سری دوربینهای فرمت متوسط GFX از فوجی فیلم، در صنعتی که معمولاً در انحصار برندهای معتبری چون Phase One و Hasselblad است، گزینههایی همهکاره و نسبتاً مقرونبهصرفه در اختیارمان قرار میدهند. از سوی دیگر، سری فوقالعاده محبوب X100 نیز از جمله محصولات فوجیفیلم است؛ دوربینهایی کامپکت که برای عکاسان شهری و سفرهای سبک، همراهانی ایدهآل به شمار میآیند. حالا تصور کنید ترکیبی از راحتی سبکوزن X100 را با کیفیت خام تصویری GFX داشته باشیم. نتیجه چیزی نیست جز GFX100RF.
پیش از ورود به جزئیات این دوربین عکاسی، لازم میدانیم اشاره کنیم که نمونههایی که مورد بررسی قرار دادیم، از لحاظ سختافزاری نهایی بودند، اما همچنان از نسخهی آزمایشی (pre-production) نرمافزار بهره میبردند. با این حال، با اطمینان میتوان گفت که دوربین حتی در این مرحله نیز بهخوبی قابل ارزیابی بود. طبیعی است که با یافتن و رفع اشکالات احتمالی، GFX100RF فقط بهتر و کاملتر خواهد شد.
بررسی GFX100RF فوجی فیلم: حسوحال دوربین
تنها ویژگیای که این دوربین با سایر اعضای خانوادهی GFX مشترک دارد، حسگر قدرتمند ۱۰۲ مگاپیکسلی فرمت متوسط آن است. باقی ماجرا، فریاد میزند که با یک X100 طرف هستیم! از طراحی ظاهری گرفته تا چینش کنترلها، GFX100RF را میتوانیم یک X100 پُرعضله بدانیم. بدنه این دوربین با طراحی شیک و چشمنواز خود، صفحات بالا و پایین کاملاً تراشخورده از آلومینیوم دارد. حتی از نظر مقاومت در برابر شرایط جوی نیز مشابه X100 عمل میکند، البته بهشرط آنکه آداپتور فیلتر و فیلتر محافظ در جای خود باشند.

اما پیش از آنکه جلوتر برویم، باید به دو نکته اشاره کنیم که ممکن است برای برخی خریداران بالقوه کمی ناامیدکننده باشد. نخست، لنز عکاسی جدید ۳۵ میلیمتری است که زاویه دیدی معادل یک لنز ۲۸ میلیمتری روی فولفریم ارائه میدهد. این لنز حداکثر دیافراگم f/4 دارد؛ یعنی هم در نور کم عملکرد محدودتری دارد و هم عمق میدان کمتری نسبت به لنزهای روشنتر ایجاد میکند. در عوض، طراحی آن بسیار جمعوجور است، با آداپتور فیلتر ۴۹ میلیمتری در جلو، حلقه فوکوس دستی روان و خوشدست و حلقهی دیافراگم با شیارهای خوشتراش و کلیکهای دلنشین.

در نظر بگیریم که دوربینی مانند Leica Q یا حتی X100 فوجیفیلم با حسگر APS-C میتواند عمق میدانی مشابه یا حتی اندکی کمتر از GFX100RF ایجاد کند و این یعنی یکی از مزایای کلاسیک فرمت متوسط تا حدی تحتالشعاع قرار میگیرد. البته باید اشاره کنیم که فوجیفیلم در سری لنزهای قابلتعویض GFX هم لنز واید خیلی روشنتری ارائه نمیدهد: لنز ۳۰ میلیمتری GFX حداکثر دیافراگم f/3.5 دارد که تنها اندکی سریعتر است و لنز ۴۵ میلیمتری با دیافراگم f/2.8 نیز آنقدرها واید به حساب نمیآید. درباره کیفیت کلی لنز، بهزودی بیشتر صحبت خواهیم کرد.

عامل دیگری که احتمالاً خریداران را به دو دسته تقسیم میکند، نبود لرزشگیر داخلی (IBIS) در GFX100RF است. حسگرهای ۱۰۰ مگاپیکسلی میتوانند وضوحی خارقالعاده ارائه دهند، اما فقط زمانی که دوربین کاملاً ثابت و بدون کوچکترین لرزش باشد—خصوصاً در سرعتهای پایینتر شاتر. البته GFX100RF به شاتر تیغهای (leaf shutter) مجهز است که امکان عکاسی تا سرعت ۱/۴۰۰۰ ثانیه را فراهم میکند و طراحی آن نیز تا حدی به کاهش لرزش کمک میکند. با این حال، در برخی موقعیتها که بخواهیم با سرعت شاتر پایینتری عکاسی کنیم، ثابت نگه داشتن دوربین بدون لرزش میتواند چالشبرانگیز باشد.

در عکاسی خیابانی، معمولاً از سرعتهای شاتر بالا استفاده میکنیم، بنابراین نبودِ لرزشگیر داخلی در این موقعیت خاص چندان مسئلهساز نیست. اما میدانیم در شرایطی مانند عکاسی منظره یا معماری، ناچار خواهیم بود یا از سهپایه استفاده کنیم یا ISO را بالا ببریم—که این یعنی فدا کردن بخشی از کیفیت تصویر. اینکه این مسئله تا چه حد برای شما آزاردهنده باشد، کاملاً بستگی دارد به سبک عکاسیتان. در عمل، توانستیم عکسهایی با سرعت ۱/۳۰ ثانیه بدون لرزش ثبت کنیم که برای دوربینی بدون IBIS واقعاً عملکرد خوبیست؛ با این حال، ترجیح دادیم بیشتر سرعت شاتر را در بازه ۱/۶۰ تا ۱/۱۲۵ نگه داریم تا از ثبات بیشتر اطمینان حاصل کنیم.

هر دوی این ضعفهای احتمالی با یک استراتژی طراحی مشخص اتخاذ شدهاند: کوچکسازی حداکثری دوربین. نتیجه، دوربینیست که هم جمعوجور است و هم از حسگری قدرتمند بهره میبرد—ترکیبی که پیش از این واقعاً مشابهش را ندیدهایم. لنز GFX100RF از نظر اندازه بسیار شبیه به لنز X100 است و حتی لنز Leica Q در مقایسه با آن تا حدی زمخت بهنظر میرسد. با اینکه این پرسش همچنان مطرح است که آیا کاربران واقعاً کوچکترین اندازه ممکن را از یک دوربین فرمت متوسط میخواهند یا نه، اما باید بگوییم ارگونومی و تجربهی کار با GFX100RF بیتردید شهودی و دلپذیر است.

کنترلهای الهامگرفته از طراحیهای کلاسیک در GFX100RF کاملاً یادآور سری X100 هستند و به ما این امکان را میدهند که بهصورت مستقیم و بدون نیاز به ورود به منو، دیافراگم، سرعت شاتر و ISO را تنظیم کنیم. بهویژه، پیچ ISO بسیار خوشدست طراحی شده—در جای خود قفل میشود و در عین حال بهسرعت قابل تنظیم است. در جلوی دوربین نیز یک دکمه چرخشی جدید قرار گرفته که بین کلید روشن/خاموش و یک سوییچ اختصاصی برای بزرگنمایی دیجیتال جای دارد.

با استفاده از همین سوییچ، میتوانیم آزادانه از رزولوشن خود صرفنظر کنیم و تصویر را به اندازه دلخواه کراپ کنیم؛ معادل فولفریمِ ۳۵ میلیمتری، ۵۰ میلیمتری یا ۶۳ میلیمتری، بسته به نیاز و موقعیت. همچنین، درست مانند سری X100، یک اهرم عمودی هم در کنار دوربین قرار دارد که حالا به یک دکمهی قابلبرنامهریزی مجهز شده است. با فشار دادن یا کشیدن آن به جهات مختلف، چهار کنترل اضافی در اختیارمان قرار میگیرد و حتی با نگهداشتن طولانی در هر جهت، عملکردهای بیشتری فعال میشود.

در پشت دوربین نیز یک پیچ کنترلی عمودی وجود دارد که اختصاصاً برای انتخاب نسبت تصویر طراحی شده است. با توجه به اینکه نسبت تصویر پیشفرض حسگر ۴:۳ است، میتوانیم آن را بهراحتی به ۳:۲، ۱:۱، ۱۶:۹ و چند گزینهی دیگر تغییر دهیم. تعداد گزینههای موجود برای نسبت تصویر آنقدر زیاد است که در ابتدا کمی افراطی بهنظر میرسد! اما پس از مدتی کار با دوربین، متوجه شدیم که این نسبتهای مختلف نهتنها تنوع ایجاد میکنند، بلکه کمک میکنند از همان ابتدا با نگاهی خاصتر به صحنهها نگاه کنیم و پیشاپیش یک ترکیببندی ذهنی برای آنها در نظر بگیریم.

در این دوربین، نسبتهای تصویری بسیار متنوعی در دسترس است—حتی نسبتهایی مخصوص ویدیو—با این حال این پیچ صرفاً برای عکاسی کاربرد دارد. همچنین، گزینههای زیادی برای ترکیببندی عمودی وجود دارد که باعث میشوند بخش قابل توجهی از مگاپیکسلهای حسگر از بین برود. صادقانه بگوییم، ترجیح میدهیم دوربین را بچرخانیم یا در مرحلهی ویرایش تصویر را کراپ کنیم، اما اگر کسی علاقهمند باشد با نسبتهای تصویر مختلف بازی کند، همه آنها واقعاً زیر انگشتانش قرار دارند.
نسبتهای تصویری افراطی مانند ۲۴:۶۵، آن حس نوستالژیکی را بهخاطر میآورند که در دوربینهایی مثل Fujifilm T-X1 یا Hasselblad X-Pan تجربه میشد و باید اعتراف کنیم از این تجربه بیشتر از آنچه تصور میکردیم لذت بردیم. البته این نسبتها فقط روی فایلهای JPEG اعمال میشوند و فایل RAW همچنان دستنخورده باقی میماند تا بعداً بتوانیم آزادانه روی آن کار کنیم.
یکی دیگر از قابلیتهایی که واقعاً برایمان ارزشمند بود، عملکرد «حالت نمایش» (View Mode) بود؛ قابلیتی که اجازه میدهد هنگام کراپ کردن تصویر، نحوهی نمایش کادر روی نمایشگر را مطابق سلیقه و نیاز خود تنظیم کنیم. میتوانیم انتخاب کنیم که بخشهای کراپشده کاملاً سیاه شوند، یا فقط خطوط کادر نمایش داده شوند در حالیکه محیط اطراف همچنان دیده شود یا حتی نمایی تاریکتر اما قابلتشخیص از فضای بیرون از کادر داشته باشیم. این ویژگی هم برای برش تصویر بر اساس نسبتهای مختلف کاربرد دارد و هم در زمان استفاده از زوم دیجیتال، تجربهای بصری دقیقتر و دلچسبتر فراهم میکند.


تمام سطوح شیاردار کنترلها با دقت بالا تراش خوردهاند و پیچها با مقاومتی یکنواخت و مطمئن میچرخند. این دوربین همچنین به یک فیلتر ND داخلی با چهار استاپ کاهش نور مجهز است که هنگام نیاز به استفاده از سرعتهای شاتر پایینتر، چه در عکاسی و چه در فیلمبرداری، بسیار کاربردی خواهد بود.

GFX100RF بهگونهای طراحی شده است که همان تجربه لذتبخش، شیک و لمسی سری X100 را برای کاربران بازآفرینی کند. با این حال، این دوربین صرفاً به ظاهر کلاسیک و جذاب خود بسنده نمیکند.
بیتردید GFX100RF دوربینی گرانقیمت است، اما خوشبختانه فوجیفیلم از نمایشگرهایی با کیفیت بالا بهره گرفته تا این قیمتگذاری را توجیهپذیر سازد. در ابتدا این نگرانی وجود داشت که بهسبب طراحی خاص و جمعوجور دوربین، از نمایشگرهای ضعیفتری استفاده شده باشد؛ اما خلاف آن ثابت شد—یک منظرهیاب الکترونیکی درخشان با وضوح ۵٫۷۶ میلیون نقطه در اختیارمان قرار دارد که ارزیابی دقیق تصاویر با وضوح بالا را ممکن میسازد.

صفحهنمایش پشتی نیز طراحی نازکی دارد و بهصورت عمودی قابل چرخش است، هرچند همانند نمایشگر دوربین XT-5 امکان باز شدن کامل به طرفین را ندارد. با این حال، روشنایی مناسب، کیفیت بالا (۲٫۱ میلیون نقطه) و قابلیت استفاده آسان در زوایای دشوار، آن را به گزینهای مناسب برای عکاسی در موقعیتهای غیرمعمول بدل کرده است. رابط لمسی این نمایشگر نیز عملکردی روان و دقیق دارد و بهعنوان روشی جایگزین برای اعمال تنظیمات دوربین یا انتخاب نقطهی فوکوس خودکار، بسیار سودمند واقع میشود.
بازگشت باتری Fujifilm W-235 را در این مدل نیز شاهد هستیم؛ همان باتریای که در بسیاری از بدنههای فعلی سری GFX نیز بهکار رفته است. این منبع تغذیه، حدود ۸۲۰ شات با استاندارد CIPA ارائه میدهد که عددی بسیار چشمگیر است. احتمال میدهیم نبودِ لرزشگیر داخلی (IBIS) در این دوربین به دستیابی به چنین دوام بالایی کمک کرده باشد، اما در هر صورت، این طول عمر باتری برایمان بسیار خوشایند و کاربردیست.
نکته مثبت دیگر، وجود دو درگاه کارت حافظه UHS-II SD در GFX100RF است؛ این موضوع نهتنها سرعت لازم برای پردازش فایلهای حجیم را فراهم میکند، بلکه با امکان ثبت همزمان در دو کارت، امنیت دادهها را نیز افزایش میدهد.
بررسی Fujifilm GFX100RF: عملکرد عکاسی
حسگر بهکاررفته در این دوربین، عنصر آشنایی است؛ دقیقاً همان حسگری که در GFX100S II نیز استفاده شده و از لحاظ کیفیت کلی تصویر، یکی از بهترینهای بازار به شمار میآید. هر ۲۰ حالت شبیهسازی فیلم معروف فوجیفیلم در این مدل نیز در دسترساند و امکان ثبت فایلهای RAW با عمق رنگ ۱۶ بیت فراهم شده که دامنهی دینامیکی فوقالعادهای را ارائه میدهد.


با ISO پایه ۸۰، این دوربین گزینهای بینظیر برای عکاسی منظره محسوب میشود و تا زمانی که لنز ثابت آن با نوع عکاسیمان همخوانی داشته باشد، میتوان انتظار تصاویری خیرهکننده با جزئیات عالی و عملکردی قدرتمند در نور کم داشت.

حال اگر قرار است لنز GFX100RF ثابت باشد، طبیعتاً باید از کیفیت بالایی برخوردار باشد و لنز جدید ۳۵ میلیمتری f/4 دقیقاً همین ویژگی را دارد. نتایج بهدستآمده از این لنز واقعاً خیرهکنندهاند و شارپنس مرکز تصویر در دیافراگم f/4 آنقدر بالاست که با خیال راحت میتوانیم بیشتر پروژهها را در همین گشودگی دیافراگم ثبت کنیم. بستن دیافراگم ضرورتی برای بهبود کیفیت تصویر ندارد، اما در عوض عمق میدان بیشتری فراهم میکند.
شارپنس گوشهها نیز کاملاً چشمگیر است و جزئیات حتی تا لبههای کادر نیز با دقت ثبت میشوند. یکی از نکات مهم این است که گوشهها همزمان با مرکز تصویر در فوکوس قرار میگیرند، که این ویژگی، لنز را برای عکاسی منظره و معماری—بهویژه هنگام ثبت سطوح صاف—بسیار مناسب میسازد.
لنز ۳۵ میلیمتری در برابر فلر و شبحزدگی (ghosting) مقاومت بسیار خوبی دارد و از نظر کنتراست یا بازتابهای نوری ناخواسته، با مشکلی جدی روبهرو نیست. البته پدیده «ستارهی خورشیدی» (sun star) در این لنز چندان چشمگیر نیست و بیشتر در نواحی میانیِ محدوده دیافراگم جلوهی بصری جذابتری پیدا میکند.


در مورد بوکه نیز باید بگوییم که چندان نرم و خوشایند نیست؛ افکت «حباب صابون» در آن نسبتاً قویست و هایلایتها تا حدی شلوغ و پرجزئیات ثبت میشوند که منجر به بازنمایی نسبتاً خشن و ناآرامی از پسزمینهها میشود.
در مجموع، لنز بهکاررفته در GFX100RF لنزی با نمایی بسیار دقیق است؛ حداکثر جزئیات ممکن را از حسگر بزرگ دوربین استخراج میکند و امکان کراپ تصاویر را نهتنها برای رسیدن به زاویهی دید تنگتر، بلکه برای بهرهگیری بهتر از نسبتهای تصویری مختلف فراهم میسازد. جادوی واقعی این طراحی در آن است که سیستمی ایجاد شده که در آن، حتی پس از برش قابلتوجه تصویر، همچنان سطحی کاملاً قابلاستفاده از جزئیات حفظ میشود.


GFX100RF آشکارا با هدف عکاسی خیابانی طراحی شده است—دوربینی که سرعت بالایی در ثبت عکس و دقت خوبی در فوکوس دارد. ما ترجیح دادیم برای حفظ دامنهی دینامیکی ۱۶ بیتی، عکسها را بهصورت تکی ثبت کنیم، اما دوربین میتواند تا ۶ فریم در ثانیه نیز عکاسی کند، هرچند در این حالت فایلها به ۱۴ بیت کاهش مییابند. امکان ثبت ۴۰ فایل RAW بهصورت پیاپی پیش از پر شدن بافر وجود دارد، که زمان کافی برای گرفتن یک سری عکس پیدرپی قابلاستفاده را فراهم میکند.
سیستم فوکوس در GFX100RF هنوز تا حدی جای بهبود دارد، چراکه از همان الگوریتمهای فوکوس خودکار سری GFX استفاده میکند. در حالت فوکوس نقطهای، عملکردی سریع و بسیار دقیق از خود نشان میدهد. همچنین، حالتهای شناسایی سوژه در عکاسی پرتره یا حتی در برخی موارد عکاسی از حیوانات نزدیک نیز کارکرد خوبی دارند.

با این حال، نبودِ عملکرد بینقص در فوکوس خودکار پیوسته (continuous AF) باعث میشود در هنگام عکاسی پیاپی، تصویر دچار لرزشهای جزئی شود و در شرایط نوری ضعیف نیز با دشواریهایی مواجه شویم. همچنین، فوکوس دنبالکننده (tracking AF) تنها زمانی عملکرد مطلوبی دارد که سوژه آهسته حرکت کند یا ثابت باشد؛ اما بهمحض افزایش سرعت حرکت، احتمال گم شدن سوژه بالا میرود. در مجموع، به نظر میرسد عملکرد فوکوس خودکار همچنان یکی از حوزههاییست که نیازمند بهبود در کل سری GFX است. با این حال، برای کاربرد اصلی این دوربین و نوع عکاسیای که برای آن هدفگذاری شده، استفاده از فوکوس نقطهای و کادربندی مجدد یا تشخیص چهره/چشم، در اغلب موقعیتها عملکردی رضایتبخش ارائه میدهد.
بررسی Fujifilm GFX100RF: عملکرد ویدیو
در زمینه ویدیو، میتوانیم از دو زاویه به GFX100RF نگاه کنیم. از یک سو، در مقایسه با GFX100 II، قابلیتهای ویدیویی آن بهوضوح کاهش یافتهاند؛ وضوح بالا، نرخ فریم بالا و نرخ بیت بالا حذف شدهاند که احتمالاً ناشی از محدودیتهای مدیریت حرارت در بدنهای به این کوچکی است. اما از سوی دیگر، در مقایسه با سایر دوربینهای کامپکت و ثابتلنزِ مورد توجه علاقهمندان، GFX100RF فراتر از انتظار ظاهر میشود.
درگاههای هدفون و میکروفن بهصورت مستقیم روی بدنه قرار دارند و برخلاف دوربین X100VI نیازی به دانگل اضافی نیست؛ ویژگیای که حتی در Leica Q3 نیز دیده نمیشود. ابزارهای حرفهای کمک ویدیویی مانند نمودار موجی (waveform)، وکتورسکوپ و RGB parade برای نظارت دقیق بر نوردهی و تراز سفیدی در دسترساند. امکان ضبط ویدیو با پروفایل Eterna نیز وجود دارد که برای ویرایشهای حداقلی مناسب است و برای کسانی که به انعطافپذیری بیشتر در تدوین نیاز دارند، پروفایلهای F-Log و F-Log2 نیز در دسترساند.

همچنین، فیلتر ND داخلی چهار استاپه برای فیلمبرداری در فضای باز عملکردی کاملاً رضایتبخش دارد. در مجموع، مجموعهی امکانات ویدیویی این دوربین برای کلاس خود، بسیار کامل و حرفهای بهنظر میرسد.
ویدیوهای 4K در GFX100RF با نرخ حداکثر ۳۰ فریم بر ثانیه قابل ضبطاند، اما بهدلیل سرعت نسبتاً پایین خوانش حسگر، این خروجی از طریق روش pixel binning بهدست میآید؛ روشی که تا حدی از وضوح تصویر میکاهد اما در عوض، احتمال بروز پدیدههایی مانند moiré را کاهش میدهد.
با این حال، مهمترین ضعف این دوربین در زمینه ویدیو، نبودِ هرگونه سیستم تثبیت تصویر (stabilization) است. در زمان فیلمبرداری دستی، لرزشهای جزئی دست بهوضوح قابل مشاهدهاند؛ حتی اگر دوربین عمداً تکان داده نشود. این مسئله استفاده دستی از دوربین برای ضبط ویدیو را تا حدی چالشبرانگیز میکند، بهویژه در موقعیتهایی که امکان استفاده از تجهیزات تثبیتکننده وجود ندارد.
قابلیت DIS (تثبیت دیجیتال تصویر) فوجیفیلم سعی میکند این لرزشها را کاهش دهد، اما این ویژگی با کراپی چشمگیر همراه است که میدان دید را به معادل ۳۷ میلیمتر محدود میکند. در کنار این مسئله، در سرعتهای شاتر پایین که معمولاً در فیلمبرداری ترجیح داده میشوند، میتواند منجر به افکتهای دیجیتال عجیب و غیرطبیعی شود.
در نتیجه، نمیتوان GFX100RF را بهعنوان یک دوربین ویدیویی تخصصی توصیه کرد. با این حال، اگر در سفر یا موقعیتهای زیبای طبیعی مشغول عکاسی با سهپایه هستیم، خیالی آسوده خواهیم داشت که این دوربین میتواند ویدیوهایی با کیفیت قابلقبول برای مستندسازی لحظاتمان ثبت کند.
بررسی GFX100RF فوجی فیلم : همهکارهای غافلگیرکننده
باید اعتراف کنیم که کمی زمان برد تا با ماهیت این دوربین کنار بیاییم. کنترلها بسیار خوشساخت و کاربردیاند و اندازه بدنه هم آنقدر جمعوجور هست که بتوان آن را همیشه همراه داشت؛ بنابراین مسئله از این جهت نبود. چیزی که باید درک میکردیم، به نیت طراحی کلی این دوربین بازمیگشت. در ابتدا تصورمان این بود که GFX100RF صرفاً نوعی آزمایش برای اثبات امکان کوچکسازی دوربینی با حسگر ۱۰۲ مگاپیکسلی است؛ اما بهمرور متوجه شدیم که کیفیت ذاتی این حسگر، در قالب چنین بدنهای، نهتنها منطقی بلکه بسیار کارآمد است.

نبود لرزشگیر داخلی (IBIS) و دیافراگم نسبتاً محدود f/4 را نمیتوان نادیده گرفت. برای فیلمبرداران، نبود IBIS کاملاً محسوس است و احتمالاً آن را از دست خواهند داد، اما در زمینهی عکاسی، این موضوع آنقدرها هم محدودکننده نبود که در ابتدا تصور میکردیم. آنچه برایمان جالب بود، این است که GFX100RF از نظر اندازه و هدفگذاری، بیشتر شبیه یک دوربین فولفریم بهنظر میرسد تا یک دوربین فرمت متوسط. در واقع، هیچچیز در ظاهر یا کاربری این دوربین حس GFX بودن نمیدهد و اگر نام آن بر روی پنل بالایی نوشته نشده بود، بسیاری از کاربران حتی متوجه این موضوع نمیشدند.

اما چیزی که GFX100RF ارائه میدهد، توان بالقوه و عملی برای برش تصویر، تغییر نسبت تصویر و زوم دیجیتال در قاب است—در حالیکه همچنان کیفیتی درخشان تحویل میدهد.
این دقیقاً همان هدفیست که دوربین Leica Q نیز دنبال میکرد، اما بهنظرمان فوجیفیلم در GFX100RF این ایده را بهتر محقق کرده است. از اینکه دوربین چقدر در سرعتهای پایین شاتر پایدار عمل میکند و اینکه چطور با وجود لنز ثابت، تا این حد انعطافپذیر است، واقعاً شگفتزده شدیم. هرآنچه که Leica Q را به همراهی محبوب برای عکاسان بدل کرده، در اینجا هم دیده میشود—و حتی با وجود قیمت ۴٬۸۹۹ دلاری، احساس میکنیم GFX100RF امکانات بیشتری را در ازای هزینهای کمتر نسبت به Leica Q ارائه میدهد؛ آن هم در قالب تجربهای منحصربهفرد، شهودی و دلپذیر.
Fujifilm GFX100RF: ریسکی که جواب داد
Fujifilm GFX100RF نمونهای برجسته از یک ریسک طراحی بزرگ است که بهنظر میرسد ارزشش را داشته باشد. با توجه به محبوبیت گستردهی سری X100، حالا عکاسان گزینهای در اختیار دارند که بسیاری از ویژگیهای دلانگیز X100 را در خود حفظ کرده، اما همزمان کیفیت تصویر و قابلیتهایی بهمراتب پیشرفتهتر ارائه میدهد. X100V نخستین دوربین رنجفایندر فوجیفیلم بود که واقعاً ما را مجذوب خود کرد—و حالا بهنظر میرسد GFX100RF همان موفقیت را یکبار دیگر تکرار کرده است.
گزینههای جایگزین؟
Leica Q3 یکی از رقبای اصلی این دوربین بهشمار میرود. این دوربین لنزی بسیار باکیفیت و حسگر ۶۰ مگاپیکسلی فولفریم دارد که تقریباً بهصورت جهانی مورد تحسین قرار گرفته است. با این حال، قیمت آن همچنان بهشکل قابلتوجهی بالاتر از GFX100RF است. البته بد نیست به یاد داشته باشیم که ضربالمثل قدیمی میگوید: «جایگزینی برای حجم وجود ندارد» و این یعنی فرمت متوسط همچنان مزایای منحصربهفرد خود را دارد.
گزینه دیگر، Fujifilm GFX100S II است؛ مدلی که با وجود طراحی نسبتاً جمعوجور در مقایسه با سایر اعضای خانواده GFX100، باز هم بهاندازه GFX100RF قابل حمل و همراهداشتن روزانه نیست. بنابراین اگر قابلیت حمل، سادگی در استفاده و کیفیت تصویر بهصورت همزمان برایتان مهم باشد، GFX100RF در نوع خود جایگاهی منحصربهفرد دارد.