دیافراگم در عکاسی؛ هر آنچه باید درباره دیافراگم دوربین بدانید
دیافراگم یکی از ۳ مفهوم اساسی و پایه در عکاسی است و بهطورقطع، مهمترین پارامتر از میان آنها نیز هست. در این مقاله، هر آنچه باید در مورد دیافراگم، میزان گشودگی و نحوه کار آن بدانید را به شما خواهیم گفت.
دیافراگم چیست؟
دیافراگم را میتوان دروازه ورودی لنز دانست که نور از طریق آن به داخل دوربین عکاسی و سطح حسگر میرسد. برای درک بهتر این مفهوم میتوان به نحوه کار چشم انسان اشاره کرد. زمانی که میان محیطهای تاریک و روشن جابهجا میشوید، مردمک چشم شما برای دریافت مقدار نور مناسب گشاد شده و یا تنگ میگردد. در عکاسی، دیافراگم همان نقش مردمک چشم را بازی میکند. شما میتوانید ورودی دیافراگم را برای ورود نور بیشتر بازتر کرده و یا در محیطهای پرنور آن را تنگ کنید. در تصویر زیر میتوانید دیافراگم یک لنز را مشاهده کنید:
دیافراگم همانند مردمک چشم است که با باز و بسته شدن میتواند میزان نور ورودی به دوربین را کنترل کند. دیافراگم بهکاررفته در این لنز از نوع ۹ تیغه است که تنها اجازه عبور نور از بخش وسطی خود را میدهد.
دیافراگم همچنین میتواند به تصاویر شما بُعد دهد. مثلاً استفاده از یک دیافراگم بسیار باز میتواند عمق زیادی به تصاویر شما بخشیده و بکگراند آن را کاملاً تار کند. از سوی دیگر، دیافراگم باز، موجب میشود تا سوژه عکس بسیار شارپ و با جزییات بالایی ثبت شود. همچنین با تغییر گشودگی دیافراگم، میتوانید میزان نوردهی تصاویرتان را هم تنظیم کرده و آن را تاریک یا روشنتر کنید.

توضیح دیافراگم در فیلمبرداری
اگر میخواهید نحوه کارکرد دیافراگم در ویدئو و فیلمبرداری را مشاهده کنید، توصیه میکنیم ویدئو زیرا را تماشا کنید. در بخشهایی از ویدئو میتوانید تأثیر تغییر دیافراگم در تصاویر را ملاحظه کنید.
دیافراگم چگونه بر نوردهی تأثیر میگذارد؟
تغییر دیافراگم تأثیرات مختلفی روی تصویر شما میگذارد اما یکی از مهمترین آنها را میتوان تغییر روشنایی یا همان «نوردهی» دانست. زمانی که دیافراگم را تغییر میدهید، درواقع در حال تغییر میزان نور ورودی به دوربین هستید که همین مورد تأثیر مستقیمی روی روشنایی آن دارد.
دیافراگم بزرگ (با گشودگی بالا) نور بیشتری از خود عبور میدهد، درنتیجه عکس شما روشنتر ثبت خواهد شد. دیافراگم کوچکتر به معنای گشودگی کمتر آن است و نور کمتری از خود عبور میدهد که درنتیجه تصاویر شما تاریکتر ثبت خواهد شد. با نگاهی به تصویر زیر این مفهوم را بهتر متوجه خواهید شد:

در محیطهای تاریک، فضاهای داخلی و یا در شب، احتمالاً تمایل داشته باشید تا از دیافراگم بازتری استفاده کنید و حداکثر نوری که میتوانید را به حسگر دوربین برسانید. همانطور که مردمک چشم شما نیز در محیطهای تاریکتر بیشتر باز میشود.
دیافراگم چگونه بر عمق میدان تأثیر میگذارد؟
تأثیر مهم دیگر دیافراگم بر تصاویر را میتوان در عمق میدان دانست. عمق میدان، میزان شارپ بودن تصویر شما از جلو تا عقب کادر است. برخی تصاویر عمق میدان کمی دارند. این بدان معناست که بکگراند تصویر کاملاً خارج از فوکوس و محو است. از سوی دیگر در تصاویری که عمق میدان زیادی دارند هم بکگراند تصویر و هم بخشهای جلویی آن، شارپ ثبت میشوند.

در تصویر بالا میتوانید ببینید که دختر در فوکوس است و شارپ ثبت شده است، درحالیکه بکگراند تصویر کاملاً محو بوده و خارج از فوکوس است. انتخاب دیافراگم در این امر نقش بسیار مهمی ایفا میکند. من بخصوص برای افزودن افکت عمق میدان کم به تصاویر از دیافراگم بسیار باز استفاده میکنم. این به من کمک میکند که توجه را بیشتر متوجه سوژه عکس کنم تا بکگراند شلوغ آن. درحالیکه اگر از دیافراگم بستهتری استفاده کنم، نمیتوانم به طرز مؤثری سوژه را از بکگراندش جدا کنم.
برای به خاطر سپردن راحتتر این مفهوم میتوانید اینگونه به خاطر بسپارید که گشودگی دیافراگم بیشتر به معنای محو بودن بیشتر بکگراند تصویر است. این مورد بخصوص در عکاسی پرتره بسیار محبوب و مطلوب است. در برخی موارد هم میتوانید با استفاده از مواردی که در بخش جلوی کادر قرار دارند تصویر خود را متمایزتر کنید، مانند تصویر زیر:

نکته: شکلهایی که نقاط پرنور و کمنور خارج از فوکوس تصویر بالا ثبت شدهاند، «بوکه» گفته میشود. بوکهها با توجه به نوع دیافراگم میتوانند گرد و یا چندضلعی باشند.
از سوی دیگر، گشودگی کمتر دیافراگم به معنای محو بودن کمتر بکگراند تصویر است که در برخی از انواع عکاسی همچون عکاسی منظره و یا عکاسی معماری ایدهآل است. در تصویر منظره زیر از یک دیافراگم کوچک استفاده شده تا هم جلوی کادر و هم بخشهای انتهایی آن به شارپترین حالت ممکن ثبت شوند.

در تصویر زیر میتوانید تفاوت میان دیافراگم باز و بسته را بهصورت مختصر و مفید مشاهده کنید:

همانطور که مشاهده میکنید، در تصویر سمت چپ تنها سر مجسمه در فوکوس است و شارپ ثبت شده، درحالیکه در تصویر سمت راست تمامی مجسمه در فوکوس است و شارپ میباشد.
عدد F چیست؟
تا اینجای کار تنها بهصورت کلی در مورد گشودگی دیافراگم صحبت کرده و از قیدهای کموزیاد برای آن استفاده کردیم، حال وقت آن است که نگاه دقیقتری به این پارامتر داشته باشیم. برای بیان میزان گشودگی دیافراگم از عددی با نام F-Number یا F-Stop استفاده میشود که هر دوبهیک مفهوم اشاره دارند. نحوه نمایش آن هم یا بهصورت f/8 و یا بهصورت F8 است. در صورت استفاده از حرف بزرگ F، علامت / حذف خواهد شد. احتمالاً این اعداد را قبلاً روی نمایشگر و یا منظره یاب دوربین خود مشاهده کردهاید:

دیافراگم بزرگ در مقابل دیافراگم کوچک
این مورد ممکن است برای کسانی که بهتازگی عکاسی را شروع کردهاند کمی گیجکننده باشد. بهصورت خلاصه میتوان گفت که میزان گشودگی دیافراگم و عددی که برای نمایش آن بکار میرود رابطه معکوس دارند؛ یعنی هرچه دیافراگم بزرگتر باشد با عدد کوچکتری نمایش داده خواهد شد. مثلاً f/1.8 دیافراگم بزرگتری نسبت به f/16 است. ممکن است در ابتدا این مورد برای شما عجیب باشد اما پس از مدتی به آن عادت خواهید کرد. تصویر زیر برای درک بهتر این مورد به شما کمک میکند:

نسبت معکوس عدد دیافراگم و میزان گشودگی آن به این دلیل است که نحوه محاسبه گشودگی دیافراگم درواقع بهصورت یک کسر است. زمانی که در حال کار با دیافراگمهایی مانند f/16 و بالاتر هستید، میتوانید آن را مانند کسر 1/16 در نظر بگیرید و همه ما از ریاضیات پایه میدانیم که کسر 1/16 کوچکتر از کسر ¼ است و در صورت نگاه کردن به جلوی لنزتان با چنین صحنهی مواجه خواهید شد:

بنابراین دفعه بعدی که با عبارت دیافراگم بزرگ، یا دیافراگم باز مواجه شدید، میدانید که منظور عددی مانند f/1.4، f/2 یا f/2.8 است. همچنین منظور از دیافراگم کوچک یا دیافراگم بسته نیز اعدادی مانند f/8، f/11 یا f/16 خواهد بود.
چگونه دیافراگم مناسب را انتخاب کنیم؟
حالا که با مثالهایی از گشودگی دیافراگم آشنا شدید، زمان آن فرا رسیده که بدانید چه عدد دیافراگمی مناسب کار شما است؟ بیاید بار دیگر به سراغ نوردهی و عمق میدان برویم؛ ۲ تا از مهمترین مواردی که دیافراگم روی آنها تأثیر میگذارد. در تصویر زیر تأثیر دیافراگمهای مختلف روی میزان روشنایی تصاویر نمایش داده شده است:

اگر در محیطهای تاریکتر هستید، احتمالاً به دیافراگمهای بزرگتری همچون f/2.8 نیاز دارید تا به نوردهی درستی دست پیدا کنید:

همانطور که در بحث عمق میدان گفتیم، استفاده از دیافراگمهای بازتر مانند f/2.8 باعث میشوند تا بکگراند تصویر شما به میزان بیشتری تار شود (که این مورد برای عکاسی پرتره ایدهآل است)؛ درحالیکه دیافراگمهایی مانند f/8 یا f/11 به شما کمک میکنند تا بتوانید جزییات را در جلوی تصویر و بکگراند آن به یک اندازه ثبت کنید (که این مورد برای عکاسی منظره، معماری و بعضاً عکاسی ماکرو ایدهآل است).
فراموش نکنید که اگر تصویر شما در یک دیافراگم بیشازاندازه تاریک و یا روشن است، در بیشتر موارد میتوانید تا با تنظیم سرعت شاتر خود این مورد را جبران کنید و یا در صورت محدودیت داشتن برای تغییر سرعت شاتر، با بالا بردن حساسیت ISO این مورد را جبران کنید.

در جدول زیر میتوانید بهراحتی متوجه تفاوتهای دیافراگمهای مختلف شوید:
سایز دیافراگم | نوردهی | عمق میدان | |
f/1.4 | بسیار بزرگ | نور زیادی را عبور میدهد | بسیار کم |
f/2.0 | بزرگ | نصف f/1.4 نور را عبور میدهد | کم |
f/2.8 | بزرگ | نصف f/2.0 نور را عبور میدهد | کم |
f/4.0 | متوسط | نصف f/2.8 نور را عبور میدهد | تقریباً کم |
f/5.6 | متوسط | نصف f/4 نور را عبور میدهد | متوسط |
f/8 | متوسط | نصف f/5.6 نور را عبور میدهد | تقریباً زیاد |
f/11 | کوچک | نصف f/8 نور را عبور میدهد | زیاد |
f/16 | کوچک | نصف f/11 نور را عبور میدهد | زیاد |
f/22 | بسیار کوچک | نصف f/16 نور را عبور میدهد | بسیار زیاد |
تنظیم دیافراگم در دوربین
اگر بخواهید دیافراگم را در دوربینتان بهصورت دستی تنظیم کنید (که توصیه ما نیز همین است)، ۲ حالت را در تنظیمات دوربینتان در اختیار خواهید داشت: «تقدم دیافراگم» و «حالت دستی». حالت تقدم دیافراگم معمولاً با حرف A یا Av در بیشتر دوربینها نمایش داده میشود و برای نمایش حالت دستی نیز معمولاً از حرف M استفاده میشود. بهطورمعمول این تنظیمات را میتوانید در دکمه چرخانی که در بخش بالایی دوربین قرار دارد پیدا کنید.

در حالت تقدم دیافراگم شما میزان گشودگی دیافراگم موردنیاز خود را انتخاب میکنید و دوربین، سرعت شاتر را بهصورت خودکار تنظیم میکند. در حالت دستی نیز هر دو پارامتر گشودگی دیافراگم و سرعت شاتر توسط کاربر انتخاب میشوند.
حداقل و حداکثر سرعت شاتر لنزها
تمامی لنزهای دارای محدودیت در میزان گشودگی دیافراگم هستند و اگر نگاهی به مشخصات فنی لنزها بیندازید، بازهای برای حداقل و حداکثر گشودگی دیافراگم آن لنز تعریف شده است. برای تقریباً اکثر افراد، حداکثر گشودگی دیافراگم از اهمیت بیشتری برخوردار است، زیرا بیانگر آن است که لنز، قادر به دریافت چه میزان نور در بیشترین حالت ممکن است (درواقع این میزان بیان میکند که با استفاده از این لنز در محیطهایی تا چه میزان تاریک قادر به کار خواهید بود).
لنزی که حداکثر گشودگی دیافراگمش f/1.4 و یا f/1.8 باشد، یک «لنز سریع» محسوب میشود، دلیل این امر آن است که چنین لنزی قادر است تا نور بیشتری از لنز مثلاً با دیافراگم f/4 از خود عبور دهد. به همین دلیل است که لنزهایی با گشودگی دیافراگم بالا عموماً گرانتر هستند.
برعکس این مورد، حداقل گشودگی دیافراگم اهمیت چندانی ندارد، زیرا لنزهای مدرن، معمولاً دارای حداقل دیافراگم f/16 و یا کمتر هستند و بهندرت پیش میآید که نیازی به چنین گشودگی دیافراگمی در عکاسیهای معمول خود باشید.
در برخی از لنزهای زوم، میزان گشودگی دیافراگم با زوم کردن تغییر میکند. بهعنوانمثال در لنز Nikon 18-55mm f/3.5-5.6 AF-P، عدد دیافراگم در وایدترین حالت فاصله کانونی f/3.5 بوده و در طولانیترین فاصله کانونی، دیافراگم لنز f/5.6 خواهد بود؛ اما در لنزهای زوم گرانتر و حرفهایتر میزان گشودگی دیافراگم در بازه زوم لنز ثابت باقی میماند. مثلاً در لنز Nikon 24-70mm f/2.8، عدد دیافراگم میزان بالایی برابر با f/2.8 است که این گشودگی در تمامی فاصله کانونی قابلیت ثابت ماندن را دارد.
بازترین حالت دیافراگم آنقدر اهمیت دارد که در نام لنز نیز قید میشود. در برخی موارد عدد دیافراگم را با علامت دو نقطه نمایش میدهند که به همان معنا خواهد بود. مثلاً در تصویر زیر گشودگی دیافراگم لنز برابر f/1.4 است که بهصورت 1:1.4 نوشته شده است.

مثالهایی از کاربرد دیافراگم
تا اینجا بهصورت کامل به مفهوم دیافراگم پرداختیم و نشان دادید که این پارامتر چگونه کار میکند و چه تأثیری در تصاویر شما دارد، حال نگاهی بیندازیم به کاربردهای مختلف دیافراگمهای گوناگون:
f/0.95 – f/1.4
چنین دیافراگمهای سریعی تنها در لنزهای ممتاز (Premium) با فواصل کانونی پرایم (ثابت) یافت میشود و در لنزهای زوم، چنین دیافراگمی را در اختیار نخواهید داشت. این مقدار گشودگی دیافراگم، لنز را قادر میسازد تا بیشترین میزان نوری که ممکن است را دریافت کرده و به داخل دوربین هدایت کند؛ همین امر این لنزها را مناسب عکاسی در محیطهای کمنور، عکاسی در محیطهای داخلی، عکاسی آسمان شب، عکاسی عروسی، پرتره و … کرده است. برخورداری از چنین دیافراگمی شما را قادر میسازد تا به عمق میدانی بسیار کم در فواصل نزدیک دست پیدا کنید و بهخوبی سوژه را از بکگراند تصویر جدا کنید.
f/1.8 – f/2.0
گشودگی برخی از لنزهای پرایم به f/1.8 محدود شده است. کیفیت عملکرد این لنزها از لنزهایی که در بخش بالایی به آنها اشاره شد به میزان زیادی پایینتر است اما کماکان این لنزها برای استفاده در شرایط کمنور ابزارهایی کارآمد هستند و قادر به ثبت تصاویری با عمق میدان کم و جزییات بالایی خواهند بود.
f/2.8 – f/4
بسیاری از لنزهای زوم حرفهای دارای دیافراگم f/2.8 و یا f/4 هستند. بااینکه این لنزها درزمینهٔ دریافت نور زیاد، بهاندازه لنزهایی با دیافراگم f/1.4 توانمند نیستند اما با برخورداری از لرزشگیرهای تصویر، موجب میشوند تا کاربرد وسیعتری داشته باشند و حتی در شرایط کمنور نیز بتوانید با آنها عکاسی کنید. گشودگی f/2.8 و یا f/4 این لنزها عمق میدان مناسبی را در اختیار کاربر قرار میدهد و تصاویر را با شارپنس بالایی ثبت خواهند کرد. چنین گشودگی دیافراگمی، این لنزها را به ابزاری مناسب برای استفاده در مسافرت، عکاسی ورزشی و عکاسی حیاتوحش تبدیل کرده است.
f/5.6 – f/8
این اعداد برای استفاده در عکاسی منظره و عکاسی معماری ایدهآل هستند. همچنین برای عکاسی از گروههای بزرگ افراد نیز مناسب هستند. استفاده از f/5.6 در این لنزها معمولاً بهترین شارپنس را در اختیار کاربر قرار خواهند داد و در f/8 هم عمق میدان بیشتری را در اختیار خواهید داشت.
f/11 – f/16
معمولاً از این اعداد دیافراگم برای عکاسی منظره، عکاسی معماری و عکاسی ماکرو استفاده میشود؛ زیرا در این زمینهها، نیاز به بیشترین عمق میدان ممکن خواهید داشت. البته باید در استفاده از دیافراگمهای f/8 و کوچکتر کمی محتاط باشید زیرا در این اعداد دیافراگم شارپنس تصاویر شروع به از دست رفتن خواهند کرد.
f/22 و کوچکتر
تنها زمانی در این دیافراگمها عکاسی کنید که دقیقاً بدانید چه میکنید. شارپنس در چنین دیافراگمهایی بهشدت افت میکند، بنابراین باید از به کار بردن آنها تا آنجا که میتوانید خودداری کنید. اگر برای دستیابی به عمق میدان بیشتری از این دیافراگم استفاده میکنید، بهترین راه جایگزین برای شما استفاده از تکنیک فوکوس استکینگ خواهد بود.
تا اینجا با مفاهیم پایه دیافراگم آشنا شدیم، اما دیافراگم تأثیرات بسیار زیادی روی تصاویر شما خواهد داشت، بیایید نگاه دقیقتری داشته باشیم:
هر آنچه دیافراگم با عکسهای شما میکند
گشودگی دیافراگم علاوه بر روشنایی و عمق میدان، تاثیرات دیگری نیز روی عکسهای شما دارد، در این بخش از مقاله شما را با تمامی تأثیراتی که دیافراگم بر روی تصویر شما میگذارد، از شارپنس تا ستارههای نور آشنا خواهیم کرد.

پیش از آنکه وارد جزییات شویم، در ادامه فهرستی از تمامی تأثیراتی که دیافراگم روی تصویر میگذارد را آماده کردهایم:
- روشنایی/نوردهی عکس شما
- عمق میدان
- کاهش شارپنس به دلیل انکسار
- افکت ستارهای در محیطهای روشن
- قابلمشاهده بودن لکههای گردوغبار سنسور دوربین
- کیفیت هایلایتهای بکگراند (بوکه)
- شیفت فوکوس در برخی لنزها
- قابلیت فوکوس در شرایط کمنور (تحت برخی شرایط)
- کنترل میزان نور فلاش
تا به اینجا با ۲ مورد نخست لیست بالا آشنا شدهاید اما مواردی زیادی باقیماندهاند که باید به آنها نیز بپردازیم. واضح است که دیافراگم در بخشهای مختلف عکاسی از اهمیت بالایی برخوردار است. در ادامه به سراغ این فاکتورها رفته و نحوه تاثیرگذاریشان را بررسی خواهیم کرد.
عکاسان پرتره عاشق دیافراگمهایی مانند f/1.4 یا f/2 برای جدا کردن کامل سوژه از فورگراند (foreground) و بکگراند (background) تصویر هستند. این امر به آنها اجازه میدهد تا سوژه را در کانون توجه نگاه دارند و سایر المانها را با محو کردن، کماهمیت کنند. چنین پرترههای رؤیاییای در میان عکاسان بسیار محبوب هستند و با نگاهی به نمونههای آنها، میتوانید متوجه دلیل این محبوبت شوید.

بااینحال،شیوه مطلوب ثبت هر تصویری به این شما نیست. عکاسی منظره و عکاسی معماری بهعنوانمثال، روی دیگر تأثیر دیافراگم را میپسندند و از اعداد دیافراگمی مانند f/8 یا f/11 استفاده میکنند. هدف آنها از این کار، ثبت المانهای فور گراند و بکگراند با یک کیفیت و بهصورت شفاف است.

تأثیر منفی انکسار | Diffraction
خب، اگر شما یک عکاس منظره هستید که میخواهد همهچیز را در عکس خود به شارپترین شیوه ممکن ثبت کند، باید از کوچکترین دیافراگم ممکن، مانند f/22 یا f/32 استفاده کنید، درست است؟
خیر!
اگر به عقب برگردید و نگاه دقیقتری به تصاویر مارمولک در بخش قبل بیندازید که با اعداد دیافراگم f/4 و f/32 ثبت شده بودند، متوجه مشکلاتی خواهید شد. به تصاویر زیر که همان عکسها با زوم ۱۰۰ درصد هستند دقت کنید:

در عکسی که با دیافراگم f/32 ثبت شده، جزییات بسیار کمتر هستند. این عکس شارپنس بسیار پایینتری به دلیل diffraction دارد.
در اینجا با افکتی مواجه هستید که آن را انکسار | Diffraction مینامند. متخصصان فیزیک با این واژه آشنایی دارند اما برای اکثر افراد، این کلمه ناشناخته است. خب معنی آن چیست؟
انکسار درواقع مفهومی ساده است. زمانی که از دیافراگم کوچکی مانند f/32 استفاده میکنید، بهنوعی میزان نوری که از لنز میگذرد را فشرده میکنید که این امر، مشکلاتی مانند افزایش تار شدن تصویر و کاهش شارپنس را با خود به همراه خواهد داشت.
چه زمان این پدیده را مشاهده میکنیم؟ این مورد بستگی به فاکتورهای مختلفی دارد؛ مانند اندازه حسگر دوربین شما و اندازه چاپ نهایی تصویرتان. بهشخصه در دوربین فول فریم نیکون من، نشانههای انکسار از f/8 بهتدریج مشاهده میشوند، اما به آن میزان نیستند که برای من آزاردهنده باشند. بهنحویکه در بسیاری اوقات از اعداد دیافراگمی مانند f/11 و f/16 هم استفاده میکنم؛ اما همواره تلاش میکنم تا از f/22 و کوچکتری دوری کنم زیرا موجب از دست رفتن جزییات به میزان زیادی خواهند شد.
Diffraction مشکلی بزرگی نیست اما موردی است که وجود دارد و باید با آن کنار بیایید. از عکاسی با دیافراگمهای f/11 یا f/16 نترسید زیرا در این اعداد، شارپنس شما معمولاً به میزان زیادی افت نخواهد کرد و در موارد بسیاری، عمق میدانی که این دیافراگمها در اختیار شما قرار میدهد ارزش این افت کم شارپنس را دارد.
نکته:
اگر دوربین شما حسگر کوچکتری دارد احتمالاً این پدیده را زودتر ببینید. در حسگرهای APS-C مانند سریهای D5x00 و D3x00 نیکون و سریهای A6x00 سونی، اعدادی که در بالا گفته شد را بر ۱.۵ تقسیم کنید، در دوربینهای با قطع حسگر میکرو چهار سوم هم اعداد بالا را در ۲ تقسیم کنید.
به بیان سادهتر، توصیه نمیشود در دوربینها میکرو چهار سوم از دیافراگم f/11 استفاده کنید، زیرا این میزان، معادل f/22 در یک دوربین فولفریم خواهد بود.
چگونه انحرافات لنز موجب افت شارپنس میشوند؟
بنا به دلایلی، همه میخواهند که عکسی که ثبت میکنند شارپ باشد. یکی از راههای دستیابی به چنین چیزی، کاهش انحرافات لنز است، اما این انحرافات چه چیزی هستند؟ ساده است، انحرافات درواقع مشکلاتی در کیفیت تصویر هستند که مقصر آنها لنز شما است.
هرچند که این مشکلات معمولاً به دلیل خطای انسانی اتفاق میافتند، اشتباهاتی مانند فوکوس اشتباه یا نوردهی نامناسب؛ اما انحرافات لنز ناشی از خطای انسانی نیستند و مربوط به تجهیزات شما است. البته که اگر به تصاویر ثبت شده با هر لنزی با دقت بالا نگاه کنید، چنین مواردی را مشاهده خواهید کرد؛ تفاوت میان لنزهای ارزانقیمت و گرانقیمت نیز در آن است که در لنزهای گرانتر و حرفهایتر، این خطاها تا حد ممکن کاهش یافتهاند.

در کراپ این تصویر، بیشتر چراغها بجای اینکه گرد باشند، بهنوعی محو و تار ثبت شدهاند. جدا از آن، این کراپ چندان شارپ به نظر نمیرسد. این موارد به دلیل خطا و انحراف لنز به این شیوه ثبت شده اند و کاربر نقشی در آنها نداشته است.
انحرافات میتوانند در شکلهای مختلفی بروز کنند. بهعنوانمثال، احتمالاً لنزهای شما در دیافراگمهای مشخصی، تارتر از باقی دیافراگمها خواهند بود یا مثلاً در برخی گوشههای تصویر ممکن است انحرافات را بیشتر مشاهده کنید. مقصر این امر شما نیستید.
اگر بخواهیم تمامی انحرافات لنزها را شرح دهیم این مقاله بسیار طولانی خواهد شد، بهجای آن به بررسی اینکه چرا این خطاها اتفاق میافتند و اینکه تنظیمات دیافراگم شما چگونه میتواند از خطاها را کاهش دهد خواهیم پرداخت.
برای شروع باید به سراغ یک حقیقت ساده برویم: طراحی لنز کار سختی است. زمانی که سازندگان یک مشکل را برطرف میکنند، سروکله یک مشکل دیگر پیدا میشود؛ به همین دلیل است که طراحی لنزهای جدید بسیار پیچیده هستند.
متأسفانه حتی لنزهای جدید با طراحیهای بروز هم بینقص نیستند. عملکرد این لنزها در مرکز کادر بسیار خوب است اما همینکه به سمت گوشههای تصویر حرکت میکنیم اوضاع تغییر میکند. دلیل این مورد هم آن است که طراحی لنزها، بخصوص در گوشههای تصویر بسیار مشکل است. تصویر زیر دلیل این امر را توضیح میدهد:

و این ما را به دیافراگم میرساند.
بسیاری افراد متوجه حقیقتی ساده در مورد دیافراگم نیستند: کاری که دیافراگم انجام میدهد آن است که نوری که از کنارههای لنز دریافت میشود را بلاک میکند. به یاد داشته باشید که این امر منجر به این نمیشود که کنارههای کادر سیاه ثبت شوند، زیرا که کماکان نوری که وارد لنز میشود کماکان بهاندازه کافی به سطح حسگر میرسد.
هرچه دیافراگم بستهتر میشود، نور بیشتری از کنارههای لنز بلاک شده و به سطح حسگر نمیرسد، بدین ترتیب، تنها نوری که از بخشهای مرکزی لنز وارد آن شده است به حسگر لنز رسیده و منجر به ثبت تصویر میشود. همانطور که تصویر زیر نشان میدهد، طراحی بخش مرکزی لنز راحتتر است، نتیجه نهایی هم آنکه تصاویر شما در دیافراگمهای کوچکتر، انحرافات کمتر و کمتری خواهند داشت.

آنچه با دیدن این تصویر به ذهن شما میرسد ممکن است افزایش میزان شارپنس تصاویر باشد، اما در اصل شما در حال دیدن کاهش انحرافات در تصاویر هستید. نتیجه نهایی؟ در دیافراگم f/5.6، تصاویر شما دارای انحرافات کمتری نسبت به دیافراگم f/1.4 خواهد بود. در اینجا یک سؤال کلیدی مطرح میشود که این مورد، چگونه با انکسار که منجر به نوع دیگری از انحرافات در تصویر میشود به تعادل خواهند رسید؟
بهصورت عملی، اکثر لنزها در دیافراگمهای f/4، f/5.6 یا f/8 در شارپترین حالت خود هستند. این دیافراگمها بهاندازهای بسته هستند که نور کافی را از کنارههای تصویر بلاک کند، اما بهاندازهای هم کوچک نیستند که موجب بروز مشکلات مربوط به انکسار شوند. هرچند احتمالاً باید این مورد را با تجهیزات خودتان هم تست کنید.
مشخصاً بااینوجود هم میتوانید تصاویر بسیار خوبی را در دیافراگمهای بزرگی مانند f/1.4 یا f/2 ثبت کنید. عکاسان پرتره گلها هزاران دلار برای خرید چنین لنزهایی پرداخت میکنند. خود من تصاویر بسیار خوبی را در دیافراگمهایی از f/1.4 تا f/22 ثبت کردهام، عکسهایی که اگر همیشه میخواستم از دیافراگم f/5.6 استفاده کنم قادر به ثبت آنها نبودم.
نکته: برخی دیگر از انواع انحراف، با کاهش دیافراگم تغییر نمیکنند و حتی ممکن است بدتر هم بشوند. بهعنوانمثال میتوان به خطاهای رنگی محوری اشاره کرد. این مورد امری نرمال است و دلیلش آن است که دیافراگم کوچکتر منجر به کاهش این انحرافات نمیشوند و عوامل دیگری در این انحرافات تأثیرگذارند.
افکت خورشید ستارهای
این افکت المان زیبایی است که در برخی از انواع عکاسی مشاهده میشود. همچنین برخی عکاسان بهوفور از این مورد در تصاویرشان بهره میبرند:

اما این پدیده چگونه عمل میکند؟ این اتفاق تنها زمانی میافتد که در کادر پیش روی شما، باریکهای از نور خورشید قابلمشاهده باشد، البته این پدیده در مواجهه با منابع نوری دیگر هم امکان به وجود آمدن را دارد. چنین حالتی بیشتر در عکاسی منظره به وقوع میپیوندد و اگر میخواهید تا بیشترین استفاده را از این پدیده ببرید، نیاز به استفاده از دیافراگم کوچک خواهید داشت. بهعنوانمثال تصویر بالا با عدد دیافراگم f/16 ثبت شده است.
علاوه بر این، افکت فوق در لنزهای مختلف به شکلهایی گوناگونی به وجود میآید و بستگی به تیغههای دیافراگم شما دارد. اگر لنز شما دیافراگم ۶ تیغه داشته باشد ۶ پرتو نور در اختیار خواهید داشت و اگر دیافراگم شما ۹ تیغه باشد ۹ پرتو نور، اما این یعنی چه؟
در لنزهایی با عدد دیافراگم فرد، تعداد پرتوهای افکت شما ۲ برابر تعداد تیغههای دیافراگمتان خواهد بود؛ اما چرا؟
عجیب است اما دلیل این امر هم ساده است، در لنزهایی با تعداد تیغههای دیافراگم زوج (طراحی متقارن)، پرتوهای نور با هم همپوشانی داشته و به همین دلیل تنها به تعداد تیغههای دیافراگم قابلمشاهده خواهند بود، تصویر زیر این مفهوم را به شیوه بهتری بیان میکند:

اکثر لنزهای نیکون دارای دیافراگمهای ۷ یا ۹ تیغه هستند، درنتیجه افکت تولیدی آنها ۱۴ پر و ۱۸ پر خواهد بود. بیشتر لنزهای کانن اما دارای دیافراگمهای ۸ تیغه هستند که باعث میشود ستارههای آنها ۸ پر باشند.
نکته مهم بعدی اینکه تنها تعداد تیغهها نیست که اهمیت دارد و شکل ظاهری آنها هم تأثیر زیادی در تصاویر شما دارد. برخی دیافراگمها گرد هستند (که ماتی دلچسبتری را در پسزمینه تصویر تولید میکنند) و برخی دیگر تیغههای صاف دارند. نوع دوم در تولید ستارههای نور عملکرد بهتری را از خود نشان میدهد. البته که این مورد هم در لنزهای مختلف با هم تفاوت دارد و برای استفاده از این افکت، باید به دنبال لنزی باشید که در این زمینه عملکرد بهتری از باقی مدلها دارد.

بهعنوان نکته نهایی این بخش، زمانی که لنز را به سمت نور خورشید میگیرید، ممکن است موجب به وجود آمدن فلر در تصاویر شما شود. بهترین راهی که میتوانیم فلر را توضیح دهیم آن است که از شما بخواهیم به تصویر زیر نگاه کنید. ۲ شکلی که در سمت چپ کادر مشاهده میکنید پدیدههایی هستند که در عکاسی با نام فلر | Flare شناخته میشوند. بسته به دیافراگم مورد استفاده شما، اندازه و شکل این فلرها میتواند مختلف باشد. البته که این مورد اهمیت چندانی ندارد اما نیاز بود که یک بار بیان شود.

آپدیت میشود…
منبع: photographylife