۸ نکته در مورد Catchlightها
عکاسی هنری در حال پیشرفت است. درست زمانی که فکر میکنید همه درسهای لازم را آموختهاید، موردی جدید پیش میآید. یک تکنیک، نکته یا حقهای جدید و یا تعدادی تجهیزات که ارتقاءیافتهاند. کچلایت مورد خیلی جدیدی نیست، اما چیزی نیست که همه عکاسان نسبت به آن شناخت داشته باشند. درعینحال، بسیاری دیگر مدت زیادی است برای داشتن عکسهای تأثیرگذارتر از برق چشم یا کچلایت بهره میگیرند.
کچلایت چیست؟
کچلایت، نور یا روشنایی ضعیفی است که در چشمان سوژه انعکاس مییابد که درواقع بازتاب یک سطح نورانی در چشمان سوژه است. اصولاً، این بازتاب از یک منبع نور خارجی سرچشمه میگیرد. عکاسانی که از کچلایت در عکسهایشان استفاده میکنند از اهمیت وجود آن در ایجاد بُعد و عمق و روح بخشیدن به پرتره، آگاهی دارند.
بعد از همه اینها، بنا به گفته آنها «چشمها، پنجرهای به روح هر انسان هستند».
اندازه، شدت و شکل کچلایت بسته به نوع منبع نور، تغییر میکند. همینطور فاصله نور تا سوژه بر اندازه و شکل آن مؤثر است. بنابراین، اگر برای نورپردازی از رفلکتور بزرگ استفاده میکنید، باعث ایجاد یک کچلایت بزرگ میشود و اگر از فلاش رو دوربینی که طبیعتاً کوچک است استفاده میکنید، یک کچلایت کوچک در چشمان سوژه ایجاد میکند.
باوجوداینکه بهآسانی نمیتوان کچلایتها را به شکل مطلوب درآورد، اما میتوان از تکنیکهایی مانند تغییر مکان نور نسبت به سوژه استفاده کرد.
چگونگی ثبت کچلایتها
جاگذاری مناسب کچلایت یکی از مهمترین راههای ثبت آن است. میتوانید از عقربههای یک ساعت برای تعیین بهترین موقعیت کچلایت استفاده کنید. چشمان سوژه را ساعتی عقربهای در نظر بگیرید. بهترین حالت انعکاس کچلایت در ساعت ۱۰ یا ۱۲ عقربههای ساعت به دست میآید. بعضی از عکاسان اغلب منبع نور را بالای سر سوژه قرار میدهند. قانون خاصی برای نورپردازی برای به دست آوردن کچلایت وجود ندارد، به همین دلیل عکاسان معمولاً بسته به میل شخصی خود مکان آن را انتخاب میکنند. اما پیشنهادی که در اینجا مطرح شد، برای خیلی از موقعیتها جواب میدهد.
در ادامه ۸ نکته درباره استفاده مؤثرتر از کچلایت آورده شده است:
۱- اولین و مهمترین نکته این است که باید اطمینان حاصل شود چهره سوژه به سمت نور است، بهخصوص چشمانش. اگر در داخل فضای بسته عکاسی میکنید، روی سوژه حتماً به سمت پنجره یا در باز باشد. برای تشکیل سایههای مناسب، سوژه را در زاویه ۴۵ درجه پنجره قرار دهید. سوژه نباید بههیچوجه پشت به نور قرار گیرد، چراکه علاوه بر شکلگیری سایههای شدید، دیگر کچلایتی وجود نخواهد داشت. به همین دلیل همیشه باید چهره سوژه به سمت نور باشد.
۲- از سوژه نخواهید تا برای پیدا کردن کچلایت مناسب، حرکت کند. بهجای این کار از نکته اول استفاده کنید . فراموش نکنید که: سوژه نور را حمل نمیکند، شما باید آن را پیدا کنید.
۳- اگر میخواهید در فضای باز عکاسی کنید، یک فضای باز سایهدار پیدا کنید و در آنجا عکاسی کنید. به دنبال نور بگردید و مشخص کنید چه چیزی نقش شکلدهنده نور را بازی کند. پیادهرو یا ساختمان، درب گاراژ یا فنس، ابرها یا برف نیز میتوانند بهعنوان شکلدهنده نور عمل کنند. بازهم تأکید میکنیم، حتی وقتیکه سوژه در سایه قرار میگیرد، بازهم صورت سوژه به سمت نور باشد.
۴- رفلکتور اهمیت زیادی دارد چراکه کمک میکند نور به سمت چشمان مدل انعکاس داده شود. بخصوص زمانی که در فضای باز عکاسی میکنید لازم است که از رفلکتور استفاده شود. بعضی عکاسان حتی به رنگ لباس هم توجه میکنند چراکه در هنگام ثبت عکس، رنگها هم میتوانند مثل رفلکتور عمل کنند. مثلاً رنگ سفید بازتابدهنده خوبی است. اما مطمئناً علاقهای ندارید که رنگ قرمز یا بنفش بر روی چشم یا پوست سوژه انعکاس پیدا کند، اینطور نیست؟
۵- علاوه بر شکل مربعی یا مستطیلی، کچ لایتهای گرد هم وجود دارد. اگر میخواهید عکسها طبیعیتر به نظر برسند، بهتر است از کچلایت مدور استفاده کنید.
۶- اگر میخواهید عکسهایتان غیرطبیعی به نظر نرسند، از کچ لایتهای پایینتر از ساعت ۹ و همینطور ساعت ۳ استفاده نکنید. بهعنوانمثال اگر خورشید پایین بوده و هوا تاریک است، هیچ کچلایتی وجود نخواهد داشت و اگر کچلایتی هنگامیکه خورشید در زیر افق است ساخته شود، اصلاً طبیعی نخواهد بود.
۷- استفاده از جادوی فتوشاپ برای حذف کچلایتهای اضافی را فراموش نکنید. در بعضی مواقع ممکن است بیش از یک کچلایت در چشم تشکیل شود. اما ازآنجاییکه میخواهیم عکسهایمان طبیعیترین حالت ممکن را داشته باشند، بهتر است بیش از یک کچلایت در هر چشم سوژه تشکیل نشود. در غیر این صورت چگونه میتوان وجود دو خورشید مختلف در عکس را توجیه کرد؟ درهرصورت، به زبان ساده میتوان گفت، کچلایتی انتخاب شود که:
الف طبیعیترین حالت را داشته باشد.
ب تأثیرگذارترین انتخابشده و بقیه حذف شوند.
۸- و در آخر، توازن رعایت شود. مطمئن شوید که کچلایت چشم راست و چپ در یک زاویه قرار داشته باشند. اگر کچلایت چشمچپ در ساعت ۱۰ قرارگرفته، در چشم راست هم باید در ساعت ۱۰ باشد، نه ساعت ۳ یا ۱۲.
اگر میخواهید بهترین و زیباترین کچلایت را در عکستان داشته باشید، باید زیاد تمرین کنید و زمان زیادی را به آزمایش بپردازید. بهتر است هوشیار باشید و همیشه به کچلایتها توجه کنید. قبل از اینکه برای عکاسی بعدیتان برنامهریزی کنید، زمانی را به مشاهده و بررسی اختصاص دهید.
زمانی که بر روی این کار تسلط پیدا کنید، از آن لذت خواهید برد و این تسلط در عکسهایتان نمایان خواهد بود.
وجود کچلایتها در عکاسی پرتره تأثیرگذار است. بدون کچلایت، عکسهای شما راکد و بیاحساس خواهند بود و نور و زندگی در چشمان سوژه حس نخواهد شد. ممکن است افراد عادی متوجه این موضوع نشوند، اما چشمان تیزبین عکاسان حتماً متوجه آن خواهند بود! و بهطورکلی میتوان گفت احساسی که عکس منتقل میکند ناقص است؛ انگار که چیزی ازقلمافتاده و یا نکتهای فراموششده است.
حال چرا زمانی برای مطالعه، یادگیری و بکار گیری کچلایتها اختصاص ندهیم؟