سیر تحول استدی کم

0 178

چهل‌ و هشت سال پیش، در سال ۱۹۷۵ میلادی دستگاهی اختراع شد که دنیای سینما را دگرگون کرد. نام آن استدی کم (Steadicam) بود و حتی این روزها نیز با وجود ابزارهای مدرنی مانند گیمبال‌ها همچنان مورد استفاده قرار می‌گیرد.
زمانی که گرت براون (Garrett Brown) برای نخستین بار اختراع خود استدی کم را در فیلم در راه افتخار (Bound for Glory) به کار برد، روشن شد که حرکت دوربین در صحنه‌ها دیگر به شکل گذشته نخواهد بود. حتی امروز هم اولین شات استدی کم به‌ عنوان نمونه‌ای برجسته از قابلیت‌های این دستگاه باقی مانده. این شات جایزه اسکار بهترین فیلم‌برداری را برای هسکل وکسلر (Haskell Wexler) به ارمغان آورد. کاربردهای برجسته دیگری نیز در فیلم‌هایی مانند ماراتن من (Marathon Man) و صحنه معروف بالا رفتن از پله‌ها در سکانس تمرینات ورزشی فیلم راکی وجود داشت که بیشتر به استحکام موقعیت این سیستم به‌ عنوان ابزاری برای دستیابی به شات‌های غیرقابل‌دسترس پیشین کمک کرد.

آغاز تحول استدی کم

نخستین تحول چشمگیر استدی کم زمانی رخ داد که کارگردان مشهور استنلی کوبریک برای صحنه‌ای در فیلم درخشش (The Shining) خواهان شاتی از سطح زمین شد. او دوربینی می‌خواست که دقیقاً بالای سطح زمین قرار بگیرد. تا آن زمان کم‌ترین زاویه ممکن در حدود ارتفاع کمر فیلمبردار بود؛ از این‌ رو گَرت براون حالت low mode را برای سیستم استدی کم طراحی کرد. در این حالت، پایه اصلی وارونه می‌شد تا دوربین به‌صورت برعکس قرار گیرد. این امر نیازمند یک سیستم جدید برای نصب دوربین بود تا زاویه دوربین به درستی تنظیم شود، اما در نهایت این حالت یک ابزار خلاقانه جدید به مجموعه استدی کم افزود.

بازوهای ایزوالاستیک

در طول سال‌ها، طراحی استدی کم با بازوهای روان‌تر، ظرفیت حمل بار بیشتر و جلیقه‌های بهینه‌تر پیشرفت کرد و در عین حال رقبایی مانند پن گلاید از کمپانی پن ویژن (Panavision’s Panaglide) نیز به عرصه سینما وارد شدند. پن گلاید به‌طور گسترده در فیلم‌های هالیوودی، از جمله هالووین ساخته جان کارپنتر (John Carpenter)، به کار گرفته شد؛ گرچه بین پن ویژ و سینما پراداکتز (Cinema (Products که صاحب برند استدی کم بود اختلافاتی وجود داشت. گفته می‌شود پن ویژن بعدها تمام تجهیزاتی که برای پن گلاید ساخته بود از بین برد. اگر علاقه‌مند به شنیدن داستان رقابت سینما پراداکتز و پن ویژن و دیگر سیستم‌ها هستید، می‌توانید روایت گرت براون را در این باره مطالعه کنید.
سیستم‌های کپی‌برداری از استدی کم به‌ دلیل نوآوری بزرگ آن همیشه مسئله‌ساز بودند؛ با این‌ حال، این رقبا در توسعه‌های چشمگیر این سیستم نیز نقش داشته‌اند. اگر چه یکی از جنبه‌های طراحی استدی کم که گرت براون آن را تغییر داد و همچنان توسط حق ثبت اختراع از کپی‌برداری از آن محافظت می‌شود، بازوی ایزوالاستیک است.

بازوهای ایزوالاستیک همواره یکی از برگ‌های برنده استدی کم در برابر رقبای کپی‌بردار بوده‌اند. خاصیت ایزوالاستیک به بازوی استدی کم اجازه می‌دهد که در ارتفاع معینی تنظیم شود و در همان ارتفاع باقی بماند. بازوهای کنونی این خاصیت را از طریق تغییر هندسه فنر به دست می‌آورند.
به‌طور سنتی، اگر بخواهید زاویه دوربین را بالاتر ببرید باید به‌صورت دستی ارتفاع بازو را زیاد کنید؛ در غیر این‌صورت بازو به ارتفاع پیش‌فرض خود بازمی‌گردد که اغلب در سطح کمر قرار دارد. در این مواقع می‌توانید پیش‌بار را تنظیم کنید تا تنش فنر افزایش یافته و دوربین در نقطه بالاتری قرار گیرد اما این کار نه تنها باعث تغییر در میرایی بازو و احتمالاً ایجاد حرکت‌های ناخواسته (پرش‌ها) می‌شود بلکه در صورت نیاز به حرکت به ارتفاع پایین‌تر، محدودیت‌هایی نیز ایجاد می‌کند.
خاصیت ایزوالاستیک این امکان را فراهم می‌کند که ارتفاع راید (ride height) برای شاتی که در حال گرفتن آن هستید تعیین شود و بازو بدون نیاز به نیروی اضافی در همان ارتفاع باقی بماند. طراحی‌های ایزوالاستیک تیفن (Tiffen) نیز به صورتی عمل می‌کنند که برای نگه‌داشتن دوربین در ارتفاعات مختلف به نیروی زیادی لازم نیست و معمولاً تنها به یک لمس سبک نیاز دارید.

 

این ویژگی نه تنها باعث می‌شود که کار با دستگاه کمتر خسته‌کننده باشد بلکه احتمال حرکات ناخواسته بازوهای اپراتور و تاثیر آن‌ها روی شات‌ها به‌طور چشمگیری کاهش یابد. جالب است که میزان خاصیت ایزوالاستیک در بازوها نیز قابل تنظیم است به‌طوری که اپراتورهایی که حس سنتی‌تر را ترجیح می‌دهند، می‌توانند آن را مطابق سلیقه خود تغییر دهند.
شایان ذکر است که بازوهای قدیمی‌تر مانند مدل‌های 3A در حداکثر ظرفیت خود به نوعی خاصیت ایزوالاستیکی داشتند اما با کاهش بار، این خاصیت کمتر می‌شد. هر چند کمتر اپراتوری تمایل به استفاده منظم از چنین سیستم بارگیری شده‌ای دارد.

گزینه‌های دیگر

در حالی که هیچ شرکت دیگری قادر به تولید بازوهای ایزوالاستیک نبود، طراحی اصلی بازوهای غیر ایزوالاستیک در طول سال‌ها توسط تولیدکنندگان مختلف به دقت بهینه‌سازی شده است. یکی از معتبرترین این سیستم‌ها، سیستم GPI-Pro است که ذکر کردن نام آن در این‌جا خالی از لطف نیست. این سیستم آن‌قدر عملکرد خوبی دارد که حتی برخی از اپراتورها آن را ترجیح می‌دهند. بازوهای GPI با استفاده از کنیسترهای فنری قابل تعویض می‌توانند ظرفیت بار حداکثری خود را تنظیم کنند. به این ترتیب با ترکیب مناسب کنیستر و دوربین، عملکردی شبیه به بازوهای ایزوالاستیک به دست می‌آید.
در زمینه توسعه‌های عمده در این زمینه برای مدتی شاهد تغییرات چندانی نبودیم. شرکت‌های رقیب تیفن که اکنون برند استدی کم را در اختیار دارد، سیستم‌های مختلفی توسعه داده‌اند که از آن جمله می‌شود به Alien Revolution توسط MK-V اشاره کرد. این سیستم شامل بازویی بوم‌مانند متصل به بازوی تعلیق استابلایزر است و سر موتوری دارد که می‌تواند دوربین را در محور طولی خود تا ۳۶۰ درجه بچرخاند.

سیستم Alien Revolution یا AR به کاربران اجازه می‌دهد که تجهیزات را در هر زاویه‌ای نسبت به بدن کنترل کنند و به راحتی بین حالت‌های بالا و پایین جابه‌جا شوند. برای مثال، یک اپراتور AR می‌تواند از سطح زمین شروع کند و دوربین را روی خطوط خارجی یک خودرو حرکت و از بالای آن عبور دهد؛ حرکتی که با استابلایزرهای سنتی ممکن نیست. سیستم AR نیز اکنون با سیستم Omega Revolution جایگزین شده. اگرچه MK-V یک تولیدکننده رقیب تیفن به حساب می‌آید اما ذکر خلاقیت عملیاتی که سیستم AR به دنیای فیلم‌برداری آورد حائز اهمیت است. امروزه سیستم ARRI Trinity جایگزینی برای طراحی AR و قادر به انجام حرکاتی بسیار مشابه است اما محور Tilt را نیز به سیستم اضافه کرده که انعطاف‌پذیری بیشتری فراهم می‌کند.

گیمبال وارد می‌شود

ورود گیمبال بزرگترین تهدید برای بقای استدی کم با معرفی گیمبال‌های موتوری ارزان‌قیمت به وجود آمد، یا دست‌کم بسیاری این‌طور تصور می‌کردند. واقعیت این است که  استدی کم هنوز در دستان اپراتورهای با تجربه مزایای بسیاری نسبت به گیمبال دارد، اما این به معنای ایستایی در توسعه‌ دستگاه‌های جدید نیست. در واقع، گیمبال‌ها تاثیر قابل توجهی بر طیف گسترده‌ای از نوآوری‌ها داشته‌اند.
در حوزه تجهیزات پیشرفته، معرفی Steadicam Volt توسعه بزرگی بود. ولت آن‌طور که بسیاری تصور می‌کنند در واقع یک‌جور گیمبال نیست، اما به اپراتورهای  استدی کم در حفظ تراز افقی کمک می‌کند.

یکی از دشوارترین بخش‌های کار با  استدی کم، حفظ تراز افقی است، به‌ویژه زمانی که نیاز به مقابله با شتاب در پیچ‌ها، شرایط بادی یا چرخش‌های سریع باشد. همچنین در حرکت‌های آرام یا زمانی که سیستم در پایان یک حرکت به حالت ایستا می‌رسد، حفظ تراز افقی مشکل می‌شود.
ولت با حفظ تراز افقی یا سطح رول تنظیم شده و همچنین حفظ زاویه Tilt در صورت نیاز، به اپراتور کمک می‌کند. همچنین می‌تواند دوربین را به‌طور روان به زاویه از پیش‌تنظیم‌شده برگرداند بدون این‌که در سیستم نوسان ایجاد شود.
این یک سیستم هوشمندانه است که به جای گیمبال سنتی مورد استفاده قرار می‌گیرد و به این معنی است که سیستم حجیم‌تر یا سنگین‌تر نمی‌شود. این سیستم همچنین می‌تواند روی سیستم‌های قدیمی‌تر همچون مدل‌های Ultra2 و Clipper3 که مدت‌هاست تولیدشان متوقف شده، نصب شود. این ویژگی یکی از زیبایی‌های سیستم‌های  استدی کم را نشان می‌دهد. از آن‌جا که عموماً نیمه‌ ماژولار هستند، نوآوری‌هایی از این دست همچنان می‌توانند حتی روی تجهیزات قدیمی نیز استفاده شوند. جالب این‌جاست که تیفن قصد دارد ولت را با سیستم‌های GPI-Pro نیز سازگار کند.
در مورد ماژولار بودن، تیفن اکنون سیستم M-2 خود را دارد که به‌صورت کاملاً ماژولار طراحی شده است. به تازگی کیت Core معرفی شده که به کاربران اجازه دهد سیستم را به‌صورت مرحله‌ای بسازند. اشتباه نکنید، این راه‌حلی ارزان‌قیمت برای ورود به دنیای  استدی کم نیست و همچنان در دسته تجهیزات خیلی گران‌قیمت قرار می‌گیرد؛ اما دست‌کم سیستمی است که می‌توان آن را به مرور زمان تکمیل کرد.

پشتیبانی از گیمبال‌ها

تیفن از گیمبال‌ها هم غافل نبوده و امکان نصب گیمبال‌های سه‌محوره روی بازوی  استدی کم فراهم شده است. این کار کاملاً منطقی به نظر می‌رسد چرا که نگه داشتن گیمبال به‌صورت دستی برای مدت طولانی با یک دوربین سنگین برای سلامتی مناسب نیست. سیستم Steadicam-S به کاربران اجازه می‌دهد که گیمبال‌های دستی را به سیستم بازوی  استدی کم متصل کنند. با استفاده از بازوی  استدی کم، می‌توان به‌راحتی لرزش‌های طبیعی موجود در بسیاری از شات‌های گیمبال را کاهش داد یا به‌کلی از بین برد، چیزی که تنها با خود گیمبال به‌سختی قابل انجام است.
مهارت استفاده از  استدی کم یا سیستم‌های معادل آن تا حدی که بتوانید برای آن دستمزد بگیرید، همچنان چالشی دشوار است. این حقیقتی انکارناپذیر است که تعهد زیادی برای رسیدن به این سطح از مهارت و دریافت دستمزد نیاز دارید. با این حال، با در دسترس بودن سیستم‌های سبک‌تر و کوچک‌تر و نیز روش‌های تطبیق گیمبال‌ها، اپراتورهای تازه‌کار اکنون مسیر نسبتاً آسان‌تری نسبت به گذشته دارند. در سطح پیشرفته، امروزه می‌توان شات‌هایی را برداشت که حتی گرت براون نیز در سال ۱۹۷۵ میلادی و زمانی که این سیستم را برای اولین بار معرفی کرد، نمی‌توانست تصور کند. شاید بتوان گفت توسعه‌های اخیر و قیمت مقرون‌به‌صرفه گیمبال‌ها، از جذابیت یا کاربرد  استدی کم و دستگاه‌های مشابه کاسته است. اما واقعیت این است که به جز تولیدات با بودجه بسیار پایین، اگر به دنبال بهترین پایداری در فیلم‌برداری هستید، هیچ چیز به تجربه یک اپراتور حرفه‌ای  استدی کم نزدیک نمی‌شود.

منبع redsharknews
نظرات

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.