ثبت پرترههای اصیل از ستارگان مشهور
اِد رود، عکاس موسیقی و تبلیغاتی، دههها از مشهورترین نمادهای ایالت تنسی عکاسی کرده است؛ از ستارگان موسیقی کانتری گرفته تا انواع نوشیدنیها. او معتقد است که راز یک عکس خوب، احترام عمیق به سوژه است؛ چه این سوژه یک موجود زنده باشد و چه یک شیء بیجان که در انتظار لحظه درخشش خود است.
رود میگوید: «وقتی صحبت از یک نوشیدنی میشود، قهرمان عکس بطری است. این بطری صحبت نمیکند، اما چالشهای عکاسی از آن ناشی از محیط و تلاش برای ثبت محصولی با تاریخچهای طولانی و شناختهشده است — باید در هر عکس این تاریخچه را محترم بشمارید.»
او توضیح میدهد که عکاسی در انبارهای بشکههای نوشیدنی به نور طبیعی و نوردهیهای طولانی با سهپایه نیاز دارد، زیرا حتی یک جرقه کوچک از فلاش میتواند در کنار هزاران بشکه خطرآفرین باشد. در مقابل، عکاسی از هنرمندان سطحی غیرقابل پیشبینی بودن را به همراه دارد که در عکاسی محصولات دیده نمیشود. با این حال، هدف در هر دو حالت یکی است: «خلق تصویری که نه تنها از نظر بصری چشمگیر باشد، بلکه با داستان یا هویت برند نیز همخوانی داشته باشد.»
اِد رود بهتازگی کتاب مستند عکاسی «موسیقیدانِ ترانهگو» را منتشر کرده است؛ اثری که به داستانسرایان و نوازندگان افسانهای نشویل میپردازد. او توضیح میدهد که چگونه میتوان در کار با ستارگانی که با اولویتهای متنوع و گاه متضاد دستوپنجه نرم میکنند، از مرز یک پرتره ساده فراتر رفت. رود میگوید: «کلید موفقیت، انعطافپذیری، درک حالوهوای هنرمند، احترام به شخصیت او و شناخت میراثش است، در حالی که تمام نیازهای فنی عکاسی را نیز مدیریت میکند.» او اضافه میکند: «در این مسیر همیشه لایههایی وجود دارد — از مدیران و نمایندگان گرفته تا همراهان — و معمولاً تنها یک فرصت کوتاه برای گرفتن عکس مناسب در اختیار دارید.»
قدرت اعتماد
رود معتقد است که بدون اعتماد، فرآیند خلاقانه از هم میپاشد. او توضیح میدهد: «چهرههای مشهور از تصویر عمومی خود محافظت میکنند. اگر هنرمند احساس کند که شما فقط برای یک عکاسی سریع و سطحی آمدهاید، قطعاً با مانع روبرو می شوید. بدون اعتماد و احترام، ثبت یک تصویر اصیل بسیار سختتر میشود. جادو زمانی اتفاق میافتد که آنها احساس راحتی کنند و خود را بخشی از فرآیند خلاقانه بدانند.»
لحظه تصمیمگیری: آیا باید صحبت کنید یا سکوت؟
تشخیص زمان صحبت یا سکوت، بسته به سوژه، میتواند نقش مهمی در ایجاد یک ارتباط واقعی ایفا کند.
رود میگوید: «باید حالوهوای فضا را بسنجید و با احساسات و انرژی پیش رویتان هماهنگ شوید. برخی افراد جدی و پرشور هستند؛ برخی دیگر آرامتر و درونگرا. مهم این است که با آنها در همان سطحی که هستند، همراه شوید.»
نور
نورپردازی: هرچه سادهتر، بهتر
رود معتقد است که در نورپردازی، «کمتر، بهتر است». او میگوید: «سعی میکنم نورپردازی را تا حد ممکن ساده نگه دارم.» معمولاً از یک منبع نور استفاده میکند، زیرا این روش اجازه میدهد لحظه و شخصیت سوژه در مرکز توجه قرار بگیرند. او اغلب نورپردازیرا ترجیح میدهد، چراکه عمق، بُعد و حس و حالی تاثیرگذار ایجاد میکند، بدون اینکه حواس بیننده از سوژه پرت شود.»
هنر به تصویر کشیدن شخصیت در پرترهها
هر جلسه عکاسی با مشاهده شروع میشود، با این هدف که ارتباطی برقرار شود و تصویری اصیل به ثبت برسد. رود، وقتی در اتوبوس ویلی نلسون بعد از اجرای یک کنسرت نشسته بود، میدانست که چالش دشواری پیش رو دارد: «چطور میتوانم جوهره مردی را ثبت کنم که میلیونها بار عکاسی شده است؟»
رود از نلسون پرسید که روی کدام آهنگ کار میکند. او این لحظه را به یاد میآورد: «این سؤال چیزی عمیقتر را در او بیدار کرد. دیدم که نگاهش به سمت پیک گیتارش رفت. لحظهای پیش از آنکه شروع به نواختن کند، یک عکس گرفتم و مطمئن بودم که چیزی واقعی و خاص را ثبت کردهام.»
در انتطارِ غیرمنتظرهها
تغییر سریع در شرایط میتواند فرصتهای فوقالعادهای ایجاد کند. کیت اوربان، که در حال تبلیغ آلبوم جدیدش در نشویل بود، ناگهان به بار تاریخی توتسی رفت. بهعنوان یک غافلگیری، او از استیون تایلر، خواننده گروه ایروسمیث، که در گوشهای مخفی شده بود، خواست تا به او بپیوندد و یک اجرای بلوز انجام دهند. رود که در میان جمعیت شلوغ بار حضور داشت، میدانست که باید زاویه بهتری برای عکاسی پیدا کند.
او توضیح میدهد: «برای یکی از طرفداران نوشیدنی خریدم تا پایه نورم را نگه دارد، سپس از روی بار بالا رفتم تا همهچیز را از این زاویه فوقالعاده ثبت کنم.» او ادامه میدهد: «احساس میکردم که انگار از بالای شلوغیها شناور هستم. همین لحظات است که باعث میشود عاشق عکاسی باشم — وقتی آماده پذیرش شگفتیها باشید، غیرمنتظرهها میتوانند به چیزی فراموشنشدنی تبدیل شوند.»
شکستن مرزها
نشویل: شهری با افق دهساله
نشویل به «شهر دهساله» معروف است، زیرا موفقیت معمولاً در آن یکشبه به دست نمیآید. رود در سال ۱۹۹۰ به نشویل مهاجرت کرد و پنج سال در روزنامه عصرگاهی مشغول به کار بود.
او میگوید: «شکستها بیشتر از موفقیتها بودند، اما من همچنان عکاسی میکردم. من برای بلندمدت در این مسیر بودم و صادقانه بگویم، فقط این که بابت عکاسی پول میگرفتم، برایم مثل یک رویا بود.»
سیوچهار سال تلاش برای یک لحظه
پس از ۳۴ سال تلاش برای ساختن حرفهاش، رود نمیتواند لحظه خاصی را مشخص کند که احساس کرده باشد «به موفقیت دست یافته» اما همکاریاش با نیل دایموند را نقطه عطفی در مسیر حرفهای خود میداند. رود اولینبار از طریق یک تهیهکننده که روی آلبوم جدید دایموند کار میکرد، با او آشنا شد.
رود به یاد میآورد: «در استودیو بودم و قبل از اینکه نیل وارد اتاق ضبط شود، کنار درامها نشست و سیگاری روشن کرد. وقتی دود سیگار به سمت من پیچید، ناگهان متوجه شدم — این لحظه، این پرتره، جایی بود که سختکوشی با فرصت تلاقی کرده بود.»
در پایان روز، نیل از رود خواست تا در طول جلسات ضبط در نشویل، عکاس مستند او باشد. رود میگوید: «احساس میکردم که از دیوار پریدهام.»
تبدیل لحظات به داستان
رود به عنوان یک عکاس حرفهای و مدرس دانشگاه بر این باور است که هنر عکاسی فراتر از تسلط بر تکنیکهاست. او میگوید: «عکاسی تنها به معنای تسلط بر مهارتها نیست. بلکه به این است که صدای خودتان را پیدا کنید، داستان بگویید و دنیا را از زاویههای جدید ببینید.»
در کلاسهای خود در دانشگاه ایالتی ماری، رود دانشجویان را تشویق میکند که کنجکاو بمانند، همواره در حال یادگیری باشند و همیشه از محدوده امن خود خارج شوند.
رود در سال ۱۹۸۶ مدرک کارشناسی خود را در رشته مدیریت کسبوکار از دانشگاه آکوئیناس در گرند رپیدز، میشیگان دریافت کرد. او همچنین در سال ۱۹۹۰ موفق به دریافت مدرک کارشناسی ارشد در رشته ارتباطات تصویری از دانشگاه اوهایو شد.