اولین فیلم اختصاصی برای ویژنپرو
این فیلم به گونهای فیلمبرداری و مسترینگ شده که تنها از طریق Vision Pro قابل تماشا است و در اصل برای این پلتفرم ساخته شده است. Submerged به کارگردانی ادوارد برگر، برنده جایزه اسکار، یک تریلر داستانی است که بیننده را به دل یک زیردریایی در جنگ جهانی دوم میبرد، زیردریاییای که مورد هجوم دشمن قرار گرفته است. این فیلم، نمونهای برجسته از روایت داستانی در فرمت سهبعدی فراگیر به شمار میآید.
تور مایرن، نایبرئیس ارتباطات مارکتینگ اپل، در اینباره میگوید: «ویدئوی سهبعدی اپل به کاربران Vision Pro این امکان را میدهد که نسل جدیدی از ورزشها، مستندها و اجراهای موسیقی را تجربه کنند. ما خرسندیم که با فیلم Submerged، توانستیم نسل نوینی از داستانگویی سینمایی را معرفی کنیم.»
او میگوید: «Vision Pro شما را به قلب داستان میبرد؛ یعنی درون یک زیردریایی شلوغ، کنار خدمه آن. این سطح از حس غرق شدن در داستان تا پیش از این ممکن نبود و ما بسیار مشتاقیم که ببینیم این فناوری چه تأثیری بر سایر فیلمسازان خواهد گذاشت.»
این فیلم در مدتزمان نسبتاً کوتاهی فیلمبرداری شده و تنها سه هفته به طول انجامیده است. خود فیلم ۱۵ دقیقه است و بهگونهای فیلمبرداری شده که بیننده بهراستی حس کند درون یک زیردریایی ۲۳ تنی که تحت حمله قرار گرفته، گرفتار شده است. برخی از بخشهای این زیردریایی نیز بهگونهای طراحی یا تبدیل شده بودند که در فرآیند تولید، کاملاً زیر آب بروند. اپل اعلام کرده است که تولید این فیلم شامل «تلههای دوربین عملی و جلوههای ویژهای بود که بهطور خاص طراحی شده بودند تا دوربینهای سهبعدی اپل را در معرض جرقهها، بخار، آب و آتش قرار دهند، بدون آنکه حس غرق شدن تماشاگران از بین برود.»
حتی بازیگرانی که در یک تولید معمولی ممکن است خارج از قاب یا تمرکز اصلی باشند، در این تولید چنین فرصتی نداشتند. این امر باعث شده بود تا پیچیدگیهای مربوط به آموزش، پیوستگی و هماهنگی بسیار بیشتر شود.
اپل اعلام کرده که این فیلم با استفاده از «دوربینهای سهبعدی اپل که دارای دو لنز هستند و ویدئوی 8K سهبعدی ضبط میکنند» فیلمبرداری شده، اما جزئیات بیشتری ارائه نکرده است. از تصویری که از این دوربین موجود است، بهنظر میرسد شباهتهایی به دوربین Blackmagic Ursa Cine Immersive داشته باشد که اوایل سال جاری خبر تولیدش اعلام شده بود، اما کاملاً یکسان نیست. با این حال، بهدلیل شباهت مشخصات رزولوشن، ممکن است این دوربین نسخه اولیه همان دوربین باشد.
تور مایرن در مصاحبهای که سایت Collider آن را پوشش داده، گفته است: «نه؛ این یک دوربین کاملاً جدید است که بهطور خاص توسط اپل توسعه یافته است. این دوربین استریوسکوپیک است و با میکروفونهایی طراحی شده که بهنوعی چندجهتی هستند. لطفاً این را از قول من نقل نکنید، اما فکر میکنم حدود ۶۴ جهت وجود دارد که باید میکس شوند تا بتوان Spatial Audio را ضبط کرد.»
او ادامه میدهد: «شما واقعاً میتوانید جهت صدا را تشخیص دهید که صدا از پشت، بالا یا پایین میاید، زیرا همهجا را میبینید. این دوربین بهوضوح ۱۸۰ درجه را پوشش میدهد و همین هم چالشهایی به همراه دارد؛ مثلاً “نورها را کجا مخفی کنید؟ میکروفون را کجا قرار دهید؟ سهپایهای که دوربین روی آن است را کجا پنهان کنید؟” چرا که طبیعتاً نمیخواهید دوربین را روی شانه بگذارید و با خود حمل کنید.»
فیلم بهطور خاص برای Vision Pro طراحی شده است
همانطور که ویکتوریا سونگ از The Verge نوشته است، از آنجایی که این فیلم مخصوص Vision Pro فیلمبرداری شده، بیشتر کسانی که آن را تماشا میکنند، این کار را بهتنهایی انجام میدهند. سونگ میگوید که این تجربه — با وجود اینکه بسیار جذاب است — «در تنهایی بیشتر معنا پیدا میکند.» بهخاطر قیمت بالای Vision Pro، این دستگاه برای بسیاری از مردم در دسترس نیست.
او میگوید: «تنها افرادی که واقعاً توانستم درباره این تجربه با آنها صحبت کنم، کارکنان اپل و خود برگر بودند. حالا که این فیلم در دسترس است، باید منتظر بمانم تا دو نفر از افرادی که در دنیای واقعی میشناسم و با Vision Pro آشنایی دارند، زمانی را برای تماشای آن اختصاص دهند.»
برگر به سونگ گفته که نه هر فیلمی میتواند مثل Submerged برای Vision Pro ساخته شود و نه قرار است چنین باشد. او همچنین افزوده که این کار نه تنها ضروری نیست، بلکه به نوعی «هدر دادن منابع و زمان» نیز محسوب میشود. با این حال، این یک گزینه ممکن برای فیلمسازان است تا داستانهای خود را به شیوهای متفاوت روایت کنند، درست مانند همان راهی که ویدئو گیمها بهعنوان رسانهای نوظهور رشد کردند و اکنون در کنار تلویزیون و فیلمها دستهبندی میشوند.
سونگ میگوید که Vision Pro یک پلتفرم فوقالعاده است و اساساً توضیح دادن آن برای کسی که خود هدست را امتحان نکرده، غیرممکن است. او میگوید که با وجود اینکه Submerged بهعنوان یک تجربه بصری بسیار خوب بود، این موضوع خود بخشی از مشکل است.
او توضیح میدهد: «این همان چالشی است که همه فناوریهای واقعیت مختلط با آن روبهرو هستند. این تجربه میتواند جادویی باشد. وقتی امتحانش میکنی، متوجه میشوی چرا بعضیها الهام میگیرند و هیجانزده میشوند. اما بعد از اینکه ناگزیر هدست را برمیداری، توضیح دادن به کسی که چرا دنیای داخل هدست از دنیای بیرون بهتر است، کار سختی میشود.»