برای عکاسی چه باید کرد؟
بسیار خوب؛ قیمت تجهیزات عکاسی در هفتههای اخیر رشدی بیسابقه داشت و دیگر مثل گذشته نمیتوان به خرید یا ارتقاء فکر کرد. مدتی شکوه و اعتراض هم کردیم، اما بعد چه؟ شاید نسبت قیمتها به درآمدها مدتها این طور ماند، و حتی بیشتر شد. علاقهمندان به عکاسی چه باید بکنند؟ در روزگار گرانی و گرفتاری اقتصادی چه گامهایی میتوان در راه شکوفایی عکاسی برداشت؟
گزارشی از گذشته
به عنوان دستاندرکاران یکی از فروشگاههای معتبر لوازم و تجهیزات عکاسی، هیچوقت تناسبی بین تجهیزاتی که خریداری میشد و عکسهایی که میدیدیم، کشف نکردیم. نتیجه ترکیب این همه لنزهای مرغوب، ابزارهای نورپردازی، دوربینهای آخرین مدل کجا میرفت؟ ما نمیدانستیم. به غیر از دوستانی که در یک رشتهء تخصصی و معمولا فنی – مثل عکاسی آسمان شب – ذوقآزمایی میکردند، یکی دو نمایشگاه که هر سال ضعیفتر میشد، مجلههای انگشتشمار به نفسافتاده، وبسایتهای کمشمار، تالارهای گفتوگو با مطالبی که گاهی به شوخی میماند، و چند انجمن صنفی نه چندان فعال، خبر چشمگیری از صنعت و هنر عکاسی نبود و نیست. با گسترش شبکههای اجتماعی، سیل بزرگی از عکسهایی که غیر عکاسان، و گاهی عکاسها، میگیرند به معرض نمایش گذاشته شد. عکسهایی که عموما به مراتب از نمونههای مشابهی که چند دهه قبل گرفته شده ضعیفتر بودند. یادآوری از چهرههای شاخص عکاسی بیشتر منحصر به عکاسهایی از دورانهای قبل از دیجیتال میشد. عکاسهایی که یا بازنشسته شده بودند یا در حسرت روزهای خوب گذشته، که درآن همه نمیتوانستند داعیه عکاسبودن داشته باشند.
تنها رشتهء پولساز عکاسی، عکاسی از مراسم عروسی بود، اما این پولسازی باعث بالندگی این رشته از عکاسی نشده بود. عکاسی عروسی گاهی چنان با اطوارهای نوکیسهگی و کارهای هزینهتراش گره میخورد که مایهء مضحکه بود. رشتههای پولساز دیگری مثل زیبایی، محصول، لباس و ستارگان و هنرمندان به علت شرایط فرهنگی و اقتصادی کشور، تقریبا تعطیل یا سوت و کور بود.
اما تجهیزات همچنان خریداری میشد؛ گاهی گرانترینها و جدیدترین توسط کسانی برای «جورکردن کلکسیون» یا «جلبتوجه مجلس» تهیه میشد.
روزگاری دیگر
روزگار شازدهبازی با دلار نفتی هزارتومانی تمام شد. متاسفیم، اما این واقعیت است. در عین حال عشق و علاقه به عکاسی تمام نشده است، لحظات زیبا و ثبتشدنی تمام نشده است، و زندگی تمام نشده است. میگویند روزگار قناعت ممکن است موجب شکوفایی ذوق و خلاقیت شود. شما هم این طور فکر میکنید؟
به نظرتان برای احیای فن و هنر عکاسی در وضع فعلی چه میتوان کرد؟
تو وضعیت فعلی که هیچ کاری جز دعا نمی شه کرد، برای احیای همه چی!
اما فکر می کنم مشکل خیلی از کسانی که عکاسی می کنند اینه که مطالعه نظری در مورد عکاسی ندارند.
درسته که عکاسی به خلاقیت آدمها به طرز دیدشون و استعدادشون ربط داره، اما خوندن چند تا کتاب در مورد عکاسی خیلی کمک کنندس، می تونه آدمو از آشفتگی نامعلوم “هر چی شد بذار عکس بگیرم” نجات بده.متاسفانه مطالعه نظری عکاسی خیلی خیلی کمه،حتی کسانی که ادعای عکاس بودن دارند و تجهیزات و لنزهای اون چنانی دارند و همه براشون به به و چه چه می کنند و از گل نازکتر حرفی نمی شه بهشون زد بعضی موقع ها حرف هایی می زنن که آدم می مونه که این آدم واقعا از عکاسی چی می دونه؟!
انقدر همه چیز رو به تجهیزات کشوندیم که دقیقا شده از هول حلیم تو دیگ افتادن، که تجهیزات خریده می شه و علی می مونه و حوضش!
حداقل الان که بودجه خیلی ها دیگه به خیلی چیزا نمی رسه، می شه نشست یه کم مطالعه کرد. چند تا کتاب خوند،شاخه های عکاسی رو یاد گرفت، خیلی چیزای ابتدایی که هر “عکـــاســـــی” باید بلد باشه. کتابهای نقد عکس تری برت و درباره عکاسی سونتاگ و نگاهی به عکس جان سارکوفسکی واقعا تو این زمینه محشرن.
حتی نه در مورد نظریه عکاسی که در مورد فن عکاسی هم مطالعه کرد در مورد نورپردازی. در مورد لنز ها، فلاش ها اصلا کاربردشون نه حرف هایی که یکی تو اینترنت می گه همه تکرارش می کنن!
فکر می کنم این یکی از کاراییه که تو این موقعیت می شه انجامش داد.
کتاب ها هنوز گرون نشدن خوشبختانه، و الان هیچ چیزی ارزون تر و فایده رسون تز از مطالعه نیست!
به شخصه با نظر شما موافقم و آن را بسی مهم میدانم. اما درکنار یادگیری و آموزش، لازمه دیگری نیز هست که اگر عمری باشد، به آن خواهم پرداخت.
سلام
تشکر از مطلب خوبتان.
مطالعه ی بیشتر در مورد عکاسی
استفاده از تجهیزات فعلی
تفکر برای یافتن راهی برای بروز خلاقیت ها
تمرین و آشنایی عملی در زمینه ی Post Process و…
بحث پست پروسسینگ یا پردازش عکس، بسیار مهم و مغفول است که ظاهرا میان ما درست فهمیده نشده است. ممنون. 🙂
سلام.مطلب، اگرچه تمام آن را قبول نداشتم، اما در مجموع واقع گرایانه و خوب بود. واقعا از شما تشکر می کنم.
نگاه شما و به اشتراک گذاشتن آن، واقعا برای کل جامعه، و نه تنها جامعه عکاسان و علاقمندان به عکاسی، بسیار مفید است.
جامعه ی ما در چنین شرایطی، قطعا به طرف شکوفایی از درون خواهد رفت.
من بدبخت واسه علاقه ای که داشتم 3 ماه تابستون رو کار کردم و 800 تومن جور کردم یه دوربین بخرم و امروز که رفتم بخرم قیمت دوربینی که 2 ماه پیش 600 تومن بوده الان شده 1 ملیون 100 من بدبخت باید چیکار کنم که هیچ کجا شانسی ندارم و ما چوب کارهای بعضی ها رو میخوریم که نمیخوام اسم ببرم به هر حال خیلی بازار اشفته شده نمیدونم سر اونایی که واقعا عکاسی رو دوست دارن چی میاد
فکر دوربین دست دوم باش نا امید نشو چیزی که سخت به دست بیاری قدرشو بیشر می دونی
اولا ممنون از این مطلب خوب. من البته در روزگار دلار هزار تومانی هم شازدهبازی نمیکردم (یعنی از آن پولها نداشتم)، اما حتما شما هم معتقدید که ابزار و نتیجه تا حد زیادی به هم وابسته هستند. دوربینی که در نور کم نتایج خوب میدهد، لنز سریع و… میتوانند صحنههایی را به عکسهای ماندنی تبدیل کنند که یک دوربین معمولی یا پایینتر، ممکن است آنها رابه هدر بدهد. البته علاوه بر تجهیزات، روی آموزش هم باید سرمایهگذاری کرد (و خیلی زیادتر و بیشتر از تجهیزات). من تصور میکنم یک دلیل مهم کمرونقی این روزها و این سالهای عکاسی، اتفاقاتی است که در این سه سال افتاده. ببینید چقدر عکاسهای خوب رفتند، چقدر تولید عکس در رسانهها کم شده، چقدر فضا برای شاخههایی از عکاسی مثل خبری و مستند و خیابانی محدودتر شده. همۀ این شرایط، باعث شده خود من بهشخصه خیلی خیلی خیلی کمتر عکس بگیرم. خیلی سوالها هست که باید جواب داد. خیلی مسائل دخیل است که بعضیهایش هم البته فراتر از اوضاع این سه سال است. باید سوال کرد چرا ما هنوز یک «پاپیولار فتوگرافی» در ایران نداریم؟… (البته خوشحالم که یک فروشگاه فرهنگی و فرهنگساز مثل پیکسل داریم؛ بدون اغراق. واقعا ممنونم از همۀ بچههای پیکسل.)
اولا متشکرم از مطلب جالبتون.
تو این چند روز داشتم به شعری که رضا صادقی خونده به نام ” وایسا دنیا ” فکر میکردم.
اینقدر سرعت تغییر لوازم زیاد بود که حتی فرصت استفاده از امکانات اون وسیله هم دست نمیداد و سریع وسیله جدید ممیومد.
اما حالا با این وضعیت میشه گفت دنیا وایستاده تا ما کمی هم تعمل کنیم تو وسیله ای که تو دستمونه تا بتونیم از قابلیتهاش به نحو احسن استفاده کنیم.
این شاید باعث بشه واسه مدتی از آخرین تکنولوژی عقب بیفتیم ولی به ما فرصت میده که ارزش بیشتری واسه داشته هامون پیدا کنیم.
موفق و پیروز و در پناه خداوند مهربان باشید
به قول دوست مشترکمون اشین زاکاریان همه روزه تعداد دوربین دارا زیاد میشه و تعداد عکاس ها کم ! همه روزه آدمای زیادی باهام تماس میگرن برای مشاوره خرید لوازم عکاسی و جالب اینجاس که تازه میخوان شروع به یادگیری کنند و در حال مقایسه بین 5 دی مارک 3 و دی 800 نیکون هستن که کدومو بخرن بهتره در حالی که تفاوت اینها رو با هیچ نوع دی اس ال آر دیگه ای هم نمیفهمند.
در باب شوخی : شما رو که ما برای هر نمایشگاهمون دعوت کردیم نشد بیایین و در خدمتتون باشیم
راستی 19 دسامبر 2011 یکی از عکسام که همه تجهیزات مورد استفادش رو از شما خریدم تو وبسایت عکس نجومی روز ناسا جزو 365 عکس سال 2011 قرار گرفت
http://apod.nasa.gov/apod/ap111219.html
تبریک.