آشفتگی کانن
واحد عکاسی شرکت کانن دوربینهای اسالآر و لنزهای نسبتا خوبی میسازد، کانن در ابتدای معرفی عکاسی دیجیتال به بازار مصرف چابک بود و درحال حاضر نیز فروش بسیار موفقی در سراسر دنیا دارد. بعضی از ابتکارهای کانن، مثل اچدی اسالآر، باعث پدیدآمدن جریانها و راهکارهای به کل جدید شده است. این مختصر را گفتم تا از شرکتی که با تقلید نازل از لایکا آغاز کرده و الان بعد از گذشت چند دهه چرخهء اقتصادی عظیم و محصولاتی جالب توجه دارد، احترام نشان داده باشم.
۱
در ماههای اخیر معرفی محصولات کانن تعجبآور شده است. اگر بخواهیم عامل این تعجب را در یک کلمه بگویم، آشفتگی مناسبترین تعبیر است. کانن در طراحی و طبقهبندی دوربینهایش نظم قابلدرکی ندارد. اجازه بدهید با تعریف حکایتی واقعی، منظورم را روشن کنم: نقل میکنند که استیو جابز بعد از بازگشت به اپل، با طیف انبوهی از محصولات متعدد مواجه شد و یکی از اولین کارهایی که کرد حذف قاطعانه محصولات بیمورد و طراحی طبقهبندیای ساده برای طراحی محصولات جدید بود. برای همین است که الان کسی که با دنیای اپل آشنا باشد به راحتی میتواند میتواند محصول مورد نظرش را شناسایی، انتخاب یا توصیه کند. استیو جابز به خوبی میدانست که برآوردن عین خواستههای تمام کاربران و از روی دست رقبا مشق نوشتن، عاقبت خوبی ندارد. نشان به این نشان که هر چه شرکتهای عظیمی مثل دل، کامپکت و اچپی هر سال بیش از سال قبل در بازار کامپیوترهای خانگی افول کردند، اپل به سهم بازارش افزود و اکنون ارزش آن بیش از مجموع این شرکتهاست (کامپکت که دیگر وجود ندارد).
۲
کانن همچنین دچار عارضه بیش محصولی شده است. مثلا در بخش دوربینهای اسالآر چندین محصول مختلف در حال تولید دارد. تا مدتی پیش اما وضعیت به شکل دیگری بود، کانن در سه طبقه اسال آر تولید میکرد: حرفهای، نیمه حرفهای و مبتدی. کمکم دوربینهای دیگری هم ساخته شد که گرچه دوربینهای خوبی بودند، اما در طبقه فوق جا نمیگرفتند: ۵دی، ۷دی، ۶دی و… . کاربران حیران مانند که ماجرا چیست؟ اوضاع دوربینهای خانگی کانن از این هم شلمشورباتر است. بعد از دوربین موفق جی۱۲، جیاکس با سنسوری بزرگ معرفی شد، اما مدتی نگذشت که کانن با معرفی مدل دیگری به نام جی۱۵ ناظران را متعجب کرد. افراد ممکن است از خود سوال کنند که برتری این دو مدل جدید نسبت به یکدیگر چیست؟ جی ۱۳ و جی ۱۴ کجا رفتند؟ کدام انتخاب بهتری است؟
۳
یکی دیگر از اشتباهات عجیب کانن – که البته در آن تنها نیست – تهیه و توسعهء نرمافزارها و فرمت فایلهای اختصاصی است. این حرکت واقعن شکلی از جاهطلبی سخیف است؛ زمانی که استاندارد پذیرفته شده و معتبری مثل دیانجی و نرمافزار برجستهای چون لایتروم (یا امثال آن) وجود دارد، چه نیازی است که منابع یک شرکت این گونه هدر برود؟ آن هم از جیب مشتریهای بینوا.
۴
طمعکاری به شکل عرضه ملزومات به صورت قطعات جانبی شاید به کانن سود برساند، اما در بلند مدت هم به ضرر مشتری است و همه به ضرر حسن شهرت شرکت. عرضه مستقل قطعاتی که در واقع باید استاندارد باشند، چه توجیهی دارد؟ چرا دوربین ۱دی اکس مجهز به جیپیاس و شبکهء بیسیم نیست؟ پایینآوردن قیمت؟ به نظر نمیرسد. چطور این دو قابلیت در ۶دی با یک سوم قیمت گنجانده شدند؟
۵
زمانی نیکون با جدیت و هراس پشت سر کانن میدوید. الان ظاهرا معادله در حال تغییر است؛ چرا کانن باید هراسان ۶دی را پس از ۶۰۰دی معرفی کند؟ چرا سنسور دی هشتصد کانن را آچمز کرد؟ آیا به زودی شاهد ۵دی مارک۴ یا ۴دی با سنسور ۴۰ مگاپیکسلی خواهیم بود؟
و…
امیدوارم که کانن با استخدام مدیران و کارشناسهایی خبره و لایق، آشفتگی را به نظم تبدیل کند و به جای رقابتهای از روی چشم و هم چشمی، محصولاتی واقعن بدیع و مناسب قرن ۲۱ بسازد. من این شرکت را دوست دارم، و آدم باید در ارتباط با چیزهایی که دوست دارد، سختگیرتر باشد.
جانا سخن از دل ما میگویی …. بسیار عالی بود دست شما درد نکنه … واقعا مطلب موشکافانه ای بود که اگر آن را با فرمت انگلیسی برای سایت کنون ارسال میکردید شاید ….
بسیار با مطلبی که آن را به خوبی نوشتید موافقم.
مجید جان! کامپکت نه، کامپک عزیزم (;
[…] خاطر داشته باشند که در این وبلاگ در سه یادداشت مختلف (۱، ۲ و ۳)، از عملکرد و راهکارهای فعلی کانن انتقاد شده است. […]