The show must go on
گزارش اختصاصی غیرفنی از فوتوکینا 2014 – قسمت اول
رویاهای و آنچه هست
هنگامی که جوانسر، شیفته و پرشور باشیم، تعیین تکلیفکردن برای شرکتهای سازنده از کارهایی است که بیمحابا انجام میدهیم. با شجاعت حکم میکنیم که فیالمثل کانن باید چطور دوربینی بسازد و یا سونی باید چه راهبردی در پیش گیرد. اما واقعیت این است که بازار و بازارسازها مقتضیات و ملاحظات ریز و درشتی دارند که بیشتر آنها از چشم ما پنهان هستند.
فوتوکینا در واقع نمایشی بسیار عظیم است از وضعیت بازار و صنعت عکاسی و صنایع مربوط به آن. موضوع عرضه و فروش است نه ارضای خواستههای هیجانی ما. البته هیجان آفرینی یکی از ابزارهای فروش است اما کل ماجرا نیست.
در این سری گزارشها سعی میکنم چیزهایی که از سفر پیکسلی به کلن آلمان، بازدید پنج روزه از این نمایشگاه، دهها کیلومتر پیادهروی و ساعتها صحبت با صاحبان غرفههای مختلف دستگیرم شده را به اشتراک بگذارم. از بازنشر اطلاعاتی مثل مشخصات فنی فلان دوربین تازه ارائه شده صرفنظر میکنم، زیرا با جستجوی کوچکی میتوان صدها جا یافت که این چنین اطلاعاتی را گزارش و مستند کردهاند. از جمله مطالبی که در طول نمایشگاه به همت همکاران پیکسلی در این وبلاگ منتشر شد.
تقسیمبندی به روایتی دیگر
ابزار عکاسی و مربوط به آن را میتوان بدون سختگیری، اینگونه دستهبندی کرد:
ـ دوربین
ـ نور و شکلدهندههای آن
ـ لنز
ـ ثبت و ضبط
ـ نگهدارندهها و جابهجاکنندهها
ـ چاپ و انواع نشر
ـ پردازش و اصلاح
ـ تجهیزات جانبی (از جمله ابزارهای تنظیم و اندازهگیری، محافظها، تمیزکنندهها، کیفها و صندوقها و بسیاری اقلام ریز درشت دیگر).
در این نوشته بر اساس این تقسیم بندی، مشاهداتم را تحریر میکنم.
دوربین
آسیاب به نوبت؛ لایکا-سینار
لایکا ام60، دوربین دیجیتال بدون نمایشگر.
نمایشگاه با غرفه عظیم لایکا آغاز میشد، گل سرسبد دوربینسازی آلمان که چند سال قبل در حال ورشکستگی بود اما با خیز بلندی خود را از آن بند رها کرد. انواع سیستمهای عکاسی لایکا در فضایی فاخر به نمایش گذاشتهشده بود. گوشهای هم به سینار اختصاص داده شده بود که از داراییهای اخیر لایکا محسوب میشود و هنوز درست مشخص نیست که لایکا از خرید آن واقعا چه قصدی دارد؟ بخشی از غرفه لایکا به نمایش آثار عکاسهایی که از محصولات این شرکت استفاده میکنند، اختصاص داده شده بود. عکسها البته سطحی مناسب با ابزار مورد استفاده داشتند. تمام این موارد نشان میداد که لایکا گوشه خود را در بازار محکم کرده و راهش را میشناسد، گرچه این گوشه چندان امن نیست و از سوی رقبایی مثل فوجی، گاه و بیگاه مورد تعرض قرار میگیرد.
لایکا همیشه در طراحی دوربین مورد تحسین علاقمندان و حسد رقبا بوده، اما دوربین عرضه محدود ام60 که در نمایشگاه معرفی شد، شاید یکی از زیباترینهای لایکا بود. دوربین دیجیتالی بدون نمایشگر!
کانن و نیکون، اشکها و لبخندها

ظاهرا مدتی است که برادران بزرگ صنعت دوربین، جایگاه خللناپذیر سابق خود را ندارند. واحد دوربین و لنز کانن البته همچنان پرفروش و عظیم است اما حرفهای زیاد و دستاولی برای گفتن نداشت. کانن مثل اکثر شرکتهایی که خیلی بزرگ میشوند، کند و محتاط است و در ورود به میدانهای جدیدی چون دوربینهای بدون آیینه خوش ندرخشید. نیکون اما بعد از عرضه دوربین تاریخی دی800 سعی کرده که برند خود را دوستانهتر و عامهپسندتر تر کند. صفآرایی تبلیغاتی «من … هستم» نیکون با قوت در فوتوکینا امسال دنبال میشد. این حرکات تبلیغاتی هنگامی بهتر درک میشود که بدانیم نیکون از نظر اقتصادی حتی از هماوردانی چون فوجی و ریکو نیز عقبتر است، چه برسد به کانن که شاخههای فراوان و ارزش بازاری چهل میلیارد دلاری دارد. صفآرایی تبلیغاتی پر ریخت و پاش کانن که از ورودی اصلی نمایشگاه شروع میشد، برای این نگارنده مفهوم و جذابیتی نداشت.عکسهای عدهای گردنکلفت را در کنار کلماتی مثل عرق، خون و خاک گذاشتن بیشتر به کرکری خواندن جاهل سابق محله میماند. دختران موقرمز حاضر در غرفه هم ربط و مناسبشان مشخص نشد. اگر قرار باشد هر شرکتی رو و موی غرفهگزاران را به رنگ سازمانی خود درآورد، نمایشگاهها شبیه نایتکلابها خواهند شد!
علاقمندان کانن منتظر بودند که از سنسوری چهل-پنجاه مگاپیکسلی در این نمایشگاه پردهبرداری شود اما این رونمایی رخ نداد. گرچه یکی از مدیران ارشد کانن وعده عرضهکردن قریب الوقوع محصولی با این مشخصات داده، پس فعلا باید منتظر ماند. راهبرد کانن آشفته و گیجکننده به نظر میرسد، اما تصور میکنم که پاسخ با تامل به یک سوال کلیدی، بر تاریکی نور میاندازد: “نقطه قوت اصلی و عمده دوربینهای اسالآر کدام است؟”. پاسخ هر چه باشد، سرعت فوکوسخودکار در بالای فهرست جا دارد. امروزه اسالآرها دیگر پیشتاز کیفیت، قیمت، یا خوشدستی نیستند، بلکه دوربینهایی هستند که در زمینههایی چون عکاسی ورزشی، حیات وحش و خبری بهترین عملکرد را دارند. کانن با معرفی سیستم فوکوس «جفت پیکسلی» جدید خود که در دوربینهای 70دی و 7دی مارک2 به کار رفته، گام قابل اعتنایی در بهبود سرعت فوکوس برداشته است. با توجه به نکاتی که ذکر شد، این اولویتگذاری برای من قابل درک است.
رقبای جدی؛ چه با آیینه و چه بدون آیینه
شرکتهای دیگری چون فوجی، سونی، المپوس و سامسونگ حضور قوی و چشمگیر داشتند. سونی با اینکه بهترین سنسور در نوع خود را عرضه میکند و با کارل زایس پیمان بسته، همچنان نتوانسته بازار چشمگیری از اسالآر را نصیب خود کند. اما در مدلی مثل آلفا7 بهقدری خوش درخشیده که شرکتهای دیگر با توجه به قابلیتهای درخشان و کیفیت بالای فایلهای این دوربین مشغول طراحی ابزارهایی سازگار با آن هستند، مثل آرکا سوییس یونیورسال و کمبو اکتوس. سامسونگ بعد از بازار لوازم خانگی و موبایل، اکنون با دوربین قابل توجه اناکس1 قابلیتهایی چون ویدئوی 4کی و پانزده فرم عکس در ثانیه را در قالب ظاهری مشتریپسند و به قیمتی بیرقیب عرضه میکند. بعضی ناظران بر این باورند که عرضه این دوربین یکی از مهمترین خبرهای فوتوکینا 2014 بود.

در این میان دو شرکت جای تامل بیشتری دارند: سیگما و ریکو. سیگما از یک سازنده لنزهای سازگار تبدیل به یک دوربینساز جدی شده است؛ با عبرت از شکست در دوربین اسدی و سالها تجربه در طراحی و ساخت لنز، با تکیه بر قابلیتهای ویژه فناوری فوواون در دوربینهای سری دیپی، به دوربینی چون کوآترو به سطحی رسیده که فایلهایش گاه با مدیم فرمت مقایسه میشود. گرچه مشکلات جدی نرمافزاری همچنان سدی در برابر استقبال گسترده از این سری دوربینهاست (لایتروم و کپچر وان نمیتوانند فایلهای دیپی را بخوانند و وارد کنند).
ریکو با خرید پنتکس و عرضه دوربینهای قابلتوجهی چون جیآر، توجه به شادابی در طراحی محصولاتی رنگارنگ و ادامه سرمایهگذاری بر روی پنتکس 645، که با قیمت خارقالعادهاش رقبا را هراسان کرده است، درصدد محکمکردن جایگاهش در میان علاقهمندان به کیفیت است.
مدیم فرمت مرده! زندهباد مدیم فرمت!
حالا که از مدیمفرمت یاد شد، باید از هسلبلاد بگویم که متاسفانه چند سالی است روی شیب نزول افتاده. عرضه دوربینهای مضحکی چون لونار، کمکی به وضعیت نامطلوب این شرکت نکرده است و من دور نمیبینم که هسلبلاد با مدیریت کنونی به سوی ورشکستگی گام بردارد. با این اوصاف سرمایهگذاری به هیچ شکلی روی هسلبلاد جایز نیست. اما فیز وان که به نوعی رقیب این شرکت محسوب میشود، تصمیمهای بس هوشمندانهتر میگیرد و در نمایشگاه نیز حضور داشت اما برخلاف تصور و وعدههای سابق، از سیستم جدید دوربین فیزوان خبری نبود. انصاف باید داشت و یادآور شد که طراحی یک سیستم جدید دوربین کاری است سترگ که به بودجههای کلان نیازمند است و به این راحتی صورت نمیپذیرد. فیزوان همچنان دوربین نه چندان دلچسب مامیا را با برند خود عرضه میکند و ذره به ذره در حال کامل کردن خط نرمافزاری و لنزهای خود است. بکهای دیجیتالی که میسازد نیز سالها از هسلبلاد جلوتر هستند. از سویی شرکت لیف را نیز در تملک دارد و به این ترتیب تمام قد مقام پیشروی در بازار مدیم فرمت را ربوده است.
وقتی که هر روز دوربینی جدید عرضه میشود که توانایی تحویل فایلهای با کیفیت بالا دارد، چرا عکاسی باید سراغ دوربینهای بسیار گرانقیمت مدیم فرمت رود؟ در صورت تاکید روی مشخصات دیگر مدیم فرمت، چون عمق میدان و نسبت طول به عرض خاص، پنتکس حداکثر انتخاب خواهد بود. اما این فرضها در صورت صحت نیز، بازار دوربینهای فنی را نادیده گرفته است.
فناوری دقیق فلز؛ کیفیت فوقالعاده
دوربینهای فنی چه از نوع فانوسی و چه از نوع تخت، در کنار لنزهای لارج فرمت قابلیتها و کیفیتی ارائه میدهند که هنوز برای دیگر دوربینها دستنیافتنی است. دوربینهای فنی در نگاه اول ابزاری فلزی هستند که ناظر ناآگاه را وحشتزده میکنند. کار با آنها آسان نیست و قیمتشان گران است. زیرا این دوربینها در کارگاههای کوچکی واقع در کشورهایی چون سوییس، فرانسه و هلند با دست و ابزار بسیار دقیق ساخته میشوند.
سینار به عنوان یکی از نامدارترین سازندههای دوربینهای فنی (Technical Camera)، اکنون متعلق به لایکا است و در نمایشگاه امسال چیز جدیدی برای ارائه نیاورده بود. البته لایکا به احتمال قریب به یقیین نقشههای زیادی برای این شرکت دارد، خصوصا با توجه به سیستم اس که نوعی دوربین اسالآر مدیم فرمت است.
کمبو با نمایش دوربین خوشساخت، بسیار ظریف و خوشقیمت اکتوس در نمایشگاه امسال حرفی جدید برای گفتن داشت. در گفتگو با یکی از غرفهگزاران کمبو دریافتم که این شرکت با ساخت اکتوس میخواهد بازار دوربینهای فنی را بزرگتر کند. این هدف با توجه به این که اکتوس سازگاری با دوربینهایی مثل سونی آلفا7 را سرلوحه کار قرار داده و نیازی به استفاده از بکهای گرانقیمت ندارد، دستیافتنی به نظر میرسد.

آرکا سوییس امسال محصولات متعدد و جدیدی به نمایش گذاشته بود، شاترها و کنترلگرهای جدید در کنار دوربین یونیورسال که رقیبی جدی برای اکتوس به شمار میآید به غرفه این سازنده خوشنام قدیمی رنگ و جلایی خاص داده بود.
آلپا نیز با ارائه چند ماونت جدید برای سیستم افپیاس و اعلام ائتلاف جدیتر با فیزوان دوربینهای بسیار زیبایش را به نمایش گذاشته بود. رییس بزرگ میگفت اینها حتی غرفهشان را مقداری بلند ساختهاند تا جایگاهشان را مشخص کنند و از روی بلندی به رقبا نظر بیندازند! که البته شوخی میکرد.
مطلب مو شکافانه شما را جندین بار خواندم … خوش حال هستم که دوباره در این جا هم میبینمتان . کاش در مورد لایکا بیشتر مینوشتید و همین طور در مورد فیزوان …. بیشتر به دنبال مطالبی هستم که کمتر کسی به آنها نگاهی میکند … سلیقه وسواس گونه شما را ستایش میکنم . سپاس
ممنون آقای نفیسی.
میگویند عصر انتشار سلفی خوشتیپها از زوایای مختلف و در مکانهای باکلاس است؛ شاید هم باشد. اما آن سلفیگیر و سلفیبین هم از روی عکسی فیالمثل پوشاک یا خودرو انتخاب میکند که چه از بابت ابزار و تجهیزات و چه از نظر فنی دارای هزار نکته باریکتر و قطورتر از موست. من به نوع عکاسی از دومی که وصف شد، علاقه دارم. بحث سلیقه و وسواس نگاه از بیرون است و در ید دوستانی چون شما.
فیزوان و لایکا هر دو بسی موفق هستند، اما واقعیت این است که از اولی به خاطر مهارزدن به لیف و مشارکت در نابودی پروژه مهم اچوای6 و از دومی به خاطر به محاقبردن (شاید موقت) سینار دلخورم. برای لایکا ممکن است جایگزینهای نه چندان بعید بشمریم که تفاوت کیفیشان احتمالا کمتر از تفاوت قیمتیشان است، اما فیزوان در حال حاضر میداندار قدر بکهای دیجیتال است و چنان که خبر دارم فروشهایش مدام در حال رکوردزدن هستند.