مقایسه Nikkor DX 35mm f/1.8G و Nikkor 50mm f/1.8G
لنزهای پرایم لنزهایی هستند که دارای فاصلهی کانونی ثابت بوده و امکان زوم ندارند. فاصلهی کانونی ثابت بدین معناست که برای تنظیم کادربندی سوژهتان باید به سوژه نزدیک یا دور شوید. این کار شاید بهراحتی یکجا ایستادن و زوم کردن با یک لنز زوم نباشد و ممکن است در بعضی موارد اصلاً امکان نزدیک شدن به سوژه وجود نداشته باشد (مانند عکاسی حیاتوحش یا عکاسی ورزشی که محدودیتهایی در میزان نزدیک شدن به سوژه وجود دارد)؛ اما درعینحال این لنزها ویژگیهایی دارند که آنها را بسیار کاربردی و در میان عکاسان محبوب میکند. اولین و مهمترین ویژگی، سبکتر بودن آنها به نسبت لنزهای زوم است. دومین ویژگی مهم آنها دهانهی دیافراگم بسیار باز آنها است که آنها را برای عکاسی در نور کم و عکاسی پرتره بسیار مناسب میکند. همچنین، لنزهای پرایم به علت ساختار سادهتری که دارند معمولاً بسیار کوچک و سبک هستند که حمل آنها را آسانتر میکند. علاوه بر اینها، بااینکه این لنزها خیلی گرانقیمت نیستند، اما معمولاً از کیفیت و شارپنس بسیار خوبی برخوردارند. تمام این ویژگیها باعث میشود که لنزهای پرایم برای عکاسان تازهکاری که بودجهی زیادی ندارند ازجمله بهترین انتخابها باشند.
در این مطلب به بررسی و مقایسهی دو لنز پرایم محبوب نیکون میپردازم که انتخاب اول خیلی از عکاسانی است که به دنبال لنزی بهتر از لنز کیت دوربین خود هستند و درعینحال نمیخواهند حساب بانکیشان را برای خرید یک لنز خالی کنند. این دو لنز AF-S Nikkor 50mm f/1.8G و AF-S DX Nikkor 35mm f/1.8G هستند. قبل از بررسی این دو لنز نیکون، باید چند نکتهی مهم را یادآوری کنم که منجر به رفع ابهامات و سؤالات احتمالی خواهد شد.
اول اینکه لنز 50mm نیکون برای DSLR های فرمت FX نیکون که همان فولفریمهای این شرکت هستند ساختهشده است؛ اما لنز 35mm نیکون مخصوص DSLR های فرمت DX نیکون است که شامل بدنههایی با سنسور کراپ (مانند D5500 و D7200) میشود. بااینحال، هردوی این لنزها ازنظر نوع مانت یکی هستند و قابلاستفاده بر روی هرکدام از DSLR های نیکون میباشند. البته قرارگیری این لنزها بر روی دوربینی با فرمتی غیر از فرمت اصلی آنها تغییراتی را در زاویهی دید به وجود میآورد. اگر از لنز 50mm نیکون که برای فرمت FX ساختهشده بر روی دوربینی مانند D7200 که دارای سنسور کراپ است استفاده کنید، این لنز زاویهی دیدی برابر با 75mm خواهد داشت. علت این امر وجود سنسور کوچکتر در دوربین D7200 است که دارای ضریب کراپ 1.5 است (50×1.5 =75)؛ بنابراین، فاصلهی کانونی هر لنز FX بر روی بدنهی کراپ (DX) باید در ضریب کراپ سنسور آن دوربین ضرب شود تا زاویهی دید آن لنز را مشخص کند. البته، نکتهای که خیلیها (حتی بعضی عکاسان حرفهای) از آن غافل میشوند این است که بهجز فاصلهی کانونی، گشودگی دهانهی دیافراگم هم باید در این ضریب کراپ ضرب شود؛ بنابراین، لنز 50mm f/1.8 بر روی بدنهی کراپ نیکون به یک لنز 75mm f/2.7 تبدیل میشود. به همین منوال، اگر لنز 35mm f/1.8 را که برای فرمت DX ساختهشده بر روی DSLR های فولفریم نیکون قرار دهید، این دوربینها بهطور خودکار به حالت کراپ 1.5 سوئیچ میکنند؛ چراکه در غیر این صورت در عکسهای گرفتهشده، صحنهی ثبتشده در درون یک دایره در وسط تصویر که دورتادور آن سیاه است نمایش داده میشود؛ بنابراین، دوربین با رفتن به حالت کراپ 1.5 بهطور خودکار آن قسمت سیاهرنگ را حذف میکند. با این کار هم لنز 35mm f/1.8 به لنز 52.5mm f/2.7 تبدیل میشود. اهمیت این مسئله در این است که بسیاری تغییر دهانهی دیافراگم در این محاسبات را در نظر نمیگیرند. دیافراگم f/2.7 تقریباً 1 استاپ از f/1.8 بستهتر است و این یعنی دیگر نمیتوان عمق میدان کم f/1.8 را از هرکدام از این ترکیبها انتظار داشت.
نکتهی دوم در مورد لنز AF Nikkor 50mm f1.8D است. این لنز هم فاصلهی کانونی و گشودگی دهانهی دیافراگم یکسان با لنز AF-S Nikkor 50mm f/1.8G دارد؛ اما دارای موتور فوکوس خودکار داخلی نیست و برای فوکوس خودکار به بدنهای که دارای موتور فوکوس خودکار باشد نیازمند است. DSLR های با سنسور کراپ نیکون، بهجز D7100 و D7200، دارای موتور فوکوس خودکار درون بدنه نیستند؛ بنابراین، اگر یکی از دوربینهای کراپ سطح مبتدی و متوسط نیکون (سری D3XXX و D5XXX) رادارید برای استفاده از فوکوس خودکار حتماً باید از مدل G لنز 50 میلیمتری نیکون استفاده کنید.
و آخرین نکته این است که بررسی و مقایسهای که در ادامه خواهد آمد بر اساس تستهای انجامشده توسط وبسایت معتبر تست لنز و دوربینهای دیجیتال DXOMark.com است. این شرکت برای بررسی عملکرد لنزها، آنها را بر روی چندین بدنهی مختلف قرار میدهد و نتایج تستها را در پنج زمینهی شارپنس، اعوجاج تصویر (distortion)، میزان انتقال نور (transmission)، تیرگی گوشههای تصویر (vignetting) و خطای رنگی (chromatic aberration) منتشر میکند. ازاینرو عملکرد هر لنز به بدنهای که بر روی آن قرار میگیرد همبستگی دارد. در اینجا، سعی بر آن است که تا مهمترین ویژگی هر لنز، یعنی میزان شارپنس آن، بر روی چندین بدنهی مختلف موردبررسی و مقایسه قرار داده شود.
شارپنس
سایت DXOMark.com در سال 2012 معیار جدیدی با عنوان مگاپیکسل ادراکی (perceptual megapixels) را برای ارزیابی شارپنس لنزهای دوربینهای دیجیتال ارائه کرد. این معیار جدید بسیار قابلدرکتر و ملموستر از معیارهای پیچیدهای است که در علم اپتیک استفاده میشود و همچنین در آن ویژگی شارپنس لنز از زاویهی دید انسان موردبررسی قرار میگیرد. مگاپیکسل ادراکی (بهاختصار P-Mpix) درواقع میزان رزولوشن و جزئیات تصویری است که از ترکیب یک لنز و دوربین تولید میشود. هرچند که رزولوشن عکسهای هر دوربین (سایز آنها) ثابت است و در مشخصات هر دوربینی آمده است؛ اما رسیدن به این مقدار رزولوشن تنها بهشرط استفاده از لنزهای بینقص امکانپذیر است؛ اما در عمل، هیچ لنزی بینقص نیست و برای همین میزان رزولوشن و جزئیات واقعی که از یک دوربین به دست میآید همواره کسری از کل رزولوشن سنسور تصویر آن دوربین است. با یک مثال این مفهوم را بیشتر توضیح میدهم. دوربین فوجی فیلم X100T را (که پیشتر در مطلبی جداگانه آن را با دوربین سونی RX100 IV مقایسه کرده بودم) در نظر بگیرید. این دوربین سایز APS-C دارای سنسور تصویر 16 مگاپیکسلی و لنز ثابت 23 میلیمتری است. تلفن هوشمند سامسونگ S6 هم دارای دوربین 16 مگاپیکسلی و البته سنسور تصویر بسیار کوچکتر است. بااینکه هردوی اینها قادر به تولید عکسهایی با سایز یکسان (16 میلیون پیکسل) هستند هیچکس نمیتواند کیفیت عکسهای سامسونگ S6 را با این دوربین فوجی برابر بداند! درواقع بر همگان واضح است که دوربین فوجی عکسهای بسیار باکیفیتتری میگیرد. یک دلیل اصلی آنکه عکسهای دوربین فوجی را «باکیفیتتر» میدانیم وجود جزئیات (و نه اندازهی عکس) بیشتر در تصاویر ثبتشده با این دوربین است که هم به خاطر سایز بسیار بزرگتر سنسور تصویر آن و هم به سبب استفاده از لنز بسیار باکیفیتتر در این دوربین است؛ بنابراین، مگاپیکسل ادراکی میزان جزئیات و رزولوشن واقعیای را که از ترکیب یک لنز و دوربین به دست میآید نشان میدهد که در تئوری و در صورت بینقص بودن لنز برابر با رزولوشن تصویر آن دوربین است. هرچند این مفهوم در ابتدا شاید کمی پیچیده و درک آن سخت به نظر آید؛ اما در صورت درک درست میتواند دید عکاسان را در مورد انتخاب یک لنز (و البته دوربین) تغییر دهد و به انتخابهای بسیار هوشمندانهتر از طرف آنها منجر شود.
بعدازاین مقدمه باید عرض کنم که میزان شارپنس یک لنز/دوربین که بر اساس مگاپیکسل دریافتی بیان میشود در سایت DXOMark بدین روش محاسبه میشود. ابتدا برای هر فاصلهی کانونی لنز (در لنزهای زوم) میزان شارپنس در تمام اعداد f آن لنز سنجیده میشود، سپس بالاترین شارپنسی که در هر فاصلهی کانونی در مقایسهی تمام اعداد f به دست میآید تعیین میشود. در آخر، میانگین بالاترین شارپنس تمام فواصل کانونی محاسبهشده و بهعنوان شارپنس کل لنز نمایش داده میشود؛ بنابراین، این عدد میانگین میتواند نمایندهی خوبی از عملکرد یک لنز در تمام فواصل کانونیاش باشد.
در جدول زیر، عملکرد هر دو لنز 50 میلیمتری و 35 میلیمتری نیکون را بر روی بدنههای مختلف نیکون ازلحاظ شارپنس تصویر آوردهام. به یاد داشته باشید که لنز 50 میلیمتری برای فرمت FX نیکون است و بر روی بدنههای DX این شرکت زاویهی دید متفاوتی خواهد داشت. همچنین ازآنجاییکه قرار دادن لنز DX بر روی دوربینهای فرمت FX غیرمنطقی است و باعث افت کیفیت تصویر میشود، در سایت DXOMark هم لنزهای DX با بدنههای FX تست نشدهاند؛ بنابراین در جدول زیر جایی که این تستها در مورد لنز 35mm صورت نگرفته با علامت ستاره (*) مشخصشده است.
شارپنس
[styled_table]
شارپنس
(P-Mpix) |
D800 | D800E | D810 | D610 | D600 | D750 | D7100 | D7000 | D5300 | D5200 | D3300 | D3200 |
50mm | 16 | 23 | 22 | 16 | 16 | 17 | 14 | 10 | 15 | 11 | 13 | 12 |
35mm | * | * | * | * | * | * | 12 | 9 | 13 | 10 | 12 | 10 |
[/styled_table] انتقال نوردر جدول بالا، بهجز سه فولفریم D800، D800E و D810 که 36 مگاپیکسلی هستند مابقی دوربینها از سنسور 24 مگاپیکسلی استفاده میکنند. ناگفته پیداست که هیچکدام از دو لنز مورد مقایسه شارپنس کافی برای استفاده از تمام رزولوشن سنسور تصویر دوربینهایی که برایشان ساختهشدهاند را ندارند؛ اما بااینحال و با در نظر گرفتن قیمت بسیار ارزان آنها، هر دو لنز بسیار شارپ ارزیابی میشوند و احتمالاً این بیشترین میزان شارپنسی است که با لنزی با این قیمت میتوان بدان دستیافت. برای درک بهتر کیفیت این دو لنز کافی است شارپنس این دو لنز را با شارپنس لنز کیت 18-55 f/3.5-5.6G ED II AF-S DX Nikkor مقایسه کنید که بر روی دوربین D7100 تنها 8 مگاپیکسل ادراکی است.
یک نکتهی جالبی که در اینجا شایانذکر است تأثیری است که سنسور تصویر بر میزان مگاپیکسل ادراکی میگذارد. تنها تفاوت دوربین D800 و D800E حذف اثر فیلتر اپتیکال low pass در دومی است. این فیلتر بهطور سنتی برای کاهش مشکل moire و aliasing در تصاویر، بر جلوی سنسور تصویر اکثر دوربینهای دیجیتال قرار دادهشده است و کاری که انجام میدهد این است که کمی تصویر را تار میکند تا اثر moire از بین برود. این تصویر تار شده بعداً درون دوربین بهصورت دیجیتالی دوباره شارپ میشود؛ اما در خلال این فرایند کمی از رزولوشن (شارپنس) تصویر کاسته میشود. حذف این فیلتر در دوربین D800E باعث افزایش شارپنس عکسهای گرفتهشده با این دوربین به میزان 7 مگاپیکسل ادراکی شده است که این میزان بسیار قابلتوجه است. این تفاوت در شارپنس را بین دو دوربین D7000 و D7100 هم میتوانید مشاهده کنید. دوربین D7100 برخلاف D7000 فاقد فیلتر low pass است و در نتیجه با لنزی یکسان میتوان تا 4 مگاپیکسل ادراکی رزولوشن بیشتری از این دوربین به دست آورد. هرچند که سنسور بهکاررفته در D7100 هم دچار تغییراتی شده اما مطمئناً درصد زیادی از این افزایش شارپنس را باید بهحساب حذف فیلتر low pass قرار دهیم.
میزان انتقال نور
این معیار مربوط است به عملکرد لنز در انتقال نور از صحنهای که از آن عکس گرفته میشود به سنسور تصویر دوربین. در یک لنز بینقص، تمام نوری که وارد لنز میشود بدون کاستی از آن عبور کرده و به سنسور تصویر میرسد؛ اما در عمل این اتفاق نمیافتد و مقداری از نور توسط المانهای شیشهای لنز بازتابیده یا جذب میشود. هرچه تعداد المانهای یک لنز بیشتر باشد میزان انتقال نور آن نیز کاهش مییابد. واحدی که برای این ویژگی لنز بکار میرود Tstop است که معادل همان f استاپ لنز است. برای مثال اگر لنزی دارای حداکثر گشودگی دهانهی دیافراگم f/1.8 باشد و عدد Tstop آن برابر 2.2 باشد، یعنی حداکثر میزان نوری که این لنز میتواند از خود عبور دهد برابر با لنزی است که دارای f/2.2 است. این بدین معناست که 2/3EV نور کمتری به سنسور میرسد. این مسئله تأثیر غیرمستقیمی بر روی کیفیت عکسها دارد. برای جبران کاهش نوری که به سنسور میرسد یا باید سرعت شاتر کاهش یابد و یا حساسیت ISO افزایش یابد که در مورد دوم میتواند باعث افزایش نویز در تصاویر شود. در این زمینه لنزهای زوم به علت داشتن المانهای درون لنز بیشتر از لنزهای پرایم عملکرد ضعیفتری دارند.
در جدول زیر عملکرد دو لنز 35mm و 50mm نیکون درزمینهی انتقال نور برحسب Tstop آورده شده است. هرچه این مقدار به حداکثر گشودگی دهانهی دیافراگم این دو لنز که 1.8 است نزدیکتر باشد به معنی عملکرد بهتر در این زمینه است.
[styled_table]
انتقال نور
(Tstop) |
D800 | D800E | D810 | D610 | D600 | D750 | D7100 | D7000 | D5300 | D5200 | D3300 | D3200 |
50mm | 2.1 | 2 | 2 | 2 | 2 | 2 | 2.1 | 2 | 2.1 | 2.3 | 2.1 | 2 |
35mm | * | * | * | * | * | * | 2.1 | 2 | 2.1 | 2.4 | 2.2 | 2.1 |
[/styled_table] همانطور که در جدول بالا مشاهده میکنید، هر دو لنز نیکون در این معیار عملکرد بسیار خوبی دارند. لنز 50mm نیکون بر روی بدنههای FX نیکون تنها به میزان 1/3EV کاهش انتقال نور دارد که تقریباً نامحسوس است. همین لنز بر روی بدنههای فرمت DX هم تقریباً عملکرد یکسانی دارد و تنها زمانی که بر روی D5200 قرار گیرد تا 2/3EV کاهش انتقال نور دارد که آنهم در حد نرمال و کاملاً قابلقبول است. بازهم برای آنکه بهتر مشخص شود این دو لنز در این زمینه چقدر از لنزهای دیگر بهتر هستند، لنز کیت 18-55mm f/3.5-5.6 نیکون را در نظر بگیرید که بر روی بدنهی D7100 دارای 4.9 Tstop است! این یعنی تقریباً 1 استاپ کامل کاهش انتقال نور به سنسور که میزان زیادی است. لنز 35mm فرمت DX هم بر روی بدنههای DX نیکون عملکردی بسیار خوب و مشابه لنز 50mm نیکون دارد؛ بنابراین، ازلحاظ میزان انتقال نور هر دو لنز بسیار خوب عمل میکنند.
اعوجاج تصویر
این معیار عملکرد لنز، میزان اعوجاج یا همان distortion به وجود آمده در تصاویر که ناشی از شکست نور در لنز است را نشان میدهد. لنزهای زوم در فاصلهی کانونی wide خود اعوجاج از نوع خمرهای (barrel distortion) و در فواصل کانونی tele اعوجاج از نوع بالشتک سوزنی (pincushion distortion) دارند. در تصویر زیر اثری که این دو نوع اعوجاج برعکسها میگذارند به شکلی اغراقشده نشان دادهشده است. سایت DXOMark هر دو نوع اعوجاج را در نظر گرفته و اعوجاج کل یک لنز را با محاسبهی میانگین آن در تمام فواصل کانونی آن لنز بهصورت یک درصد بیان میکند. عدد 0 به معنی عدم وجود اعوجاج و 1% به معنی اعوجاج زیاد است. معمولاً اعوجاج بیش از 0.2% در تصاویر محسوس است.
لنز 50mm نیکون بر روی بدنههای FX این شرکت اعوجاجی برابر با 0.4% دارد که برای یک لنز نرمال کمی زیاد است اما بیشازحد نیست. همین لنز بر روی بدنههای DX نیکون اعوجاج کمتری به میزان 0.2% نشان میدهد. علت این امر این است که این لنز بر روی بدنههای کراپ نیکون به یک لنز تقریباً تلهی 75 میلیمتری تبدیل میشود و درنتیجه اعوجاج خمرهای در آن کاهش مییابد.
لنز 35mm نیکون بر روی بدنههای DX اعوجاجی برابر با 0.5% دارد که با توجه به واید بودن این لنز قابلقبول است. در نظر داشته باشید که تقریباً تمام لنزهای واید دارای اعوجاج خمرهای هستند و این مسئلهی عجیبی نیست. همچنین، با استفاده از نرمافزارهایی مانند adobe camera raw و با انتخاب پروفایل این دو لنز میتوان بهطور خودکار و بهراحتی اعوجاج به وجود آمده در تصاویر آنها را اصلاح کرد؛ بنابراین، هردوی این لنزها از این نظر عملکرد قابلقبولی دارند و میزان اعوجاجشان نگرانکننده نیست.
خطای رنگی
خطای رنگی در تصاویر براثر عدم توانایی لنز در انطباق رنگهای نور شکستیافته در محل همگراییشان به وجود میآید. خطای رنگی معمولاً به شکل حاشیههای باریک رنگی (اکثراً آبی، آبی متمایل به سبز (cyan) یا بنفش) در مرزهای بین نقاط روشن و تاریک (مانند لبهی ساختمانها در مقابل آسمان صاف آفتابی) تصویر نمایان میشود. در تصویر زیر، خطای رنگی در اطراف تنهی درختان و شاخ و برگهایشان مشخص است که البته در نسخهی corrected این عکس با کمک adobe camera raw اصلاحشده است. برای تست این خطای لنز، DXOMark میزان خطای نوری را برای بازترین دیافراگم ممکن همهی فواصل کانونی یک لنز اندازه گرفته و میانگین آن را محاسبه میکند. این معیار برحسب میکرون (1/1000 میلیمتر) بیان میشود و در بهترین حالت برابر صفر است. خطای رنگی 5 میکرون محسوس بوده و در اکثر دوربینها بهاندازهی یک پیکسل است. اگرچه در این معیار حداکثری وجود ندارد، اما خطای رنگی 30 میکرون بسیار زیاد محسوب میشود.
لنز 35mm نیکون بر روی بدنههای DX دارای خطای رنگی 13 میکرونی است که میزان خیلی زیادی نیست و کاملاً قابلقبول است. البته این میزان برای بازترین دیافراگم این لنز (f/1.8) است و با بستن دیافراگم در استاپهای بعدی به میزان خطای رنگی افزوده میشود. لنز 50mm نیکون بر روی بدنههای FX دارای خطای رنگی 8 میکرونی است که حاکی از عملکرد بسیار خوب این لنز در این زمینه است.
نکتهای که در اینجا باید بدان توجه کنید این است که تمام لنزها از گرانترین تا ارزانترین آنها کم یا زیاد دچار این مشکل هستند. اگرچه دقت در انتخاب لنزی که خطای رنگی خیلی زیادی نداشته باشد امری منطقی است، اما وسواس بیشازحد در این مورد کاملاً غیرضروری است؛ مخصوصاً که این مشکل در مرحلهی پردازش عکسها در adobe camera raw یا lightroom تقریباً بهطور کامل قابلرفع است.
تیرگی گوشههای تصویر
یکی دیگر از ایرادات اپتیکی لنزها مشکل تیرگی گوشههای تصویر مخصوصاً در فواصل کانونی بسیار کم و در دیافراگمهای باز است. اگرچه این مشکل علل مختلفی دارد، اما بخشی از آن مربوط به لنز میشود که به آن optical vignetting میگویند. در تیرگی اپتیکی، سایهی المانهای بالایی لنز بر روی المانهای پایینی میافتد و باعث کاهش انتقال نور در گوشههای تصویر میشود. در تصویر زیر، همانطور که مشاهده میکنید، گوشههای تصویر بخصوص در آسمان تیرهتر از مرکز آن است. این نوع تیرگی معمولاً با بستن دیافراگم تا چند استاپ بسیار کاهشیافته و درنهایت از بین میرود. برای محاسبهی این معیار کیفیت لنز، DXOMark برای هر فاصلهی کانونی لنز، میزان کاهش نور را بر اساس EV (استاپ نوری) در بازترین دیافراگم محاسبه کرده و در آخر میانگین آنها را بهعنوان نمرهی کل آن لنز بیان میدارد.
لنز 35mm نیکون بر روی بدنههای DX نیکون در f/1.8 دارای -0.9EV تیرگی در گوشههای تصویر است. این بدین معناست که در این گشودگی دهانهی دیافراگم، گوشههای تصویر تقریباً 1 استاپ پایینتر از میزان نوردهی است که برای سوژه انتخابشده است. با بستن دهانهی دیافراگم تا f/4 این تیرگی بسیار کاهشیافته و در f/5.6 کاملاً از بین میرود.
لنز 50mm نیکون بر روی بدنههای FX این شرکت دارای تیرگی -1.7EV است که میزان تقریباً زیادی است. البته در این لنز هم با بستن دیافراگم تا f/5.6 تقریباً هیچ تیرگی محسوسی در گوشههای تصویر باقی نخواهد ماند؛ اما اگر از این لنز بر روی بدنههای DX نیکون استفاده شود، ازآنجاییکه گوشههای تصویر کراپ شده و عملاً این لنز به یک لنز 75mm تبدیل میشود، میزان تیرگی گوشههای تصویر هم بسیار کاهشیافته و به مقدار -0.8EV میرسد. همچنین در این حالت، در f/2.8 تیرگی گوشههای تصویر بهطور کامل از بین میرود.
لنز 35mm نیکون در این زمینه عملکرد خوبی دارد و نمرهی قبولی میگیرد. لنز 50mm نیکون بر روی بدنههای فولفریم عملکرد خیلی خوبی ندارد و برای کاربری بهتر شاید مجبور شوید تا حداقل 1 استاپ دیافراگم را ببندید؛ اما همین لنز بر روی یک بدنهی DX نیکون عملکرد بسیار خوبی دارد و گوشههای تصویر را خیلی کم تیره میکند. مشکل تیرگی گوشههای تصویر هم ازجمله نواقصی است که کموبیش در بیشتر لنزها، مخصوصاً لنزهای بسیار واید و سریع (دارای حداکثر گشودگی دهانهی دیافراگم خیلی زیاد)، وجود دارد. خوشبختانه، همانند مشکل خطای رنگی و اعوجاج، تیرگی گوشههای تصویر هم در پردازشهای عکسهای raw در نرمافزارهایی نظیر adobe camera raw و lightroom قابلرفع است. هرچند که اگر تیرگی بیشازحد باشد ممکن است افزایش روشنایی گوشههای تصویر در این نرمافزارها (مخصوصاً در عکسهایی که با ISO بالا گرفتهشدهاند) باعث افزایش نویز در گوشههای تصویر هم بشود.
نتیجهگیری
با توجه به مواردی که در بالا در مورد این دو لنز موردبررسی و مقایسه قرار گرفت، هر دو لنز با توجه به قیمت بسیار مقرونبهصرفهای که دارند و کیفیت مناسبی که ارائه میدهند از بهترین انتخابهای عکاسان نوپا برای شروع عکاسی هستند. اگر بدنهی DX نیکون رادارید، از لنز 50mm نیکون میتوانید بهعنوان یک لنز پرتره خوب برای شروع کار عکاسی استفاده کنید. همچنین، ازآنجاییکه این لنز برای بدنههای FX ساختهشده است، در آینده و در صورت خرید یک بدنهی فولفریم نیکون، میتوانید از آن بر روی دوربین جدیدتان هم استفاده کنید.
لنز 35mm نیکون بر روی بدنههای DX، دارای زاویهی دید معادل زاویهی دید لنز نرمال بر روی بدنههای FX است؛ بنابراین، از این لنز میتوانید هم برای عکاسی منظره و هم تا حدی پرتره استفاده کنید. همچنین، زاویهی دید نرمال و دهانهی دیافراگم بسیار باز این لنز آن را برای فیلمبرداری و بخصوص فیلمبرداری در شب یا محیطهای کمنور بسیار مناسب میکند.
با سلام
این مقاله خیلی خیلی عالی بود.
بسیار آموزنده.
تشکر فراوان جناب راستین.
[…] […]
باسلام
من یک أماتور هستم ولی آنقدر جامع و کامل بیان فرمودید که تقریبا 90 درصد مطالب را درک کردم و بر خود لازم دیدم تشکر کنم
سلامت و شاد باشید
من میخواستم بدونم آیا این لنز 35 به دوربین من که نیکوم D3300 میخوره ؟
من برای پرتره و منظره میخوام این لنز رو
ممنون میشم پاسخ بدید.
بله، هر دوی این لنزها با تمام بدنههای APS-C نیکون سازگار هستند.
من سردرگم شدم. کدم بهتره برای من
من d3300 دارم و میخوام از 18-55 کوچ کنم و یک لنز پرایم تهیه کنم. که پرتره های زیبا بتونم بگیرم و هم عکسهای مسافرتی تمام قد
زیاد عکاسی نمیکنم
حالا 50 م م که روی دوربین من 75 میشه بهتره یا 35.راستی دوربین کراپ لنز 35 dx همون 35 یا اینم در 1.5 ضرب میشه؟
بنظر بنده شما 35 میلیمتری استفاده کنید
سلام
لنز AF-S NIKKOR 35mm f1.8G ED چه فرقی با لنز 35 میلیمتری معمولی قطع DX داره ؟
سلام،
لنز Nikon 35mm f/1.8G ED مخصوص دوربینهای فولفریم (FX) نیکون است و لنز Nikon 35mm f/1.8G DX مخصوص دوربینهای سایز APS-C نیکون (DX) است. اولین تفاوت در کیفیت اپتیکی این دو لنز است. لنز 35mm FX نیکون شارپتر و با کیفیتتر است اما در عوض لنز 35mm DX نیکون ارازنتر است و کیفیت اپتیکی قابل قبولی دارد. در صورتی که از لنزهای FX بر روی بدنههای DX استفاده کنید. فاصلهی کانونی لنز و دیافراگم را باید در عدد 1.5 (ضریب برش) ضرب کنید. این یعنی لنز 35mm FX بر روی دوربینی مثل Nikon D7200 که دارای سنسور سایز DX است معادل لنزی 52 میلیمتری با دیافراگم f/2.7 روی یک دوربین قطع FX عمل خواهد کرد.
راستش من خواستم یه لنز واید که از لحاظ قیمت گرون نباشه رو بررسی کنم یکی از دوستان بهم گفت لنزهای پرایم می تونن گزینه مناسبی باشن . یکی دیگه از دوستان سیگما 10.20 رو بهم پیشنهاد داد.
دوربینم d3200هستش . شما چه لنزی رو پیشنهاد میدید؟
مقاله بسیار عالی بود. واقعا دستتون درد نکنه ، من که خیلی از خوندنش لذت بردم. یک نکته ای که برام سوال شد که شاید هم خیلی مرتبط با بحث نباشه اینه که گفتید که دوربین D800E و D7100 فیلتر LowPass نداره و باعث افزایش خطای مویر میشه . به نظرتون این مشکلی توی عکاسی پرتره و آتلیه پیش نمیاره وقتی اشخاص لباس با بافت های ریز می بوشند و آیا میشه این خطا را حذف کرد.
علیرضا عزیز،
ممنونم از لطف شما. خطای Moire برای هر دوربینی ممکن است که پیش بیاد، اما با توجه به رزولوشن بسیار خوب این دو دوربین امکان این خطا بسیار کمتر شدهاست. مسئله اینجاست که شما ممکن است از بافت ریزی عکس بگیرید و در نمای 100 درصد هیچ مشکلی وجود نداشته باشد، اما در نمایی که تمام عکس به نمایش دربیاید رزولوشن پایین نمایشگر (یا چاپگر) ممکن است عکس را به گونهای نمایش دهد که انگار دچار خطای Moire است. در عکاسی پرتره و آتلیهای اگر از فلاش استفاده شود امکان بوجود آمدن Moire خیلی کمتر میشود. در کل من به عنوان دارندهی یکی از دوربینهای نیکون که اتفاقاً فیلتر Low Pass ندارد تا بحال با این مشکل روبرو نشدهام و به هیچ وجه جای نگرانی نیست.
بسیار سپاس گذارم. واقعا خیالم راحت کردید. خیلی وقت بود ذهنم درگیر بود.
سلام . لطفا راهنمایی کنین . من تازه میخوام دوربین بخرم . نیکون d7100 مد نظرمه . میخوام لنز 1.8 G بندازم روش اما نمیدونم جواب میده یا ن .
البته d7100 بادی میگیرم با لنز 1.8 G . ب نظر شما خوبه ؟ جواب میده ؟
سلام منم دقیقا میخوام همین کارو بکنم ولی از اونجایی که موتور فوکوس داخلی داره خود7100چرا سریd50mmرو نمیخری؟
سوالی که پیش اومده و خیلی اختلاف نظر هست تو گروه هدی مختلف
اینکه لنز dx و fx که فاصله کانونی ۳۵ میلیمتر داشته باشن هر دو در استفاده از سنسور apsc در کراپ سنسور ضریب میخورن
این تجربه خودم بود که هر دو لنز در استفاده از سنسور کراپ زاویه دید یکسانی دارن
و فقط در استفاده از سنسور فول فریم تفاوت ایجاد میشه بخاطر دایره تصویر کوچکتر در لنز dx
وگر نه فاصله کانونی که روی تمام لنزها نوشته میشه بر اساس سنسور کراپ هست
فاصله کانونی که روی لنز مینویسه مخصوص همون سنسوره. یعنی لنزهای کراپ فاصله کانونی معادل در سنسور کراپ و لنزهای فول فریم فاصله کانونی معادل در سنسور فول فریم دارن . در غیر این صورت در کراپ فاکتور ضرب میشن
سلام
ممنون از مطلب خوبتون . در سایت dxomark این اصطلاحات رو دیده بودم اما مفهومش رو نمیدونستم. الان با توضیحات خوب شما متوجه شدم.
سلام خسته نباشید
من به تازگی دوربین نیکون D5300 خریدم میخوام لنز پرایم بگیرم 50mm f1.4
به نظرتون با کراپی که دوربین رو عکسا انجام میده اون دیاف ۱.۴ که میخوام رو نمیتونم بدست بیارم؟
خیلی دلم میخواد پرتره های خوب بگیرم ولی بودجه در حد همین دوربین و لنز داشتم
واقعاً ناراحتم
با سلام.
کراپ دار یا فول فریم بودن دوربین تاثیری در انتخاب دیافراگم 1.4 نخواهد داشت.و شما روی دوربینD5300 هم میتوانید از دیافراگم باز 1.4 بهره ببرید.نکته قابل ذکر این است که با توجه به عدم وجود موتور فوکوس داخلی در دوربین های سری D3000 و D5000 نیکون شما برای استفاده از اتوفوکوس باید از لنز های سری AF-S بهره ببرید که عبارتند از
Nikon af-s 50mm f1.4G و Nikon af-s f1.8G
آقا الان 35 م م روی 5200 ک کراپه افه 1.8 رو میده یا ن؟؟؟؟؟
با سلام. خدمت شما دوست عزیز.
بله.بصورت کلی فول فریم بودن و کراپ دار بودن ارتباطی با دیافراگم لنز ها ندارد و فقط روی فاصله کانونی شما تاثیر میگذارد.
سلام دوربین من 3300 نیکون هستش اصلا ازش راضی نیستم آیا لنز خوب بخرم مثلا ۸۵ میلی متر یا با همون هزینه لنز و خود دوربین یه دوربین جدید کانن ۷۵۰ یا ۷۶۰ بخرم ؟ طبق تجربه اون دوربینا عکساشون یه نگا عکسا دوربین منو میارزه و اینکه بنظرم عکسا گوشیم بهترن تا این دوربین لطفا درست راهنماییم کنید دوباره ضرر نکنم .
با سلام.
توضیحاتتون بسیار کلی بود برای توضیحات دقیق با داخلی 501 تماس بگیرید.
ولی بصورت هلاصه باید عرض کنم که کیفیت تصویر D3300 با 750D بسیار نامحسوس هستش.باید دید منظور دقیق شما از کیفیت چیست؟
سلام
ببخشید دوربینم 5300 هستش میخواستم بدونم برای ماکرو با استفاده از رینگ معکوس و اکستنشن تیوب کدوم بهتره بنظرتون خلاصه کلا نظری زیر 1 میلیون دارین که بتونم ماگرو کار کنم
سلام
ببخشید دوربینم 5300 هستش میخواستم بدونم برای ماکرو با استفاده از رینگ معکوس و اکستنشن تیوب کدوم بهتره بنظرتون خلاصه کلا راهنمایی زیر 1 میلیون دارین که بتونم ماکرو کار کنم
با سلام.
با توجه به این نکته هنگام استفاده از رینگ معکوس امکان کنترل فوکوس و دیافراگم از روی بدنه امکان پذیر نیست؛ بهتر است از لنز های سری D از قبیل 50mm F1.8D یا 50mm f1.4D بهمراه لنز معکوس استفاده کرد تا امکان کنترل دیافراگم و فوکوساز روی بدنه امکانپذیر یاشد.
سلام من d7200 دارم و میخام لنز برای عکس های شهری و پرتره تهیه کنم بین این دو لنز تردید دارم ممنون راهنمایی کنید
سلام.
35 به علت بازتر بودن زاویه دیدش، برای عکاسی خیابانی بهتره . . .
خصوصاً اگر پرتره خیابانی مد نظرتون نیست.
با سلام
ممنون از زحمات شما
میخام بدونم واسه عکس های خانوادگی با گرفتن d7100 body با لنز f1/8 50mm دیگه نیازی به لنز کیت خودش برای مورد استفاده ای که من دارم نیست انتخاب d7100 فقط به خاطر مقاومت در برابر رطوبت و گرد غباره چون تجربه افت کیفیت به خاطر رطوبت در دوربین قبلیم g1x داشتم
سلام
لنز 50 میلیمتری برای فضای بسته و عکسهای چند نفره شما کمی محدود میکنه!
قاعدتاً یک لنز پرایم نمیتونه در همه مکانها و در هم موقعیتی جوابگو باشه، فرقی هم نمیکنه چه فاصله کانونی بگیرید . . .
در مورد مقاومت بدنه در برابر رطوربت هم باید گفت که خود بدنه در برابر رطوبت مقاومه اما مهمترین بخش که محل نصب لنز هست و از اون مهمتر خود لنزی که مد نظر شماست این خاصیت رو نداره و این در تمام DSLR های مقاوم مشترک هست.
با سلام
برای گرفتن عکس خانوادگی قطعا به انز کیت دوربین در کنار لنز 50 میلیمتر نیاز خواهید داشت .در مورد مقاومت در برابر رطوبت هم باید بگم که هم رده همان دوربین G1x هستش که داشتید و بطور کلی میشه گفته همه دوربین های SLR در برابر رطوبت و گرد و غبار حساس هستند .اگه شما خیلی در معرض رطوبت و گرد و غبار هستید Nikon D500 به مراتب مقاومتر هستش نسبت به D7200.
با سپاس فراوان جناب آینه چی
با تشکر از مقاله خوبتون
کدوم یک از این لنز ها در فیلمبرداری برای کلیپ و مصاحبه و غیره بهتره، دوربین d3300 هستش؟!
سلام
دوربین شما برای تصویربرداری دوربین نسبتاً مناسبی نیست، اما 35 میلیمتری برای مواردی که فرمودید کاربرد بیشتری داره!
چون نماهای بازتر رو راحت تر میتونید بگیرید.
سلام
ممنون از راهنمایی خوبتون من 7200 دارم و برای عکاسی در منزل برای جشنها کدوم یکی از لنزها رو پیشنهاد می کنید ؟
لنز ۱۸-۱۴۰ نیکون برای عکاسی از مراسمها با دوربینهای کرلپسنسور نیکون گزینه مناسبیه
دو لنز 50 نیکون 1.4 و 1.8 هم بررسی کنید .کدوم برای D5300بهتره
سلام
برای داشتن فوکوس خودکار، باید از لنزهای سری G این دو لنز استفاده کنید. مجموعا با توجه به شارپنس و افت نوری دولنز و در نظر گرفتن قیمت این دو لنز، برای دوربین D5300 لنز ۵۰ میلیمتر F1.8 G گزینه بهتریه. چرا که بر روی سنسور D5300، شارپنس بیشتری داره، افت روشناییکنتری در حواشی داره و تنها افت نوری آن کمی بسشتر از لنز 50mm F1.4 G است.
سلام
برای بدنه d7100 قصد خرید لنز ۵۰ میلیمتر با f1.8 d دارم. روی این بدنه با توجه به دارا بودن موتور فوکاس داخلی که مشکلی در اتوفوکاس با این لنز پیش نمیاد؟
سلام. نه فوکوس خودکار انجام میشه
سلام خسته نباشید لنز ۵۰mm رو نیکون ۷۱۰۰ برایه عکاسی پرتره خوب هست یا نه ؟
سلام. با توجه به عدد کراپ d7100 لنز 50mm انتخاب خیلی خوبی برای عکاسی پرتره است.
سلام. برای دوربین نیکون d3200 کدوم لنز رو پیشنهاد میدین که هم پرتره خوب بشه باهاش گرفت و هم عکاسی طبیعت. ممنون از راهنماییتون
سلام. هر دو لنزها لنز های خیلی محبوبی هستن ولی در مجموع برای هر دو استفاده ای که فرمودین لنز Nikon 35mm f1.8 انتخاب بهتری هستش.
عالی بود ممنونم
با سلام ، لنز شارپ برای عکاسی صنعتی روی دوربین d5300 چی هست؟ آیا ۳۵ یا ۵۰ میلیمتری مناسبه؟
سلام. مقاله بسیار کاملی بود. یه کلاس درس عالی.