی وجود دارد. فقط باید بروید و پیدایش کنید.»

این عکاس شناخته‌شده ادامه می‌دهد: «باورتان نمی‌شود چند عکس فوق‌العاده می‌توان گرفت، فقط کافی‌ست واقعاً دنبالشان بگردید.»

مزایای فراوان عکاسی محلی

از نظر دانسون، عکاسی محلی فقط برای ثبت تصاویر خوب نیست؛ فواید آن بسیار فراتر از نتیجه نهایی‌ست. سفر به نقاط مختلف جهان برای عکاسی از مناظر طبیعی هزینه بسیار بالایی دارد — آن‌قدر زیاد که برای بسیاری از عکاسان دست‌نیافتنی‌ست. از این نظر، عکاسی محلی امتیازی بزرگ دارد؛ هم از نظر مالی، و هم از نظر زمانی.

علاوه بر صرفه‌جویی در هزینه و وقت، عکاسی از محیط اطراف این فرصت را فراهم می‌کند که با نگاهی تازه به مکان‌های آشنا بنگریم و پیوندی عمیق‌تر با زیست‌جهان خود بسازیم. در واقع، تغییر نوع نگاه به محیط اطراف، باعث می‌شود سوژه‌هایی را پیدا کنید که قبل‌تر به چشم‌تان نیامده. پس تغییر زاویه دید و نگاه متفاوت، در کنار داشتن دوربین مناسب عکاسی منظره می‌تواند باعث موفقیت شما شود.

نایجل دانسون به‌روشنی معتقد است که تبدیل شدن به یک عکاس محلیِ مشتاق، به افراد کمک می‌کند تا در زمان مواجهه با فرصت‌های خاص و سفرهای ماجراجویانه، بهره بسیار بهتری از آن لحظات ببرند.

طبیعت
گاهی بهترین نور فقط چند ثانیه یا چند دقیقه دوام دارد. عکاسان باید بدانند چطور از تجهیزاتشان استفاده کنند تا بهترین فرصت‌ها را از دست ندهند. | عکس از نایجل دانسون

او بارها در ورکشاپ‌هایش با کسانی روبه‌رو شده که به‌دلیل ناآشنایی با دوربین‌شان، فرصت ثبت صحنه‌ای فوق‌العاده را از دست داده‌اند — چرا که بله، عکاسی منظره هم می‌تواند پرشتاب و گذرا باشد.

عکاسی محلی؛ بهترین بستر برای یادگیری واقعی

دانسون باور دارد که عکاسی محلی، یکی از مؤثرترین راه‌ها برای یادگیری مهارت‌های کلیدی عکاسی است؛ مهارت‌هایی که او آن‌ها را در دو دسته اصلی خلاصه می‌کند: ترکیب‌بندی و فناوری.

عکس از نایجل دانسون

ترکیب‌بندی (Composition): این مهارت فقط به نحوه چیدمان عناصر در قاب محدود نمی‌شود. درک نور، شناخت تأثیر عناصر پیش‌زمینه، استفاده از خطوط هدایت‌گر، و توانایی «دیدن» یک صحنه به‌گونه‌ای که بتوان آن را به تصویری جذاب تبدیل کرد، همگی بخشی از ترکیب‌بندی‌اند. درواقع، این توانایی است که باعث می‌شود یک صحنه عادی به عکسی ماندگار تبدیل شود.

فناوری (Technology): این بخش شامل مهارت در تنظیمات دوربین، درک کامل از حالت‌های مختلف عکاسی، انتخاب درست سرعت شاتر، دیافراگم، ISO، و آشنایی نسبی با ویرایش فایل‌های RAW است. گرچه ویرایش عکس یک مهارت میدانی محسوب نمی‌شود، اما عکاسی مداوم از مناظر محلی فرصت خوبی برای تمرین آن فراهم می‌کند.

در مجموع، تمرین در محیط‌های آشنا به عکاسان کمک می‌کند تا با تجهیزات خود رابطه‌ای نزدیک‌تر پیدا کنند، خطاهای احتمالی را برطرف کنند، و آمادگی بهتری برای موقعیت‌هایی داشته باشند که تکرارشان ممکن نیست. عکاسی محلی یعنی ساختن بنیانی محکم برای لحظه‌هایی که فقط یک‌بار اتفاق می‌افتند.

عکس از نایجل دانسون

نایجل دانسون در آغاز، به زیبایی‌های محل زندگی‌اش باور نداشت

همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، نایجل دانسون همیشه چنین نگاهی به زادگاهش نداشت و مثل امروز شیفته مناظر اطرافش نبود.

او تعریف می‌کند: «یک عکاس محلی بود — باورش سخت است، ولی حالا دیگر اصلاً عکاسی نمی‌کند — که چندتا عکس گرفته بود. من نزدیک منطقه‌ای زندگی می‌کنم به اسم پیک دیستریکت، که در واقع یک پارک ملی نسبتاً خوش‌منظره است. حدود بیست سال پیش چند باری به آن‌جا رفته بودم، اما راستش فکر می‌کردم چیز خاصی ندارد. با خودم می‌گفتم: این‌که اسمش “پیک دیستریکت” (یعنی منطقه قله‌ها) است، ولی اصلاً قله‌ای ندارد! بیشتر صاف و مسطح است. حتی روستاهایش هم به‌نظرم خیلی جذاب نمی‌آمد.»

عکس از نایجل دانسون

اما نگاهش با دیدن عکس‌های همان عکاس دگرگون شد.

«در این منطقه نوع خاصی از سنگ وجود دارد، شبیه ماسه‌سنگ، که زیر نور گرم غروب خیلی زیبا دیده می‌شود. همین‌طور پوشش زیادی از گیاه خلنگ (heather) داریم. آن عکاس آمده بود و این ماسه‌سنگ‌های خاکستری را با خلنگ‌های بنفش ترکیب کرده بود و عکس‌هایی واقعاً چشمگیر گرفته بود. همان‌جا بود که با خودم گفتم: من اصلاً درست نگاه نمی‌کنم. مشکل از خودمه، نه از این مکان. باید نگاهمو عوض کنم.»

این لحظه مکاشفه برای دانسون نقطه عطفی بود؛ جایی که دریافت زیبایی بیرونی، به کیفیت نگاه ما وابسته است — نه به نامِ مکان یا شهرتش. پیش از این تجربه، دانسون همیشه در جست‌وجوی مناظر دور و باشکوه بود. پیش از آن نقطه عطف در نگاهش، نایجل دانسون بیشتر وقت خود را صرف عکاسی در مکان‌هایی مانند ایسلند، پیرنه‌های بزرگ و دیگر نقاط مشهور با چشم‌اندازهای خیره‌کننده می‌کرد. او می‌پذیرد که منطقه محل زندگی‌اش مناظری عظیم و تماشایی ندارد — البته به گفته خودش، بیشتر مناطق دنیا چنین منظره‌هایی ندارند — اما این به این معنا نیست که نمی‌توان در آن‌جا عکس‌های زیبا و الهام‌بخش از طبیعت گرفت. تنها کافی‌ست با دقت بیشتری نگاه کنیم یا زاویه دیدمان را تغییر دهیم.

زیبایی
عکس از نایجل دانسون

دانسون می‌گوید: «باید از خودتان بپرسید: در منظره اطراف من چه چیزی هست که اندکی متفاوت و خاص باشد؟»

دیدن عکس‌های آن عکاس محلی از ماسه‌سنگ‌های خاکستری در کنار بوته‌های خلنگ بنفش، برای دانسون لحظه‌ای تعیین‌کننده بود.

«او چشم من را باز کرد. باعث شد چیزهایی را ببینم که پیش از آن نادیده گرفته بودم.»

شاید هنوز همه‌چیز را درباره محل زندگی‌تان نمی‌دانید دانسون می‌گوید همین حالا هم می‌تواند صدای برخی عکاسان را بشنود که معترضانه می‌گویند: «نه، منطقه من فرق دارد؛ این‌جا واقعاً هیچ سوژه‌ای برای عکاسی پیدا نمی‌شود.»

او قبول دارد که بعضی مناطق، از نظر بصری، در نگاه اول جذاب‌تر هستند و پیدا کردن سوژه در آن‌ها آسان‌تر است. بااین‌حال، دانسون اطمینان دارد که کمتر عکاسی واقعاً تمام ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های محیط اطرافش را کاویده و به‌طور کامل از آن بهره برده باشد. از نظر او، بسیاری از ما گمان می‌کنیم همه‌چیز را درباره محل زندگی‌مان می‌دانیم، اما واقعیت این است که هنوز چیزهای زیادی برای دیدن، کشف کردن و به تصویر کشیدن وجود دارد — کافی‌ست نگاهمان را عوض کنیم و دوباره، با دقت و کنجکاوی به محیط اطراف‌مان نگاه کنیم.

زیبایی‌هایی که هنوز ندیده‌ایم، حتی در آشناترین مکان‌ها

نایجل دانسون با اینکه سال‌هاست در منطقه پیک دیستریکت زندگی می‌کند، هنوز هم عکس‌هایی پیدا می‌کند که پیش از آن هرگز ندیده است — چه به این دلیل که هرگز به آن نقطه خاص نرفته بوده، و چه به این خاطر که قبلاً آن صحنه را از آن زاویه یا در آن شرایط خاص ندیده بود. او زمان زیادی را صرف گشت‌وگذار در طبیعت، یادداشت‌برداری و خیال‌پردازی درباره مناظری می‌کند که ممکن است در آب‌وهوایی دیگر، در نوری متفاوت یا در فصلی دیگر، جلوه‌ای تازه پیدا کنند. پیاده‌روی‌های روزانه‌اش همراه با سگ محبوبش پبلز — که بینندگان کانال یوتیوب او به‌خوبی می‌شناسندش و دوستش دارند — فرصتی همیشگی برای کشف مناظر تازه فراهم می‌کند.

عکاسی منظره
عکس از نایجل دانسون

دانسون می‌گوید:

«با اطمینان می‌تونم بگم اگه دور محل زندگی هر کسی یه دایره سه مایلی (حدود پنج کیلومتر) بکشید، حتماً چیزهایی پیدا می‌کنید که اون فرد هنوز ندیده. کافیه کمی بگردید؛ مطمئناً به چیزهایی برمی‌خورید که از وجودشون خبر نداشتید.»

پروژه‌های عکاسی؛ ابزاری مؤثر برای دیدنِ تازه و یادگیری عمیق

طبیعت
عکس از نایجل دانسون

دانسون به‌شدت به قدرت پروژه‌محور بودن در عکاسی باور دارد. از نگاه او، کار روی پروژه‌های مشخص کمک می‌کند تا عکاسان: عکس‌های تازه‌تری بگیرند، جهان اطراف‌شان را با نگاهی متفاوت ببینند، و مهارت‌هایشان را در سطحی عمیق‌تر پرورش دهند.

وقتی موضوع یا چارچوبی مشخص برای عکاسی داشته باشید، نگاه‌تان تمرکز بیشتری پیدا می‌کند. دیگر به شکل پراکنده عکاسی نمی‌کنید، بلکه شروع می‌کنید به دیدن و فکر کردن به شیوه‌ای هدفمند، منسجم و خلاقانه. به‌قول دانسون، پروژه‌ها نگاه شما را تربیت می‌کنند.

پروژه‌محوری در عکاسی محلی: راهی برای دیدنِ متفاوت و عمیق‌تر

نایجل دانسون می‌گوید یکی از چیزهایی که در عکاسی محلی دوست دارد، امکان تعریف پروژه‌های شخصی‌ست. او توضیح می‌دهد:

«ممکنه درختی، بنایی، یا جاده‌ای پیدا کنید — هر چیزی واقعاً — و تصمیم بگیرید از همون سوژه در شرایط مختلف نوری، آب‌وهوایی یا فصل‌های گوناگون عکس بگیرید. چون اون مکان نزدیکه، این امکان رو دارید که هر وقت خواستید سر بزنید: زیر بارون، وقتی رنگین‌کمان در آسمونه، یا حتی وسط طوفان.»

او ادامه می‌دهد:

«پروژه‌های فوق‌العاده‌ای توی اینترنت دیدم که توش آدم‌ها فقط یه درخت تنها رو پیدا کردن و در طول فصل‌ها و موقعیت‌های مختلف ازش عکاسی کردن. این‌جور کارها واقعاً جالبه، چون نشون می‌ده چطور یک منظره ساده، بسته به نور و زمان و فصل، می‌تونه کاملاً متحول بشه.»

خطر عادت‌زدگی: بزرگ‌ترین مانع دیدن زیبایی‌های اطراف

عکس از نایجل دانسون

دانسون به یک دام رایج برای عکاسان اشاره می‌کند: اینکه چون چیزی را بارها دیده‌اند، فکر می‌کنند دیگر هیچ چیز تازه‌ای در آن نیست.

او می‌گوید: «وقتی چیزی براتون آشناست، دیگه با دقت نگاهش نمی‌کنید. ترکیب‌بندی‌های ممکن رو نمی‌بینید، چون ناخودآگاه اون صحنه رو کنار می‌ذارید و حذفش می‌کنید.»

برای توضیح بیشتر، مثالی از تجربه شخصی‌اش می‌آورد: «یه درختی بود که هر روز تو مسیر رفتن به سر کار از کنارش رد می‌شدم. بعد از حدود سه سال، یه روز با خودم گفتم: “شاید این درخت، سوژه خوبی باشه.” بعد برنامه‌ریزی کردم تا طلوع خورشید دقیقاً از پشت اون درخت بالا بیاد. نتیجه‌اش یکی از بهترین عکس‌هایی شد که تو عمرم گرفتم. منظره‌اش اون‌قدر خاص شده بود که انگار عکس توی ژاپن گرفته شده. واقعاً فوق‌العاده بود. همون لحظه با خودم گفتم: “آره، همین دور و بر هم کلی سوژه عالی هست. واقعاً هست.”»

زمستان
عکس از نایجل دانسون

عکاسی ارزشمند همیشه نیازمند عکس‌های عالی نیست

با اینکه نایجل دانسون عمیقاً باور دارد می‌توان در هر نقطه‌ای از زمین — حتی در مکان‌هایی که ممکن است «کسل‌کننده» به‌نظر برسند — عکس‌های فوق‌العاده‌ای گرفت، در عین حال معتقد است که عکاسی همیشه نیازمند گرفتن عکس‌های عالی نیست تا تجربه‌ای پربار باشد. او می‌داند که اگر نگاه‌مان صرفاً بر نتیجه متمرکز باشد، دیر یا زود دچار ناامیدی می‌شویم، چرا که در بسیاری مواقع گرفتن یک عکس خوب کار آسانی نیست — صرف‌نظر از اینکه در کجا زندگی می‌کنیم. برای دانسون، آن‌چه برایش اهمیت دارد، بودن در طبیعت و تجربه فرایند عکاسی‌ست. اگر بتواند عکس خوبی بگیرد — که به‌لطف سال‌ها تجربه و تلاش مداوم احتمال آن بالاست — بسیار خوب است. اما اگر نشد، باز هم مسئله‌ای نیست.

او می‌گوید: «از آرامش بودن در طبیعت لذت می‌برم، به‌ویژه در صبح زود. واقعاً از عکاسی در صبح خوشم می‌آید؛ اینکه تنها باشم، در یک جنگل آرام یا دامنه تپه‌ای ساکت، و ببینم چه پیش می‌آید.»

و ادامه می‌دهد: «نه اینکه اصلاً برنامه‌ریزی نکنم — معمولاً می‌دانم قرار است کجا بروم — اما اغلب در حال جست‌وجوی چیزهای تازه هستم.»

ایجاد پیوند با زادگاه از طریق عکاسی

یکی از اساسی‌ترین عوامل در ثبت عکس‌های خوب، آشنایی با سوژه است. عکاسی محلی نه‌تنها به عکاسان کمک می‌کند مهارت‌هایشان را ارتقاء دهند، عکس‌های قوی‌تری بگیرند و از بودن در دل طبیعت لذت ببرند، بلکه این امکان را فراهم می‌کند که با صرف زمان زیاد در یک مکان، شناخت عمیق‌تری نسبت به سوژه‌های احتمالی پیدا کنند. ئدانسون می‌گوید: «این یکی از مهم‌ترین نکات درباره عکاسی محلی است. فکر می‌کنم دلیل اینکه این‌قدر دوستش دارم همین باشد، چون آدم ارتباط قوی‌تری با یک مکان پیدا می‌کند.»

با اینکه به نقاط مختلف جهان سفر کرده — از جمله چند سفر فوق‌العاده به قطب جنوب — اما هیچ‌وقت در سفرها همان حس ارتباط را تجربه نکرده است.

پیوندی که با عکس‌های محلی شکل می‌گیرد

دانسون می‌گوید: «چند بار به جنوبگان سفر کرده‌ام و تجربه‌اش فوق‌العاده بوده و خاطرات آن‌جا هم عالی هستند، اما هیچ‌وقت آن ارتباطی را که با عکس‌های محلی‌ام دارم، با عکس‌هایی که آن‌جا گرفته‌ام احساس نکرده‌ام. چون آن مکان برایم آشنا نیست. با اینکه مناظر آن‌جا دراماتیک و تأثیرگذارند، اما هیچ‌وقت حس نکردم پیوندی عمیق با آن‌جا دارم. در حالی که جنگل نزدیک خانه‌ام، جایی که همیشه با سگم پبلز قدم می‌زنم، اگر از آن‌جا عکس خوبی بگیرم، واقعاً هیجان‌زده می‌شوم.»

برای یک عکاس منظره، بودن در مکان مناسب در زمان مناسب و ثبت عکسی خارق‌العاده از هیجان‌انگیزترین لحظه‌هاست. وقتی همه‌چیز با هم جور در‌می‌آید، تجربه‌ای جادویی رقم می‌خورد. برای دانسون، این لحظه‌ها وقتی در نزدیکی خانه‌اش رخ می‌دهند، معنای ویژه‌ای دارند.

دانسون با فروتنی می‌گوید عکس‌هایی در حد مجموعه حرفه‌ای «زیاد پیش نمی‌آیند»، اما وقتی چنین عکس‌هایی را نزدیک خانه‌اش می‌گیرد، آن‌ها را از همه بیشتر دوست دارد.

به‌کارگیری ظرفیت‌های محلی در عکاسی

در نهایت، نایجل دانسون امیدوار است کتاب جدیدش با عنوان نزدیک به آرامش به عکاسان کمک کند تا مناظر محلی خود را بیشتر ببینند و قدر آن را بدانند. عکاسی نزدیک به خانه هم در دسترس است، هم روشی فوق‌العاده برای ارتقای مهارت‌ها، و با پشتکار و تمرین، مسیری برای ثبت عکس‌هایی خارق‌العاده.

نظرات

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.